با پیروزی انقلاب اسلامی و در پیش گرفتن سیاست نه شرقی نه غربی، ایران از پیمان سنتو و اردوگاه غرب خارج ش و یکی از ارکان و پایه های مهم دکترین دو ستونی آمریکا در منطقه فرو ریخت ایرانی که یک روز به عنوان ژاندارم و حافظ منافع غرب در منطقه عمل می کرد به زعم آنان بعد از انقلاب اسلامی عامل تهدیدی جدی برای منافع آمریکا در منطقه استراتژیک خلیج فارس گردید . درواقع با خروج ایران از اردوگاه غرب آمریکا که خود را بازنده منطقه خلیج فارس یافت و از طرف دیگر با موج انقلاب اسلامی و نفوذ آن در میان ملت های مسلمان منطقه، کارتر(رئیس جمهور وقت امریکا) را به موضع گیری وا داشت. وی در سال ۱۹۵۰ در کنگره آمریکا اعلام می کند هر نوع تلاش خارجی به منظور تسلط بر خلیج فارس به عنوان تجاوز به منافع حیاتی آمریکا تلقی شده و چنین تجاوزی با شیوه ضروری حتی با نیروهای نظامی دفع خواهد شد. کارتر در اجرای تحقیق دکترین خود را به اقداماتی از جمله: استقرار نیروهای واکنش سریع در خلیج فارس، استقرار ناوگان نظامی در منطقه «دیه گورسیا» در اقیانوس هند، توافق های نظامی در عمان، کنیا و سومالی در اختیار قرار دادن هواپیماهای آواکس به عربستان سعودی و مجهز کردن این کشور به تسلیحات نظامی دست زد و عملاً از نیروی واکنش سریع در جریان حمله به طبس از آنها
استفاده کرد. که خوشبختانه این حمله موفقیت آمیز نبود. این امر به پرستیژ ابر قدرتی آمریکا لطمه وارد ساخت و همین شکست باعث سقوط کارتر و دمکراتها به مدت ۱۲ سال از صحنه سیاست آمریکا شد. خلاصه اینکه آمریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با در پیش گرفتن سیاست «تشویق و تنبیه» با توجه به تجربیات تحولات گذشته ایران از جمله نهضت مشروطیت و ملی شدن صنعت نفت با کنار آمدن با لیبرال های دولت موقت جمهوری اسلامی را از مسیر اصلی خود منحرف سازد و منافع خود را از قبل دولت موقت در ایران و منطقه تداوم ببخشد. ولی بعد از تصرف سفارتخانه آمریکا به وسیله دانشجویان از طرف حضرت امام (ره) از آن به عنوان انقلاب دوم تلقی شد و با سقوط دولت موقت، آمریکا به استراتژی براندازی جمهوری اسلامی با قوه ی قهریه روی آورد. حمله به طبس، کودتای نوژه و چراغ سبز نشان دادن به صدام در راه انداری جنگ تحمیلی می توان در این راستا به حساب آورد. با کنار رفتن کارتر از صحنه سیاست آمریکا و روی کار آمدن ریگان برای موازنه قدرت سیاست حمایت از عراق به صورت آشکارتری دنبال شد. ریگان نام عراق را از لیست تروریست ها حذف کرد و ممنوعیت کالاهای صادراتی آمریکا به عراق را لغو نمود.اشغال کویت از سوی صدام حسین، فرصت مناسبی در اختیار آمریکای بعد از جنگ سرد قرار داد تا به بهانه امنیت در خلیج فارس حضور نظامی خود را در منطقه تثبیت کند. در دوره جنگ سرد مسئله نفت و رویارویی با قدرتهای منطقه ای که احساسات خصمانه نسبت به سلطه طلبی آمریکا داشتند در کانون توجه سیاست آمریکا در خاورمیانه قرار گرفت که استراتژی مهار دوگانه کلینتون را می توان در این راستا به حساب آورد. در خردادماه ۷۲ مارتین ایندایک که مدتی مشاور مطبوعاتی اسحاق شامیر بود پس از چندی به آمریکا مهاجرت کرد و به استخدام«ایپاک» گروه های صهیونیستی در آمد. با الهام از استراتژی«سد نفوذ» در برابر شوروی سیاست مهار دوگانه ایران و عراق را اعلام کرد .