.estp-changedby-essin a{color:#0040FF !important}
توسعه پایدار
امروز دیگر در تعریف توسعه نمی گویند که توسعه چیست بلکه می گویند توسعه چه باید باشد. در این بایدها و نبایدها است که ارزشهای مختلف مطرح می شوند و به توسعه جهت می دهند. در نگاه جدید به توسعه، تقابل منافع بین رشد و محیط مطرح می شود. عدالت بین نسلها مورد توجه قرار می گیرد و نیازهای ساده، مشروع و واقعی از خواستههای کاذب تفکیک می گردد (زاهدی، ۱۳۸۶:۲۰۶) که همان توسعه پایدار است . توسعه پایدار توسعه ای است که ضمن رفع نیازهای نسل امروز، نسل آینده را از نیازهای خود محروم نمی سازد (Fennell , 2004:8).
از توسعه پایدار تعاریف متعدد و متفاوتی به عمل آمده است اما تعریف کامل و مورد قبول به وسیله کمسیون براتلند که نقل قولی با ارزش است انجام شده است : “توسعه ای است که نیازهای نسل حاضر را تامین کند بدون اینکه توانایی نسلهای آینده را برای برآوردن نیازهایشان از بین ببرد” (Quaddus , 2001:89). در واقع اصطلاح “توسعه پایدار” نخستین بار در سال ۱۹۸۰ و به دنبال تدوین “سیاست حفظ کره زمین" که حاصل فعالیت مشترک اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت، سازمان جهانی محیط زیست،، صندوق جهانی طبیعت و هفتصد کارشناس بوم شناسی بود، مطرح شد. در مطالعه ای که تحت عنوان ” آینده مشترک ما” به صورت گزارش “کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه” در سال ۱۹۸۷ منتشر شد، توسعه پایدار به منظور “برآوردن نیازهای نسل حاضر بدون به مخاطره انداختن ثروت ملی نسلهای آتی” پایه گذاری شد. توسعه پایدار، به معنای ارائه راه حلهایی است که از بروز مشکلاتی مانند نابودی منابع طبیعی، تخریب اکوسیستمها، آلودگی، بی عدالتی و پائین آمدن کیفیت زندگی انسانها جلوگیری کند. بعد از اجلاس زمین در سال ۱۹۹۲ در ریودوژانیرو، دولتها به سمت توسعه سیاست حفظ کره زمین تشویق شدند. به دنبال این اجلاس، اولین همایش جهانی گردشگری پایدار در سال ۱۹۹۱ در مادرید برگزار شد.
برخی از نکات مطرح شده در این همایش پیرامون گردشگری پایدار به شرح زیر است : توسعه گردشگری باید بر اساس معیارهای توسعه پایدار باشد. بدین معنا که مسائل اکولوژیکی بلند مدت، مسائل اقتصادی و تعهدات لازم نسبت به جنبههای اجتماعی و فرهنگی باید در آن رعایت شود. ماهیت پایداری گردشگری مستلزم حفظ محیطهای طبیعی و ثروتهای ملی است.
گردشگری باید جنبههای فرهنگی، ارزشی و سنتی جوامع محلی را مدنظر داشته باشد. سازمان جهانی گردشگری ” توسعه پایدار را فعالیتی می داند که نه تنها منابع طبیعی و فرهنگی را حفظ می کند بلکه اشتغال و درآمدزایی را نیز به طور مستمر افزایش می دهد". باتلر در سال ۱۹۹۳ گردشگری پایدار را گردشگری تعریف کرده است که بتواند در یک محیط در زمان نامحدود ادامه یابد و از نظرانسانی و فیزیکی به محیط زیست صدمه نزند و تا بدان حد فعال باشد که به توسعه سایر فعالیتها و فرایندهای اجتماعی لطمه ای وارد نیاورد (زاهدی، ۱۳۸۵:۱۱۱). با توجه به تعریف فوق گردشگری پایدار نوعی از گردشگری است که ما را در دستیابی به توسعه پایدار کمک کند. همچنین گردشگری پایدار، زمانی میسر می شود که گردشگری برای بهبود کیفیت زندگی ساکنین و حفاظت از محیط زیست و فرهنگ برنامه ریزی و مدیریت شود.
اکوتوریستها عموما دارای گرایش زیست محیطی هستند و می توانند نقش موثری در پالایش آلودگیها، حفاظت محیط زیست و تبلیغ و گسترش فرهنگ زیست محیطی در بین مردم داشته باشند. با گسترش اکوتوریسم امکانات ایجاد کاربری اقتصادی برای چشم اندازهای طبیعی و درنتیجه تامین اعتبارات لازم در جهت حفظ آنها فراهم می شود. مجموعه گسترده ای از منابع طبیعی و فرهنگی با ارزش، داشتههای اکوتوریسم ایران را تشکیل می دهند که متاسفانه بسیاری از آنها پراکنده و ثبت نشده است و کمتر مستنداتی نظیر گزارش، عکس و فیلمهای قابل ارائه و استاندارد درباره آنها موجود است. این داشتهها طیف متنوعی از چشم اندازها و آثار و ذخایر طبیعی را شامل می شود. بررسی جغرافیای طبیعی ایران و همچنین امکان سنجی هر کدام از جاذبههای اکوتوریستی قابل سرمایه گذاری در کشور، حاکی از آن است که اکوتوریسم در ایران یک منبع اقتصادی کم نظیر و بسیار مستعد اما متاسفانه رها شده به حال خود است.
