.estp-changedby-essin a{color:#0040FF !important}
افزایش یا کاهش میزان مهریه پس از عقد نکاح از توافقات رایج میان زوجین است. از آنجا که مرد مهریه را مشخص می کند، این عمل وی را تسمیه المهرگویند. حال، در بسیاری موارد به دلایلی همچون دسترسی مشکل به مهرالمسمی، ر ایج نبودن آن یا عدم تمایل زوجه به آن و … طرفین توافق می کنند،که زوج مال دیگر ی را به عنوان مهر یه به زوجه بدهد. مواردی نظیر : ارزش کیفیت، کمیت، همسانی یا ناهمسانی قیمی آن با مال نخستین بستگی به تراضی طرفین دارد.
مبحث تبدیل مهریه به صورت دو فرض زیر قابل طرح است که به توضیح آن می پردازیم:
ایجاد قرارداد جدید به جای قرارداد مهریه
اولین فرض تحلیلی مسئله این است که قرارداد دوم را نشانه پایان توافقی قرارداد نخستین بدانیم. در ا ین صورت، طرفین، قرارداد ی جدید را جایگزین قراردادی کرده اند که موضوع آن پرداخت مهرالمسمی بوده است. در این فرض، بحث بسیار شبیه به مقوله تبدیل تعهد از طریق تغییر دادن موضوع تعهد خواهد بود. بدین ترتیب، عنوان مهرالمسمی بر موضوع جدید صادق نخواهد بود. در این نگرش که بر پایه توجه به اراده واقعی طرفین بنا شده، این عقیده هست که هیچ دلیلی برای پافشاری بر ابطال قرارداد نخستین مهریه و قرار دادن عقدی جدید به جای آن وجود ندارد. بلکه با توجه به اراده واقعی طرفین و احترام به آن می توان دریافت که قصد و اراده واقعی طرفین این بوده که صرفا خواسته اند در همان حدود عقد مهریه، با تراضی، مالی را به جای مالی دیگر جا به جا کنند و هیچ یک از قواعد حقوقی نیز در این زمینه، دچار اشکال و خدشه نخواهد شد و طبق آن عنوان مهرالمسمی بر موضوع جدید نیز صادق است(کاتوزیان، ناصر، ص۷۰).
اینک به بررسی دو فرض بیان شده می پردازیم.
ایجاد قرارداد جدید به جای قرارداد مهریه
هرچند فقها و حقوقدانان در چیستی مُعوّض عقد مهریه اختلاف نظر دارند؛ ولی همگی اتفاق نظر دارند که به دنبال قرارداد مهریه، رابط های میان زن و شوهر به وجود می آید که در نتیجه آن مرد متعهد و زن متعهد له می شود. در تعریف تعهد آمده است: رابطه ای حقوقی است که به موجب آن شخص در برابر دیگری مکّلف به انتقال و تسلیم مال یا انجام دادن کاری می شود خواه سبب ایجاد آن رابطه، عقد باشد یا ایقاع یا الزام قهری(کاتوزیان، ناصر، ص۷۱).
هر تعهدی باید شرایط و ارکان تعهد را داشته باشد:
۱. موضوع تعهد: عبارت است از تکلیفی است که متعهد در برابر متعهدله دارد. این موضوع باید دارای سه شرط باشد: ۱. معلوم یا دست کم قابل تعیین باشد و یکی از دو چیز به طور نامعلوم تلقّی نشود؛ ۲. مقدور باشد؛ ۳. متعهد قدرت بر تسلیم داشته باشد.
۲و۳ متعهد و متعهد له: برای تصوّر تعهد، وجود شخصی به عنوان طلبکار یا صاحب حق و شخص دیگری به عنوان متعهد یا مدیون ضروری است. به هر حال، لزوم وجود طلبکار و بدهکار برای تحقق تعهد به اندازه ای بدیهی است که هرگاه این دو صفت در یک شخص جمع شود تعهد ساقط می شود(همان).
قلمداد کردن قرارداد جدید به عنوان یکی از انواع تبدیل تعهد
ماده ۲۹۲ قانون مدنی ایران درباره تبدیل تعهد می گوید: وقتی که متعهد و متعهدله به تبدیل تعهد اصلی به تعهد جدیدی که قائم مقام آن می شود به سببی از اسباب تراضی نمایند در این صورت متعهد نسبت به تعهد اصلی بری می شود.
پس در تبدیل تعهد، تعهد جدید به جای تعهد اصلی می نشیند و این دو تعهد باید با هم متغایر باشند این تما یز یا به تغییر دین (موضوع یا منشأ آن) است و یا به تغییر داین و مدیون(سنهوری، احمد، ۱۳۷۰،ص ۲۹۸).
یکی از راه های حصول تبدیل تعهد به تبدیل دین، تبدیل دین به وسیله تبدیل مورد تعهد است. چنانکه کسی به دیگری ۱۰۰ لیره مدیون باشد و داین و مدیون به تراضی آن را به ۱۰۰۰۰ ریال تسعیر نمایند، در نتیجه این امر ۱۰۰ لیره که مورد تعهد سابق بوده است به ۱۰۰۰۰ ریال تبدیل شده و مورد تعهد جدید قرار می گیرد(امامی، سیدحسن، ۱۳۷۱،ص ۳۳۴).
از د یگر اقسام تعهد، تبدیل تعهد به اعتبار تبدیل دین است. در این قسم طرفین توافق می کنند که تعهد جدید به جای تعهد سابق بنشیند.دین جدید ممکن است از نظر متعّلق موضوع تعهد و یا سبب پیدایش تعهد با دین سابق فرق داشته باشد.مثلا موضوع تعهد سابق پول بوده و به جای آن یک سود سالانه مادام العمر قرار دهند(جعفری لنگرودی، محمدجعفر، ۱۳۷۵،ص ۷۳۵).
به هرحال، با توجه به توضیحاتی که درباره شرح بحث داده شد و نظریات حقوقدانان می توان انعقاد قرارداد جدید به عقد مهریه را یکی از انواع تبدیل تعهد شمرد( شهیدی، مهدی، ۱۳۷۷،ص۱۴۱).