سال گذشته در هنگام مطالعهی کتاب «نگارگری مکتب تبریز و قزوین ـ مشهد» نوشتهی دکتر یعقوب آژند، به توصیفاتی از کتابی به نام جلال و جمال برخوردم، نسخهای خطی که در کتابخانه دانشگاه اوپسالا، در سوئد، قرار دارد. با مراجعه به سایت کتابخانه دانشگاه، متوجه شدم که این کتابخانه نسخ خطی زیادی را نگهداری میکند که بسیاری از آنها شاهکارهای ادبیات فارسی هستند. یکی از این کتابها شاهنامه ۲۹ مینیاتور یا شاهنامه مدحی[1] بود که توجه مرا به خود جلب کرد. پس از مکاتبه با دانشگاه اوپسالا اطلاعاتی کلی از این شاهنامه بدست آوردم. ولی در مراجعه به این کتابخانه، متأسفانه، مجوز بازدید این نسخه کمی دیر صادر شد و من موفق نشدم که کتاب را از نزدیک ببینم. با این وجود تمام تلاش خود را به کار بردم که بتوانم با اطلاعات اندکی که در این مورد داشتم به بررسی آن بپردازم که شاید راهگشای تحقیقات بیشتری باشد.
بدین منظور، برای تحلیل نگارههای شاهنامه مدحی، ابتدا لازم بود که به اجمال، به گسترش زبان فارسی و علاقه به ادبیات فارسی در قلمرو عثمانی پرداخته شود. چنانچه در فصل بعد خواهیم دید، زبان فارسی تا مدتها به عنوان زبان رسمی عثمانیان به کار میرفته است. و حتی پس از قدرت گرفتن زبان ترکی، آثار بزرگ ادب فارسی به ترکی ترجمه شدهاند. شاهنامهی مدحی نیز با وجود اینکه ترجمهای از شاهنامه است، اما ابیات فارسی را همچنان در میان نگارهها، میتوان مشاهده کرد که با عنوانهای نظم و نثر از هم جدا شدهاند.
پس از این بخش برای ریشه یابی تأثیرات نگارگری ایرانی، به طور کلی ویژگیهای مکاتب همعصر شکلگیری نگارگری عثمانی، مورد بررسی قرار گرفته است.
سپس به چگونگی ارتباطات این دو کشور پرداخته و عوامل مختلف در انتقال هنر نگارگری ایرانی به عثمانی بررسی شدهاست. از جملهی این عوامل، به مهاجرت هنرمندان، غارتهای جنگی و هدایای پادشاهان، می توان اشاره کرد.
در نهایت به چگونگی شکلگیری مکتب نگارگری عثمانی تا زمان سلطان عثمان دوم پرداخته شده و دورانهای مختلف این مکتب به اختصار توضیح داده شده است.
مطالب این پروژه شامل:
ـ بررسی شکلگیری نگارگری عثمانی، که به شروع نگارگری در دربار عثمانی میپردازد.
ـ ظهور شاهنامه، که در آن به طور اخص به شاهنامه و تولید شاهنامه توجه شده است.
ـ بررسی دوران کلاسیک مکتب عثمانی.
ـ بررسی نگارگری قرن هفدهم.
ـ فصل آخر، به معرفی تک تک نگارهها به ترتیب صفحات نسخه پرداخته است.
نوشتههای این نگارهها در پیدا کردن داستان مربوط به نگاره و همچنین استفاده از عناوین فهرست نویسی دانشگاه اوپسالا یاری کننده بوده است.
بخشهای موجود در نگارهها به فارسی ترجمه شدهاند و اشعار مربوط به آنها از کتاب شاهنامهی فردوسی (براساس چاپ مسکو، به کوشش دکتر سعید حمیدیان) با مطابقت با داستان مربوط به نگاره در زیر آنها درج شده است.
سپس به تحلیلی توصیفی و با استفاده از ویژگیهای این نگارگری پرداخته شده است و در نهایت تحلیل خطی و تحلیل رنگی هر نگاره قرار داده شده است.
- کلیات طرح تحقیق
- بیان مسأله
شاهنامه، یکی از بزرگترین دستاوردهای کهن ایرانیان است. این کتاب نه تنها مورد احترام پادشاهان ایرانی قرار داشته، بلکه سران ملل همسایه را نیز متوجه خود ساخته و آنها نیز بنا به دلایل گوناگون که مهمترین آن ها رقابت با فرهنگ پیشتاز ایرانیان بود، به ترجمه و تهیه نسخههایی از شاهنامه برای دربار خود پرداختهاند.
یکی از این کتب نفیس، شاهنامهای است که در کتابخانهی دانشگاه اوپسالا در سوئد نگهداری میشود و کتابی است بسیار نفیس و سلطنتی که به فرمان سلطان عثمان خان ثانی، توسط شخصی به نام «مدحی»، که قصهخوان سلاطین عثمانی بوده، در سال های 1027 و 1028 هجری قمری به نثر ترکی ترجمه شده است. این کتاب در اواسط ربیع الاخر 1029 هجری قمری (مارس 1620میلادی) به خط نستعلیق زیبای «جوری» کتابت شده است و دارای 29 نگارهی تمام صفحهای (یا بیشتر صفحه) میباشد.
