ج 1، صفحات 9 الی 12)
وی اسماعیلیّه را زنادیق و مجوس می نامد. این در حالی است که ایشان خود را از شیعیان می دانند : [حسن صباح] « ای برادران شما اطلاع دارید که شیعیان ما را از خود نمی دانند ولی ما آنها را از خویش جدا نمی دانیم، بین ما و آنها یک وجه مشترک وجود دارد و آن این است که
هر دو در انتظار مهدی موعود هستیم و عقیده داریم که بعد از این مهدی موعود ظهور خواهد کرد. دنیای ما جهانی خواهد شد که در آن عدالت حکم فرمایی خواهد نمود. ولی ما معتقدیم که باید قومیّت ایرانیان را احیاء کرد. (جوینی، پل آمیز، 1380: 57 )
اجزای نظام فکری و اصول عقاید اسماعیلیّان نخستین را می توان به طور کلی از منابع اسماعیلیّه، خاصه منابع مربوط به دورۀ فاطمی، و از میان مکتوبات مخالفان آنان استنباط کرد. در هر صورت، تردید نیست که قالب اصلی تعالیم و تفکّر باطنی اسماعیلیّه توسط اسماعیلیّان نخستین و در نیمۀ دوم قرن 3 ق تدوین یافته بود. اسماعیلیّان نخستین بین ظاهر و باطن نوشته های مقدس تمایز قایل می شدند و اعتقاد داشتند هر معنایی ظاهر و لفظی منعکس کنندۀ یک معنای باطنی و حقیقی است و شریعت را باطنی و ظاهری است. اصل باطن باشد و چون بر باطن شرع واقف شدند از تهاون به ظاهر خلل نباشد و بدین سبب مقالت ایشان از مقالت اصحاب مذاهب یعنی از ملت خارج شمرند و اکثر ایشان بر اباحت محرمات اقدام نمودند (جوینی، 1378: 157)
البته پیامبر گرامی اسلام – صلی الله علیه وسلّم – در دوران حیات پربرکت خویش پیش بینی کردند که امت اسلام در آینده به اختلافات فراوانی مبتلا خواهند شد و به فرقه های متعدّدی منشعب می شوند: حافظ می گوید:
جنگ هفتادو دو ملت همه را عذر بنه
چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند
از این رو بارها اهل بیت خود را به عنوان یگانه مرجع شایسته پس از خود معرفی کرد، با وجود این، تنها ساعتی پس از وفات ایشان امت اسلام دچاراختلاف و تشتت گردید و به دو فرقه ی اصلی تبدیل شد، گروهی تن به پیروی از حاکمان وقت داده و گروهی اقلیّت نیز به پیمانی که با رسول خدا (ص) در غدیر بسته بودند، وفادار مانده و از یاری امام علی – علیه السّلام – دست نکشیدند. پیروان آن حضرت، نخستین افراد جامعه ی شیعه به شمار آمدند. شیعیان اگرچه در ابتدا باورها و آمال های واحدی داشتند امّا به مرور زمان خود به گروه هایی تبدیل شدند، تا آن که در عصر امام صادق (ع) گروهی که مرگ اسماعیل فرزند آن حضرت را باور نکرده بودند، وی را به عنوان امام و مقتدای خود دانسته و عقایدی ویژه پیدا کردند که به اسماعیلیّه معروف شدند.