بر خلاف گذشته كه از كاركنان انتظار می رفت تا در حد نقش های رسمی عمل كنند، در قراردادهای روانشناختی جدید رفتارهای فراتر از نقش مورد انتظار است. تحقیقات كنونی این رفتارها را تحت عنوان رفتار شهروندی سازمانی مد نظر قرار داده اند. در دهه های اخیر اصطلاحاتی برای تشریح چنین رفتارهایی استفاده شده اند نظیر، رفتار پیش اجتماعی، رفتار فرانقشی و خودجوشی سازمانی و عملكرد زمینه ای. هر چند هر كدام از این مفاهیم خواستگاه متفاوتی داشته اند، ولی به طور كلی به مفهو م یكسانی اشاره دارند كه در این تحقیق تحت عنوان رفتار شهروندی سازمانی[1]، مدنظر قرار می گیرند و منظورآن دسته از فعالیت های مرتبط با نقش افراد در سازمان است كه فراتر از انتظارات وظیفه و شرح شغل، توسط فرد انجام می شود و هرچند كه سیستم پاداش رسمی سازمان این رفتارها را شناسایی نمی كند ولی برای عملكرد خوب سازمان، مؤثر هستند (کاخکی و قلی پور، 1386: 117). رفتار شهروندی سازمانی برای اولین بار توسط بتمن و اورگان (1983) بکار گرفته شد. اورگان (1988) رفتار شهروند سازمانی را به این صورت تعریف کرد: “رفتار فردی که به وضوح نبوده و
بطور غیر مستقیم توسط سیستم پاداش رسمی شناسایی می شود و رفتارهایی که نقش حیاتی در کارکرد اثربخش سازمان ایفا می کنند (Pavalache-Ilie, 2014: 490).
انسان، به صورت یك كل سازمان یافته عمل می كند و كمتر جنبه ای از كنش و رفتار انسان را خواهیم یافت كه از منش و شخصیت وی تأثیر نگرفته باشد؛ از این رو، بدیهی است كه رفتارهای شهروندی سازمانی نیز از شخصیت[2] تأثیر پذیرند. شخصیت یكی از این عوامل پیش بینی كننده رفتار و یكی از عوامل پدیدآورنده تفاوت های فردی موجود بین افراد است. شخصیت بیانگر آن دسته از ویژگی های فردی است كه الگوهای ثابت فكری، عاطفی و رفتاری را در بر می گیرد و پایاترین پیش بینی كننده معیارهای مختلف شغلی محسوب می شود، بالاخص در پژوهش هایی كه شخصیت را به رفتار شهروندی سازمانی مرتبط می كند (رافضی و همکاران، 1391: 44-45). اورگان (1994) اساس نظری برای ارتباط بین رفتار شهروندی سازمانی و شخصیت را بر این می داند که چون رفتار فرد با نگرش های کلی اش ارتباط دارد و از آنجا که شخصیت افراد بر نگرش های کلی آنها تاثیر می گذارد، شاید بتوان فرض کرد که شخصیت با رفتار شهروندی سازمانی ارتباط داشته باشد (یوسفی امیری و همکاران، 1392: 71).
نظر به ضرورت تامل در رفتار شهروندی سازمانی و نقش شخصیت، و اهمیت تبیین آن در سازمانهای فعال در حوزه کسب و کار، انگیزه انجام این تحقیق در ذهن محققین شکل گرفت. در این فصل به بیان مسئله، اهمیت و ضرورت تحقیق، اهداف، چارچوب نظری، فرضیات تحقیق، تعاریف مفهومی و عملیاتی متغیرها، و قلمرو تحقیق پرداخته می شود.
[1] Organizational citizenship behavior (OCB)
[2] personality
[3] Batman et al.,
[4] Pavalache-Ilie
[5] Mahdiuon