مرزهای سیاسی کشور مهمترین عامل تشخیص و جدایی یک واحد متشکل سیاسی از واحدهای دیگر است. در درون همین خطوط مرزی است که وحدت یک مجموعه سیاسی به نام کشور شکل می گیرد. مرز مؤلفه ای از هویت دولت مدرن است که امروزه مورد توجه دولتهای جدید قرار گرفته است، در نظامهای سیاسی قدیم مسائل مرزی منحصر به سر حدات و حل آنها سهل و سریع بوده است. لیکن امروزه چالشهای مرزی به واحدهای سیاسی اطلاق می گردد و حل و فصل آنها چندان ساده نیست. علت این پیچیدگی را می توان در کارکردهای مرز جستجو نمود. کارشناسان و متخصصان ژئوپلتیک در خصوص نقش و کارکردهای مرز نظرات متفاوت و تکمیل کننده ای ارائه کرده اند.
تحدید حدود منطقه ای اعمال قدرت حکومت، اثبات حقوقی یا فیزیکی یک دولت بر یک قلمرو خاص، ایجاد حد نهایی کنترل و حاکمیت هر دولت بر قلمرو و مردم خود ،از جمله کارکردهایی هستند که به مرز نسبت داده شده و مؤید این مطلب است که مرز حائز نقش و کارکردهای متفاوت در مقوله های سیاسی ،اجتماعی و نظامی است .
ایران به دلیل ویژگیهای خاص خود، به طور طبیعی خواهان نقش آفرینی به گونهای متناسب با قدرت و شأن خود در سطح منطقه میباشد. در این روند، جمهوری اسلامی ایران افزایش حضور و نفوذ آمریکا در سیستمهای اقتصادی، سیاسی و نظامی منطقهای را تهدیدی مستقیم برای کشور و افزایش نقش تلقی میکند. در مقابل، آمریکا نیز افزایش نفوذ ایران در سطح منطقه را با توجه به سابقه سیاستها و ماهیت ضد سلطه و ضد آمریکایی نظام جمهوری اسلامی، تهدیدی علیه منافع ملی خود در جهت دسترسی به استراتژیهای دراز مدت اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و نظامی خود در نظر میگیرد.این حقیقت غیر قابل انکار است که کشور ایران در طی تاریخ با تغییر در مرزهای سیاسی یا قدرتمند شده و یا دچار ضعف و انحطاط گردیده است.
خصوصاً اینکه جمهوری اسلامی ایران در منطقه ای از جهان واقع شده که مدام در سیطره قدرت های بزرگ جهانی قرار داشته است و مرزهای این کشور به شدت متأثر از این مناسبات جهانی بوده است. ناهمگونی های مرزهای کشور در ابعاد مختلف به گونه ای است که کمتر منطقه ای از مرز در برابر نوع خاصی از پدیده های مختلف ناامنی و ناهنجاری قرار گرفته است و انواع گوناگون تهدیدات خارجی و داخلی نیز به شکلی این ناهنجاری ها را تحت تأثیر قرار داده و بعضاً در مقاطعی به آن دامن زده اند.