هدف از بررسی این نگاره ها به بیان کلی، اول شناساندن تأثیرات ادبیات غنی این سرزمین به همسایگان خود بوده است و پس از آن تشخیص تأثیراتی که خود این همسایگان بر شکل کتابت و بهخصوص نگارگری آن داشتهاند.
همانطور که گفته شد این کتاب دارای 29 نگاره است با قبول این موضوع که نگارگری نیز همچون سند نوشته شده، در بررسیهای تاریخی ارزشمند است و هنرمند در هر زمانی در ترسیم نگارههای شاهنامه، متأثر از آنچه در اطرافش مشاهده کرده، بوده است (مواردی چون معماری و تزئینات بنا ،البسه،آرایش مو و صورت و غیره) میتوان گفت که بررسی این نمونه ها در نگاره ها به روشن تر شدن برهه ای از تاریخ کمک می کند.
- پرسش های تحقیق و فرضیات
پرسش1:
علت تمایل عثمانی ها را به شاهنامه نگاری در چه مسائل و اموری می توان جستجو کرد؟
فرضیه1:
روابط ایران و عثمانی همواره خصومت آمیز بوده است ولیکن برای قدرت نمایی و بالا بردن شأن و منزلت خود دست به هر اقدامی می زدند . ترجمه و نگاشتن شاهنامه به دست عثمانی ها یکی از مواردی است که نشان دهنده این موضوع است.
پرسش2:
در این نگاره ها به چه میزان از ویژگی های مکاتب نگارگری ایرانی بهره گرفته شده است؟
فرضیه 2: تأثیرپذیری این نگاره ها از مکاتب ایرانی در شکل کلی اثر،ترکیب بندی و نوع نگاه به تصویر بوده است. این تأثیر پذیری را در رنگ بندی آثار نمی بینیم . آثار ایرانی را با رنگ های پر تلألو و زنده مشاهده میکنیم در حالی که این آثار بسیار رنگ پریده و مات هستند. هنرمند در جزئیات تصویر، در معماری و در البسه به شیوهی ایرانیان هر آنچه مشاهده کرده، به تصویر کشیده است، یعنی ما با جلوهای از فرهنگ عثمانی روبرو هستیم.
- اهداف و ضرورت های انجام تحقیق
هدف از انجام این تحقیق در درجه اول معرفی این کتاب کهن که ترجمهای از ادبیات ایرانیست و بررسی چگونگی تأثیر فرهنگ و ادب و هنر ایرانیان بر ممالک دیگر است. چرا که ایران همواره به دلایل گوناگون در تعامل با کشورهای مختلف بوده و مسلماً شناخت بخش هایی از هنر ایران مستلزم شناخت این تعاملات و تأثیر گذاری هاست.
- پیشینه تحقیق
در خصوص این شاهنامه، به طور خاص وکامل، تحقیقی انجام نشده است. تنها نوشتهی دکتر علی محدث در فهرست نویسی کتابخانه اوپسالا، در حدود سه صفحه، به این کتاب پرداخته است و اطلاعات اولیه را در این خصوص در اختیار مخاطبین قرار میدهد.
طبق مکاتبات با دانشگاه اوپسالا، مشخص شد که کتابخانه دانشگاه در حال تهیهی یک کتاب کامل در مورد این شاهنامه میباشد که از چند و چون آن اطلاعی در دست نیست.
پایان نامههایی که به موضوع نگارگری عثمانی پرداختهاند به شرح ذیل می باشند:
– «تاثیرپذیری نگارگری عثمانی از نگارگری ایران با محوریت شاهنامه طهماسبی»، عادل ظاهر
حکومت اسلامی و نوپای عثمانی پس از به قدرت رسیدن در اوایل سده نهم هجری شروع به وام گیری فرهنگی از کشور های اسلامی، از جمله ایران نمود. بعدها در سدههای دهم و یازدهم هجری هنر عثمانی به ویژه نگارگری ایشان به دلایل گوناگون از جمله غنایم فرهنگیِ حاصل از جنگهای ایران و عثمانی و حضور نگارگران ایرانی که از راههای گوناگون وارد مرز های عثمانی شدند، از نگارگری ایرانی بهره جست. در این بین، شاهنامهی طهماسبی با ارزشترین هدیهی فرهنگی از دولت صفوی به سال 974 ه. ق وارد دربار عثمانی شده و 335 سال در دسترس هنرمندان آن دیار بود، تا از صور خیال انگیز شاهکار مکتب تبریز بهره ببرند. تأثیر های برگرفته از شاهنامهی طهماسبی در قالب مواردی همچون موضوع نگارهها و عناصر تجسمی، تصویری، طبیعی و معماری قابل بررسی است، البته هر یک از موارد فوق با شدت و ضعف همراه بودهاند که در این پژوهش به بررسی آنها پرداخته شده است.
[1] کتابخانه اوپسالااین شاهنامه را با نام ۲۹ مینیاتور ثبت کرده است ولی هم به دلیل این که این شاهنامه را صرفاً نباید با تعداد نگارهها نام گذاری کرد و هم به دلیل استفاده از واژهی مینیاتور که غلط مصطلح است، تصمیم بر آن شد که این شاهنامه به نام مترجم آن یعنی مدحی نامیده شود