پیامبر اکرم (ص) در آغاز ظهور اسلام به عنوان تنها آموزگار اسلام در مکّه،به آموزش قرآن و احکام و معارف اسلامی به یاران خود می پرداخت.
کم کم با گسترش دانش و افزایش شمار اصحاب ، آنان نیز به آموزش تازه مسلمانان پرداختند ، قرآن کریم در آیات فراوانی به این مسئله اشاره می کند که پیامبر (ص) برای نخستین بار در مدینه ، از خود با واژة معلّم یاد کرد و فرمود:«اِنَّما بُعِثتُ مُعَلِّماً».
من تنها به عنوان آموزگار به رسالت بر انگیخته شده ام.
در این تحقیق کوشیده ایم چگونگی تعلیم و تعلّم قرآن توسط خود پیامبر (ص) و چگونگی آموزش قرآن به وسیلة ایشان را به یاران خود و
مسلمانان صدر اسلام طرح و شرح نماییم ، یعنی یک طرح کلّی و چهار چوب آموزش نبوی بدست دهیم.
این تحقیق در پنج فصل نوشته شده است:
- فصل اول: در مورد شیوه ی آموزش قرآن کریم توسط پیامبر بزرگوار اسلام
(ص) - فصل دوم : آموزش قرآن توسط خلفای راشدین (ابوبکر- عمر- عثمان و حضرت علی (ع))
- فصل سوم : آموزش قرآن توسط خلفای بنی امیه و مسلمین آن دوره
- فصل چهارم : آموزش قرآن توسط خلفای عباسی و مسلمین آن دوره
- فصل پنجم : نتیجه گیری
قصد داریم از منابع تاریخی شش قرن اول هجری قمری به سؤالات زیر جواب پیدا کنیم:
- روش آموزش نظری و عملی پیامبر اکرم (ص) در قرآن آموزی چگونه بوده است؟
- به کودکان و بزرگسالان و بی سوادان و کم سوادان و با سوادان و زنان و مردان و سابقین در ایمان و تازه مسلمان ها، قرآن چگونه آموزش داده می شده است؟
- چه انگیزه ای باعث کشش و شوق قرآن آموزی در مسلمین شده و تا کجا ادامه داشته است؟
- خلفای بعدی آیا در آموزش قرآن موفق بوده اند یا نه؟ و یا اصلا خواسته اند نقشی داشته باشند یا نه؟
- اگر موفق نبوده اند دلایل عدم موفقیت آن ها چه بوده است؟
در این تحقیق از روش کتابخانه ای و شیوه ی گردآوری فیش برداری استفاده شده و هدفی که از این نوشته و تحقیق دارم این است که شاید بتوانم از جستجوهایی که در منابع محدود تاریخی به زبان فارسی انجام می دهم شسته و رفته روش صحیح و ناب آموزش قرآن کریم از طریق پیامبر اکرم (ص) بدست آورده و در اختیار قاریان محترم قرار دهم و هم چنین انحرافات آموزش بعد از عصر پیامبر (ص) را روشن نمایم.
راستش اختلافات و حسادت ها و کینه توزی هایی که متاسفانه گاهی در میان برخی قراء عصر حاضر در برخی مناطق دیده می شود، هم چنین هدف قرار دادن کسب درآمد در قرائت و تلاوت قرآن و عدم اصلاح درون در عده ای وادارم نمود که مقایسه ای بین قاریان این عصر با عصر نبوی داشته باشم تا
حدودی معایب آموزش های ما آشکار و روش های صحیح با استمداد از الطاف حق تعالی به کار گرفته شود.
در این تحقیق سعی شده فقط روش و نحوة آموزش و تعلیم قرآن در مقاطع مختلف سنّی مسلمین مورد بررسی قرار گیرد و به علوم قرآنی (اعجاز قرآن ، تحریف ، محکم و متشابه ، ناسخ و منسوخ ، تفسیر و …) پرداخت نشده است ، فقط به نحوة قرائت و حفظ و عمل به قرآن و آموزش آن اشاره شده است.در کّل فعالیّت هایی که در رابطه با قرآن صورت گرفته است بدون تفکیک موضوع آن ها و پرداختن به علوم مختلف قرآنی.ضمناً در این تحقیق (به دلیل عدم دسترسی به منابع فارسی لازم در ارتباط با موضوع) فقط تا آخر دولت عبّاسی پرداخت شده و در ارتباط با دولت های متقارن بحثی صورت نگرفته است ، امّا به طور مختصر به دو سه دانشگاه اسلامی و چگونگی آموزش آنها اشاره شده است.
در پایان لازم می دانم از زحمات تمامی اساتید خود مخصوصاً آقایان دکتر مهدویان و دکتر حسین خانی که در انجام این تحقیق کمک های فراوانی کردند تقدیر و تشکر نمایم.
کلید واژه ها : قرآن ، آموزش قرآن ، حفظ قرآن ، قرائت قرآن ، تفسیر قرآن