عوامل متوازن ساختن معادله تولید و مصرف و یا به عبارت بهتر، تامین غذا برای مردم بسیارند كه كشف ذخائر و منابع جدید یكی از آنها است. اما مدیریت و حفاظت صحیح این منابع یكی از متغیرها و گزینههای تقریبا فراموش شدهای است كه مطمئنا در آیندهای نه چندان دور، بشر را دچار مشكلات جدی خواهد نمود. امروزه در شرایطی كه بشر به دلیل رشد روزافزون جمعیت (Apostolidis et al.,1996) نیاز به خوراك، پوشاك، دارو و مكان زندگی دارد، متأسفانه بیش از هر زمان دیگر شاهد از دست رفتن غم انگیز و فاجعهآمیز منابع جبرانناپذیر و بیبدیل حیات است.
نابودی گونهها و از دست رفتن توانایی اكوسیستمها برای رفع نیازهای روزافزون بشر، نابودی منابع ضروری و مورد نیاز برای رفع احتیاجات امروز و آینده ما است. كاهش تنوع زیستی به معنای كاهش توانایی ما برای به دست آوردن غذای كافی، دارو و پوشاك مورد نیاز، محیط زیست سالم و انواع مایحتاج زندگی است.
تنوع زیستی به معنای گوناگونی موجودات زنده، از انواع گیاهان و جانوران كوچك و بزرگ تا قارچها، جلبكها و انواع موجودات ذرهبینی است. موجودات زنده گوناگون كه در سراسر دنیا پراكندهاند از نظر خصوصیات ظاهری، رفتاری، زیست محیطی و از نظر ژن هایشان بسیار متفاوت میباشند و این تنوع، تنوع زیستی منظومه حیات كره زمین را تشكیل میدهد (FAO, 1998). تنوع زیستی بخش حساسی از سرمایه طبیعی است که بسیاری از داشتههای ما از این سرمایه تامین میشود. تنوع زیستی علاوه بر آن که توسعه کشاورزی را ممکن میسازد، امکان سازگاری با شرایط جدید را برای گونههایی که فاقد چنین امکاناتی هستند، فراهم می آورد. در حقیقت تنوع زیستی نوعی بیمه طبیعت در مقابل حوادث بد و ناگوار است. در این رهگذر خوش بینانه ترین تخمین ها، تعداد گونههای زیستی را كمتر از 6/13 میلیون گونه برآورد كردهاند و این همه آن چیزی است كه از منابع زیستی در دسترس داریم (FAO, 1998). شاید در نگاه اول این تعداد گونهها زیاد به نظر رسد اما وقتی به یاد آوریم كه سالانه نزدیك به ۳۰ هزارگونه گیاهى و جانورى را همگام با تخریب اكوسیستم ها و شكار و برداشت بیش از حد برخى از گونهها، برای همیشه از دست مىدهیم. بیش از ۵۴۰۰ گونه از جانوران و ۵۷۰۰ گونه از گیاهان در شرایط بحرانی و در معرض خطر انقراض قرار دارند كه اگر اوضاع به همین منوال باشد، تا پایان قرن بیست و یكم میلادی نیمی از گونههای زیستی موجود در جهان یعنی در واقع نیمی از تنوع زیستی جهان را از دست خواهیم داد، میبینیم كه این تعداد گونههای موجود در جهان خیلی زیاد نیست و با ادامه روند كنونی نابودی تنوع زیستی، به زودی این سرمایه تجدیدناپذیر را از دست میدهیم (Bagley et al., 2004 FAO, 1999;).
انقراض گونهها از زمان پیدایش حیات وجود داشته است. شاید تاكنون 30 میلیارد گونه بوجود آمده باشند، اما امروزه تنها 01/0 درصد
آنها بر روی كره زمین زندگی می كنند. گرچه انقراض گونهها یک چرخه طبیعی است، اما از زمان آغاز کشاورزی در ده هزار سال قبل، به همان شتابی که انسان به توسعه نامتوازن در سراسر کره زمین مشغول بوده، انقراض گونهها نیز سرعت بیشتری پیدا کرده است. در واقع، حذف بسیاری از گونههای جانوری و گیاهی روی زمین به دست انسان و برای دستیابی به منابع اقتصادی کوتاه مدت، نه تنها کوته نظری و اشتباه است، بلکه تهدید امنیت جهانی نیز به حساب میآید (Ward et al., 1994).
بنابراین با تعمیق فكر و اندیشه، امروزه جایگزین كردن نگرش “غلبه بر طبیعت” با “زندگی در طبیعت” و حفاظت از تنوع زیستی یكی از اساسیترین مسائل غالب كشورهای جهان محسوب میگردد و این امر نیز بدون بررسی و شناخت تنوع زیستی یك منطقه یا كشور و به بیان دیگر شناسایی موجودات مختلف میسر نیست (FAO, 1998; FAO, 1999).
