ای بود از صحبتهای کورش پارسانژادکه به گفته ی خودش بیش از هزارجلد کتاب طراحی کرده است. این تعداد بالا بهترین زمینه برای تحلیل دوره ای از گرافیک ایران است .هر چند تعداد عناوین زیاد کتاب لزوما پیام آور تیراژ بالا نیست، ولی ؛ در حوزه ی گرافیک تیراژ اهمیتی ندارد و یا در درجه دوم اهمیت است.
پس از انقلاب اسلامی، جامعه ی ایرانی سرنگردانده، دچار جنگی مدید می شود که پس از آن، دولت روی کار آمده به نشر اندیشه های خود دست می زند و در این میان ناشران دولتی مطرح
می شوند.
دولت ها نیاز به صحبت کردن دارندو این نیاز به صحبت توسط دولت ها به طرق مختلف صورت می پذیرد، از نظر تاریخی، احزاب سیاسی، رسانه های جمعی و گروه های وابسته ، همگی در گفتگو های جمعی، به طور مستقیم و روزمره همکاری کرده اند.
این مساله محدود به یک حزب سیاسی، دین و مذهبی خاص نمی شود. ما آن را در همه جا می بینیم.تمامی این تبلیغات ، از یک جهت شبیه هم اند. همه ی آنهابرای ترغیب کردن توده ها به قبول حقانیت، ابتکارات و دغدغه های دولت ها طراحی شده اند.
یکی از زمینه هایی که دولت ها به وسیله ی آن صحبت می کنند، همین حوزه ی نشر است. در دوران پس از جنگ ، که مصادف با اواخر دهه ی شصت و اوایل دهه ی هفتاد می شود، سازمان تبلیغات اسلامی که حوزه ی هنری از مشتقات آن است، به کار در حوزه ی نشر می پردازد و دامنه ی گسترده ای ازموضوعات سیاسی، اجتماعی ، شامل خاطرات جنگ و مسائل مذهبی ، شعر و ادبیات و … را در بر می گیرد و جلد های سیاسی اجتماعی دهه ی هفتاد به طور گسترده با این نشرآغاز می شود حمایت دولتی از آن سبب بروز دوچندان آن می شود. به تبع آن ناشران خصوصی هم وارد عرصه می شوند. این زمینه ی موجود برای طراحی گرافیک کم کم شکل می گیرد و حوزه ی تایپوگرافی را در همین سالها در گیر خود می کند.این برهه ی زمانی با انقلاب دیجیتال همراه می شود و بخاطر راحتی جابجایی فواصل حروف و نقطه ها و ورود فونت های متعددو دلایل متعدد دیگر به جلوه ی اصلی جلدها تبدیل
می گردد. البته پرداختن به تایپوگرافی درحوزه ی نشر به دوصورت امکان پذیر است .
1- از جنبه تایپوگرافی متن که بیشتر رابطه ی میان فاصله ی حروف و فاصله ی سطرها و کاربرد علائم نوشتاری ست.
2-از جنبه ی تایپوگرافی نمایشی، که علاوه بر فاصله ی حروف و کلمات حوزه و تکنیکهای متعدد در جهت گرافیک جلد را عهده دار می شود.
مسلما بحثی که در این مجال بدان خواهیم پرداخت، راجع به تایپوگرافی نمایشی ست در تلفیق با موضوعات سیاسی اجتماعی، در بستر مهیای جلد کتاب.
پس از گذشت سالهای ابتدایی دهه هفتاد، آهسته آهسته حروف پیش می آیند و با عواملی چون معذوریت های استفاده از تصویر، انقلاب دیجیتال، روح خوشنویسی ایرانی و شرایط سیاسی همراه می شوند و تبدیل به یکی از عناصر مهم در گرافیک ایران می شوند.
ایهام و استعاره ی تصویر و صریح نبودن آن در مقایسه ی با نوشتار نشان از کارایی حروفی دارند که سالهاست پس از کارهایی که گلپایگانی در زمینه ی تایپوگرافی جلد انجام داده، ساکن مانده اند و پیشرفتی نکرده اند.
در برخورد مفهومی با موضوعی مانند پوستر، دست طراح بسیار بازتر است.ولی دیزاین جلد آن هم در موضوعات سیاسی، با توجه به شرایط آنروزهای جامعه ی ایران و تفکرات سیاه و سفید روشنفکر- مذهبی، نیازمند این بود که طراح مجموعه دلالت های ضمنی را کاهش دهد و یک معنا را بسازد.
معنایی همخوان با نشانه های دیگر که به موضوعات جانبی دلالت نکند. این همان ارتباط بی واسطه و قراردادی بودن نوشتار بود که دولت، ناشر، طراح، به دنبال آن بودند.
پس از کشف نوشتار به عنوان متریال تمام و کمال طراحان، نیاز بود که قواعد آن را دنبال کند و پس از نگاه به تایپوگرافی غربی و شناخت مفهوم آن، حروف فارسی در صدد آشکار نمودن ظرفیت های خود به خوشنویسی ایرانی رجوع می کند.
بروز تایپ و تایپوگرافی، روی جلد کتابهای سیاسی، اجتماعی، از همان سالهای آغازین دهه ی هفتاد، با قوت و ضعف، آغاز می شودو به جهت هویت نمادین و قراردادی نوشتار، هم از جانب مسئولین حوزه ی نشرو هم از جانب طراحان، مورد استقبال قرار می گیرد و تبدیل به نگرشی در گرافیک ایرانی می شود که پیش از آن هرگز به آن اینچنین اهمیتی داده نشده است.