:
قوم ایرانی تالش در منطقه حساس مرزی ایران با آذربایجان قرار دارد.نیمی از سرزمین و سکونتگاه های این قوم درون مرزهای سیاسی کنونی ایران قرار دارد و نیمی از ان بیرون از مرز و در جنوب ناحیه استراتژیک و ژئو پلتیک قفقاز. ارتباط قفقاز با دریای خزر از سویی و از سوی دیگر از جنوب با ایران ، از شمال با روسیه و از شمال غربی با اروپا و نیز داشتن منابع عظیم نفت و گاز و موقعیت جغرافیایی،ترانزیتی ویژه موجب گشته این منطقه بسیار مورد توجه قدرت های منطقه ای و جهانی باشد. به طوری که روسیه آن را مکمل ژئو پلتیک خود می داند ، ایران در آن حقی تاریخی احساس می کند و اروپا قصد توسعه قلمرو خود تا دریای خزر را دارد و قفقاز را منطقه ای کلیدی در توسعه به سمت شرق می پندارد آمریکا و اسرائیل نیز این منطقه را منطقه ای ویژه برای کنترل ایران و روسیه می دانند. بنابراین این منطقه محل
تلاقی منافع قدرت های منطقه ای و جهانی است. بدون شک اقلیت ها و اقوام و ملل ساکن در قفقاز نقش بازیگرانی تعیین کننده در این جدال را ایفا می کنند و یکی از محل های تمرکز سیاست خارجی کشورهای مختلف این اقوام و اقلیت ها هستند.
گرایشات فرهنگی ، مذهبی، تاریخی ، آگاهی های ملی ،جمعیت و خصوصیات اجتماعی این اقوام فرصت ها و تهدید هایی را برای موقعیت ها و منافع کشورهای ذی نفع در قفقاز ایجاد می کند.قوم تالش که التقاط عناصر ایرانی و قفقازی را نشان می دهد یکی از این اقوام است که نقشی مهم در معادلات قفقاز جنوبی خصوصا در آذربایجان ایفا می کند.توجه اخیر ارمنستان به تالش اهمیت فوق العاده ی این قوم در معادلات قفقاز را بیش از پیش نمایان می سازد. با اینکه این قوم و سرزمین در بسیار از دوره های تاریخی جزء لاینفک ایران بوده اند و هم اکنون بسیار ی ازتالشان تالش شمالی خود را ایرانی الاصل می دانند،اما انفعال و بی تفاوتی در مورد این قوم می تواند آثار سوئی داشته باشد و تحلیل رفتن این قوم ایرانی که بالقوه فرصتی برای ایران است در معادلات قفقاز ضررهای جبران ناپذیری را به دنبال خواهد داشت. هر گونه تصمیم گیری در مورد این قوم و سرزمین نیز منوط به شناخت همه جانبه جغرافیای سیاسی و وضعیت این قوم در دو سوی مرز است. این پایان نامه قصد دارد قدمی هرچند کوچک در راستای شناخت هرچه بیشتر قوم و سرزمین تالش در دو سوی مرز بردارد
بیان مسئله
پس از تقسیم ناحیه تالش به دو بخش و قرار گرفتن بخش شمالی تالش در ترکیب روسیه تزاری ،قوم تالش در دو سوی مرزی که بر اساس امتداد رود آستاراچای و ارس تعیین گشت سرنوشت تاریخ متفاوتی را تجربه کرده است.در تالش شمالی ،تالش ها در تجربه ای مشترک با دیگر اقوام قفقاز دوران امپراطوری تزاری، جنگ جهانی اول ، انقلاب کمونیستی اکتبر در روسیه ، دوران سرکوب استالینی، جنگ جهانی دوم، فروپاشی شوروی، استقلال آذربایجان و تشکیل و فروپاشی جمهوری تالش مغان و فشار پان ترکیسم را تجربه کردند و در این سوی مرز تالش ها در تداوم پیوند هزاران ساله با سرزمین و اقوام ایران، شرکت فعال در نهضت مشروطیت، نهضت جنگل، دوران استقرار نظام پهلوی، براندازی نظام فئودالی، اصلاحات ارضی، انقلاب اسلامی ایران، هشت سال جنگ با عراق را از سرگذرانده اند دو مسیر متفاوت تاریخی تاثیرات فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی متفاوت و شگرفی در دو سوی مرز درجغرافیایی مشابه و یکسان پدید آورده است . در این پایان نامه به تفاوتها و شباهتهای فرهنگی ، سیاسی، اقتصادی ، امنیتی و تحلیل جغرافیای سیاسی منطقه تالش پرداخته می شود و تلاش خواهد شد مشخص گردد تفاوت های ایجاد شده در نیمه شمالی و جنوبی تالش این قوم را به سمتی سوق می دهد و باید چه تدابیری را جهت تثبیت منافع ملی ایران در قفقاز و در ارتباط با تالش اتخاذ كرد.