در این راستا کلینتون دستور العملی در ۱۵ مارس۱۹۹۵ میلادی مبنی بر تحریم ایران صادر کرد که به موجب آن تجارت با ایران و سرمایه گذاری در این کشور از جمله منابع نفت ایران در خارج به وسیله شرکت های آمریکایی و شرکت های وابسته به آنها را ممنوع کرد و این در حالی بود که ایران در همان سال با شرکت نفتی کونکو آمریکا در مورد توسعه میدان های نفت و گاز جزیره سیری به توافق رسیده بود که به جای آن شرکت توتال فرانسوی قرار گرفت و آمریکا شکست بزرگی را تجربه کرد. کلینتون امیدوار بود با تحریم، ایران را با مشکلات اقتصادی روبرو ساخته و نارضایتی مردمی را افزایش داد تا رهبران ایران برای تخفیف فشارهای داخلی و وادار به دادن امتیازات با آمریکا شوند. آمریکا برای تحقق بخشیدن به اهداف خود دست به تلاشهای دیپلماتیک وسیع زد و با سفرهای مکرر وزیر امور خارجه و خود شخص کلینتون به کشورهای اروپایی سعی کرد این کشورها را برای اتخاذ تدابیری مشابه علیه ایران تشویق کند. که از همان ابتدا از سوی اکثر کشورهای جهان با مخالفت روبرو شد. بوش با استفاده ابزاری از وقایع ۱۱ سپتامبر با بر افراشتن پرچم مبارزه با تروریسم با نادیده گرفتن سازمان ملل متحد با شعار «هر که با ما نیست بر علیه ماست» به دنبال اهداف پدرش تحقق نظم نوین جهانی و الگوی تک قطبی و کنترل شریان اقتصادی کشورهای صنعتی- نفتی بود و با محور شرارت خواندن جمهوری اسلامی ایران استراتژی «فشار از برون و انفجار از درون» روی آورد. که با حضور نظامی در کشورهای همسایه ایران و در داخل نیز با بحران های کاذب می تواند حرکتی را ایجاد کند وقتی از این ترفند طرفی نسبت به سیاست فشار به سازمان های بین المللی روی آورد که علیرغم اعلام سازمان بین المللی انرژی اتمی مبنی بر عدم انحراف هسته ای ایران، پرونده به شورای امنیت موکول شد و سه قطعنامه بر علیه جمهوری اسلامی ایران صادر شد.باراک حسین اوباما سیاهپوست کنیایی الاصل ۴۶ ساله در ۴ نوامبر ۲۰۰۸ یکی از سناتورهای مخالف سیاست های جنگ طلبانه ی بوش بر رقیب جمهوری خواه خود مک کین پیروز شد. در حقیقت قبل از اینکه از دمکرات ها شکست بخورد به سیاست های بوش باخته بود. زیرا افکار عمومی امریکا با راهپیمایی های متعدد اعتراضات خود به سیاست های جنگ طلبانه بوش نشان داده بودند بنابراین پیروزی اوباما بیشتر مرهون سیاست های غلط جمهوری خواهان و نومحافظه کاران می توان به حساب آورد. پیش از این اگر بوش پسر بر این عقیده بود که تعلیق فعالیت های هسته ای عدم حمایت ایران از گروههای مقاومت یا به رغم آنها گروهک های تروریستی در منطقه و عدم موضع گیری خصمانه علیه رژیم صهیونیستی شرط مذاکره با ایران خواهد بود. اوباما با این تفاوت دیدگاه وارد کاخ سفید شد که مذاکرات با ایران را آغاز می کند برای رسیدن به سه اصل تعلیق فعالیت های هسته ای عدم حمایت ایران از گروه های مقاومت و عدم موضع گیری خصمانه علیه رژیم صهیونیستی.آنچه واضح و روشن است اینکه تفاوتی در سیاست های آمریکا نسبت به دوران بوش ایجاد نشده است و حتی اوباما از زبانی تند تر از بوش استفاده کرده آنچنان که ایران را تهدید به حمله اتمی نموده در حالی که بوش بیش از این چنین زبان تهدیدی را علیه ایران بکار نبرده بود.
کارشناسان سیاسی در این زمینه معتقدند در این میان تنها هنر اوباما استفاده از زبان نرم تر در ابتدای ورود به کاخ سفید بوده است هر چند تنها پس از گذشت مدتی اوباما چهره واقعی خود را به جهانیان نشان داد اما در این دیدگاه نه تنها اوباما که هیچ یک از روسای جمهور ایالات متحده در سیاست ها یاین کشور دخالتی ندارند و تنها مجریان سیاست بوده اند.بر این اساس لابی های صهیونیستی که تاثیر بسزایی در سیاست های اتخاذی آمریکا در ارتباط با کشورها به خصوص جمهوری اسلامی دارد تاکنون تغییر چندانی در سیاست های آمریکا نسبت به ایران دیده نمی شود.
با توجه به استراتژی های مختلف روسای جمهور امریکا درخاور میانه ودرقبال ایران این سوال مطرح می شود که پیامد های استراتژی آمریکا در خاورمیانه بر تحولات ژئوپلیتیکی جمهوری اسلامی ایران کدامند؟