.estp-changedby-essin a{color:#0040FF !important}
معیشت پایدار
یکی از راهبردهایی که در سالهای اخیر به خصوص در کشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار گرفته و در برخی از کشورها به اجرا درآمده است و نتایج مثبتی به همراه داشته است، توسعه و گسترش گردشگری در نواحی روستایی و استفاده از جاذبههای متعدد طبیعی و فرهنگی روستا به عنوان منبع درآمد و معیشت مردم روستا و در عین حال کمک به حفاظت از سرمایهها و جاذبههای منحصر به فرد طبیعی و فرهنگی روستاست. گردشگری به عقیده بسیاری از محققان، در مقایسه با دیگر بخشهای اقتصادی مزایای بسیاری دارد که آن را به ابزاری موثر برای از بین بردن فقر تبدیل می کند. گرچه تحقق آن تا حد زیادی مستلزم این اسن که دستور کار فقر به طور مشخص تری در برنامهها و استراتژیهای ملی گردشگری برای تقویت مشارکت و فرصتهای بیشتر برای قشر فقیر گنجانیده شود (Ashley, Roe and Goodwin 2001 , UNWTO 2004b). رویکردهای موجود در تحقیقات گردشگری سنتی در سالهای اخیر، به علت کمبود توجه به مسئله معیشت و کاهش فقر روستایی بسیار مورد انتقاد بوده اند. برخی اعتقاد دارند که این کمبود و نقص می تواند با بهره گرفتن از رویکرد معیشت پایدار (SLA) برای هدایت و تحلیل نقش گردشگری در توسعه روستایی مورد توجه قرار گرفته و برطرف شود (Ashley, 2000 & Tso & Wall , 2009). رویکرد معیشت پایدار، در دهه ۱۹۸۰، به عنوان رویکردی جدید در مقوله توسعه روستایی و با هدف کاهش و ریشه کنی فقر روستایی مطرح شد (Corney & Litvinoff , 1998). این رویکرد بر تفکری جامع و منسجم درباره کاهش فقر و توسعه روستایی تاکید کرده است و به سرعت محبوبیت زیادی در میان محققان و دست اندرکاران توسعه به دست آورد (دپارتمان توسعه بین الملل DFID , 1999).
توسعه روستایی مبتنی بر الگوهای نوسازی نه تنها صلاحیت و استعداد لازم برای ترویج توسعه پایدار را نداشت بلکه ناپایداری زیست محیطی و نهادی را نیز تشدید کرد. درحالی که توسعه پایدار به معیشتهایی اشاره دارد که زمینه مخرب و از بین برنده معیشت نسلهای بعدی را فراهم نسازد. از همین رو سازمان خواروبار جهانی (FAO) معیارهای زیر را برای تحقق توسعه پایدار کشاورزی و روستایی ضروری میداند :
-
- تامین نیازهای غذایی اساسی حاضر و آینده از نظر کمی و کیفی
- ایجاد اشتغال دائمی، درآمد کافی و شرایط زندگی و کار
- حفظ و در صورت امکان ارتقای ظرفیت تولیدی منابع طبیعی پایه و منابع تجدید شونده، بدون ایجاد اختلال در عملکرد چرخههای اساسی بوم شناختی و تعادلهای طبیعی جنبههای فرهنگی- اجتماعی جوامع روستایی
-
- کاهش آسیب پذیری بخش کشاورزی نسبت به عوامل طبیعی و اقتصادی- اجتماعی و دیگر تهدیدها و تقویت خود اتکایی به این بخش (مطیعی لنگرودی، ۱۳۸۲:۹۱)
- درهمین ارتباط برای بستر سازی مناسب توسعه پایدار روستایی پنج شرط اساسی وجود دارد که عبارتند از :
- نگرش فرایندی به آموزش
- اولویت دادن به مردم
- امنیت، قانون و حفظ حقوق افراد و منافع آنها
- پایداری از طریق خود اتکایی
- به فعالیت درآوردن استعدادها، تعهد و تداوم آن در مجریان (همان : ۷۸).
بنابراین مهمترین هدف توسعه پایدار روستایی قابل زیست کردن عرصههای زندگی برای نسلهای فعلی و آینده با تاکید خاص بر بهبود وتوسعه مداوم روابط انسانی- محیطی می باشد. درصورت پذیرش چنین برداشتی نمی تواند توسعه پایدار روستایی را درافزایشهای کمی درآمد،تولید و یا برخورداری از واحدهای خدماتی خلاصه نمود (سعیدی،۱۳۸۱:۱۹). نظریه توسعه روستایی خود پس از میانه قرن بیستم از سه بدنه فکری اصلی، یعنی مدل جمعیت و تکنولوژی، توسعه کشاورزی و نظریههای اقتصاد سیاسی عبور کرده است (Ellis , 2000).