در برنامه ریزی و توسعه اکوتوریسم مناطق روستایی باید اصول و قواعد پایداری را رعایت نمود.سرمایهها و ارزشهای پنهان طبیعی،فرهنگی و تاریخی فراوانی در مناطق روستایی وجود دارند که قابلیت عرضه و معرفی به گردشگران داخلی و خارجی را دارد.این فرصتی است مغتنم که می تواند تحولی دراقتصاد مناطق کم درآمد روستایی درکشورهای درحال توسعه فراهم آورد و به عنوان ابزاری جهت ایجاد معیشتی نوین و پایداردررونق اشتغال بومی و افزایش درآمدهای محلی محسوب شود و به بهبود اقتصاد درزندگی مناطق محروم بینجامد. مردم بومی صاحبان اصلی زیستگاههای طبیعی هستند.قلمرویی که در آن زندگی می کنند، زبان، فرهنگ، روح و دانش آنها به این مردمان تعلق دارد (H.Zeppel , 2006:4). برنامه ریزی و اجرای فعالیتهای گردشگری براساس اصول توسعه پایدار با درنظر گرفتن ملاحظات اجتماعی و طبیعی منطقه همچنین می تواند انگیزه ای برای باقی ماندن جوانان در روستا و پیش گیری از مهاجرت آنها به شهرهای بزرگ باشد .
اکوتوریسم شکل پایدار گردشگری مبتنی بر منابع طبیعی است که به طور عمده بر دو فاکتور “کسب تجربه در طبیعت” و “یادگیری در مورد طبیعت” تأکید می نماید(فنل، ۱۳۸۳:۷۲) شکل بهینه از هر گونه گردشگری شکلی است که با در نظر گرفتن اصول پایداری توسعه یابد. اکوتوریسم نیز از این قاعده مستثنی نیست و توجه به اصل پایداری یک عامل اساسی در توسعه این نوع از گردشگری است. بنابراین، طبق تعریفهال می توان گفت: اکوتوریسم پایدار آن نوع از گردشگری است که از نظر اکولوژیکی پایدار باشد؛ یعنی، به نیازهای فعلی اکوتوریسم تها پاسخ دهد و به حفظ و بسط فرصتهای اکوتوریستی برای آینده بپردازد و به جای صدمه زدن به اکولوژی در جهت پایداری تلاش نماید (هال، ۱۹۹۹:۲۳۳). یکی از اصول توسعه پایدار در مناطق طبیعی حفاظت از منابع و جلوگیری از تخریب و کاهش ارز شهای آنهاست.
منابع طبیعی از اصلی ترین داراییهای یک سایت اکوتوریستی هستند؛ بنابراین، برای حفاظت از این منابع لازم است که مدیریت درست و اصولی صورت گیرد. ارزیابی ظرفیت تحمل، اولین گامی است که برای پیشگیری از اثرات منفی اکوتوریستها برداشته شده، مانع تحمیل تغییرات غیرقابل کنترل بر مکان اکوتوریستی می شود. در مبحث مدیریت منابع بعد اکولوژیکی ظرفیت تحمل مورد توجه قرار می گیرد. در این بعد به ظرفیت محیط زیست در سازگاری با اثرات گردشگری و اکوتوریسم توجه می شود. گیاهان، خاک، آب، هوا وسایر اجزای اکوسیستمها، هم به تنهایی و هم در ارتباط با سایر اجزای اکوسیستم و گونههای زیستی در این بعد مورد توجه قرار می گیرند.
اکوسیستمهای در معرض خطر شاخص مهمی در مدیریت منابع گردشگری است. این شاخص بر این اساس استوار است که هر چه گونههای جانوری کمیاب تر باشند، در نظر گردشگران جذاب ترند و بنابراین، چنین گونههای کمیابی بیشتر در معرض خطر بوده و آسیبپذیرتر خواهند بود. بنابراین، ضروری است که به کنترل و مراقبت از اکوسیستمها و گونههای جانوری در حال انقراض و در معرض خطر نابودی پرداخت، که این اقدام هم به خاطر محافظت از خود آ نها و هم به خاطر حفظ و حمایت از صنعت گردشگری صورت می گیرد که به وجود آن ها بستگی دارد (سازمان جهانی گردشگری، ۱۳۸۰:۳۲). اکوتوریسم در جهان همواره با یک چالش عمده و اساسی روبرو بوده است و آن مسئله پایداری و چگونگی استفاده بهینه از منابع طبیعی است؛ به گونه ای که کمترین آسیب را برای آن منابع و نیز جوامع محلی داشته باشد. یکی از عمده ترین نظریاتی که در این راستا مطرح شده، نظریه فنل در مورد گردشگری پایدار با تأکید بر منابع طبیعی است. فنل در واقع چارچوبی را ارائه می دهد که شامل ۶ عنصر عمده برای توسعه اکوتوریسم پایدار است. این ۶ عنصر در ارتباط با یکدیگر و نیز منابع طبیعی قابل بهره برداری عمل می کنند.
نمودار ۲-۲ این چارچوب را نشان می دهد. بر اساس این مدل اکوتوریسم عمدتاً متکی بر عوامل مهمی چون گردشگران، کالاها و خدمات ارائه شده به آنان، مدیریت منابع، تورگردانی و توسعه جامعه محلی است. فنل این موارد را در دو بخش تقسیم بندی می کند. بخش بازدیدکنندگان و بخش خدمات؛ بخش بازدیدکنندگان مربوط به چگونگی جذب، حفظ و کنترل تعداد بازدیدکنندگان سایتهای طبیعی و نیز تحقیقات، بازار برای درک پتانسیلهای بازار و ویژگیهای بازدیدکنندگان است و شامل بازاریابی مدیریت بازدیدکنندگان، نگرش بازدیدکنندگان بخش خدمات که به عرضه محصول اکوتوریسم مربوط می شود، شامل فعالیتهای تورگردانی، مدیریت منابع و مشارکت و توسعه جامعه محلی است.