خوشبختانه تنوع این ذخائر كه یك موهبت و عنایت الهی است در كشورعزیزمان، كاملاً هویدا است و با بررسی های علمی و هوشمندانه میتوان به راه كار عملی برای حفاظت از این ذخایر دست یافت. وضعیت بحرانی زیستگاهها و گونهها یك حقیقت است و شانه خالی كردن از زیر بار مسئولیت، تنها منجر به تسریع این فرآیند زیان بار میگردد. بر كسی پوشیده نیست كه اگر تمهیداتی در این زمینه در نظر گرفته نشوند روز به روز مشكلی همچون خالی شدن ذخایر ژنتیكی جدی تر میشود. لذا ضرورت دارد همه دست اندركاران امر و همه آنهایی كه احساس وظیفه ملی در مقابل ملت و كشور خود می كنند، آستین بالا زده و در فكر طرح نو برآیند و چارهای بیاندیشند. در این راستا سند بیست ساله كشور، حفاظت محیط زیست و احیای منابع طبیعی را بعنوان یكی از اصول بند 19 و تحت عنوان آمایش سرزمین مورد تاكید قرار داده است (فیاضی، 1385).
یكی از عوامل عمدهای كه باعث برخورد خشن انسان با طبیعت و از بین بردن تنوع زیستی شده است، نیاز شدید به مواد غذایی است. عدم تناسب بین رشد جمعیت و مقدار مواد غذایی در جهان باعث فشار بیشتر انسان به طبیعت و تنوع زیستی آن شده است (FAO, 1998; FAO, 1999). كشور ما، هم اكنون در ردیف كشورهای وارد كننده مواد پروتئینی قرار دارد. با این حال مصرف سرانه مواد پروتئینی مردم از مقدار استاندارد جهانی كمتر می باشد. این مسئله در مورد استفاده از پروتئین نوع حیوانی چشمگیرتر است. با توجه به معضلاتی كه در سالهای اخیر گریبان گیر صنعت دام و طیور (نظیر جنون گاوی و انفلوآنزای طیور) شده است، روی آوردن به فرآوردههای ماهی (به غیر از مزیت اسید چرب خوب آنیعنی ω3 ) امری اجتناب ناپذیر است و چه بسا در سال های آینده، داشتن منابع و ذخایر ژنتیكی خوب و مدیریت شده از ماهیان یكی از امتیازات كشورها خواهد بود (رجایی و رجایی، 1383).
اهمیت شناخت همه جانبه ی ماهیان جهت بهره برداری بهینه از این ذخایر بر هیچ شخص آگاه از مسائل شیلات پوشیده نیست. تفاوت بین جمعیت ها می تواند از طریق ریخت شناسی و به دنبال آن نیز در سطح مولکولی ارزیابی گردد. خصوصیات ریخت شناسی (شمارشی و اندازه ای) می تواند بعنوان اولین گام برای بررسی ساختار ذخایر گونه ها یا جمعیت ها در مقیاس بزرگ استفاده شود. با این وجود یک محدودیت عمده در کاربرد خصوصیات ریخت شناسی در سطوح داخلی وجود دارد که در آنها اختلافات فنوتیپی تحت کنترل مستقیم ژنتیکی قرار ندارد بلکه تعییرات محیطی نیز دخالت دارند (Bhassu et al., 2008).
امروزه با پیشرفت های فن آوری بطور فزآینده ای از ژنتیک در تعیین تفاوت های جمعیت گونه های ماهی استفاده می شود. با فن آوری های مولکولی می توان تفاوت بین نژاد ها، ژنوتیپ ها یا افراد را در تحقیقات ژنتیک جمعیت با دقت مورد بررسی قرار داد. توصیف ویژگی های مختلف در سطوح جمعیت می تواند به درک تنوع و ساختار ژنتیکی بین و مابین جمعیت و نیز مطالعه و حفاظت از جمعیت های کوچک بکار رود (Diniz et al., 2007). یكی از مسائل اساسی و بسیار مهم، خصوصیات ژنتیكی ماهیان می باشد كه با بررسی دقیق آن می توان اطلاعاتی جامع برای حفاظت از ماهیان و ارزیابی ذخایر یك جمعیت كسب كرد.
منابع ژنتیکی در حقیقت ماده خام و دست مایه ی اصلی پژوهشگران برای تولید فرآورده های زیستی می باشد که بدون آن فن آوری زیستی دستاوردی نخواهد داشت. بنابراین به موازات گسترش فنون زیست فن آوری[1]، حفاظت ذخایر ژنتیکی را باید به عنوان سرمایه و ثروتی که روز به روز ارزش بیشتری پیدا می کند، در راس اولویت های تحقیقات قرار داده و با یک برنامه ملی و همه جانبه امکان حفاظت و بهره برداری هر چه بهتر از ژن های موجود در تنوع زیستی کشور را در برنامه های فن آوری زیستی موجود فراهم نمود. شناسایی، حفاظت و استفاده پایدار از تنوع ژنتیکی فوق العاده ای که در منابع ژنتیکی آبزیان ایران مشاهده می شود برای موفقیت هر برنامه به نژادی و یا زیست فن آوری امری ضروری است (رجایی و رجایی، 1383).
كشورمان علاوه بر440 هزار منبع آبی داخلی با 1800 كیلومتر مرز آبی در خلیج فارس و دریای عمان و حدود 990 كیلومتر از سواحل جنوبی دریای خزر تنوع عظیمی از موجودات آبزی را در خود جای داده است. بنابراین دارای منابع غنی از آبزیان و توانایی بالا در پرورش و صید ماهی میباشد (Coad, 1998).
بنابراین با توجه به اهمیت تنوع ژنتیكی ونقش آن در بررسی تاریخچه ی جمعیتها و گونهها، و ضرورت شناخت و حفاظت تنوع در حداقل كردن احتمال از بین رفتن گونههای مطلوب و پایدار كردن گونهها (تنوع ژنتیكی برای سازش تكاملی گونهها با تغییرات محیطی لازم است)، همچنین با توجه به اهمیت بالای ماهیان ممتاز بویژه راشگوی معمولی در اقتصاد شیلاتی کشور بویژه استان های جنوبی، سعی شد با بررسی بنیان ژنتیكی این ماهی، راه را برای مدیریت حفاظت این گونه هموار نمود و راهكارهایی برای حداقل نمودن زوال تنوع ژنتیكی پیدا كرد.
در خصوص اهمیت شیلاتی راشگوی معمولی بایستی به نکات زیر اشاره نمود که این ماهی از دیر باز مورد توجه ویژه ساحل نشینان و در زمره ماهیان ممتاز منطقه خلیج فارس و دریای عمان قرار دارد. این گونه بعد از حلوا سفید Pampus argenteus بالاترین قیمت در میان آبزیان حوزه خلیج فارس را به خود اختصاص داده است. هرچند ذخایر این آبزی نسبت به ذخایر سایر ماهیان بسیار کمتر می باشد، اما از لحاظ ارزش اقتصادی مهم تر است. اهمیت این ماهی در اقتصاد شیلاتی کشور به حدی است که با وجود اینکه درصد کمی از فرآورده های شیلاتی را تشکیل می دهد، اما میزان درآمد آن قابل توجه می باشد (رجایی و رجایی، 1383).
1-1-1-اهداف و فرضیه های تحقیق
با توجه به اهمیت خصوصیات ژنتیکی و نقش آن در بررسی تاریخچه ی جمعیت ها و بررسی موارد تكاملی گونه ها، ضرورت شناخت و حفاظت ژنتیكی در به حداقل رساندن احتمال از بین رفتن گونه ها و از طرفی پایدار کردن گونه ها (تنوع ژنتیکی برای سازش تکاملی با تغییرات محیطی لازم است) محرز می باشد (بابایی و همکاران،1380). گسترش برنامه های مدیریتی و انجام فعالیت های بازسازی ذخایر ماهی راشگوی معمولی هنگامی می تواند مفید باشد که تنوع ژنتیکی ساختار جمعیتی آن درک شود زیرا این اطلاعات در انتخاب جمعیت های دهنده ژن در تکثیر مصنوعی و در امر بازسازی ذخایر ضروری به نظر می رسد.
در زمان شروع این مطالعه بعلت نبود هیچگونه اطلاعاتی در خصوص توالی های ریزماهواره ای (بانک ژنی[1] و سایت های مربوطه از جمله [2]NCBI) ماهی راشگوی معمولی و حتی خانواده این ماهی، تلاش گردید با تعیین توالیهای نوكلئوتیدی و شناسایی و جداسازی آغازگرهایی برای تكثیر توالی های ریزماهواره ای[3] از ژنوم این ماهی، تكنیك مولكولی مفیدی مبتنی بر ریزماهواره، در جهت شناسایی جمعیت راشگوی معمولی در سواحل خلیج فارس با اهداف کلی ذیل ارائه شود:
1- تعیین توالی ریزماهواره های جداسازی شده
2- طراحی آغازگرهای ریزماهواره برای این ماهی برای اولین بار و ثبت در مراكز بین المللی برای مطالعات بعدی در این گونه و خانواده
3- آزمون آغازگرهای شناسایی شده در جمعیت ماهیان مورد مطالعه جهت بررسی چندشکلی
با توجه به بررسیهای اولیه این فرضیه ها مطرح گردید:
1- توالی های نوكلئوتیدی ریزماهواره ای در ماهی راشگوی معمولی، قابل شناسایی، جداسازی و تعیین توالی می باشند.
2- جایگاه های ریزماهواره ای جداسازی شده از ماهی راشگوی معمولی حالت چندشکلی را نشان می دهند.
[1] Gene Bank
[2] National Center of Biotechnology Information
[3] Microsatellite
[1] Biotechnology