حقوق اسلام در حمایت از حریم خصوصی
با تدقیق نظر در قرآن و احادیث و متون فقهی موجود، مشاهده می شود اسلام پیش از کشورهای غربی سابقه حمایت از حریم خصوصی را دارا می باشد. لیکن متأسفانه در نظام حقوقی کشورهای اسلامی، در تدوین قوانین و مقررات مربوط به حریم خصوصی، حمایتهای لازم صورت نگرفته است و به نظر می رسد که اهمال و سرسری انگاشتن و بی توجهی قانونگذاران کشورهای اسلامی و عدم درک صحیح از احکام اسلامی درباره حریم خصوصی، باعث عدم وجود قانون خاص پیرامون حریم خصوصی در بلاد مسلمین باشد. اسلام تأکید بسیاری بر حرمت زندگی خصوصی انسانها قائل شده است و در منابع حقوق اسلامی از جمله قرآن، سنت و اجماع، احکام متعددی در خصوص حریم خصوصی وجود دارد و تحت عناوین خاصی بیان شده است که ذیلاً به آنها می پردازیم.
الف ـ ممنوعیت تجسس و تفتیش
مسأله وجوب نگهداری آبرو و اسرار مسلمانان از جمله مسائل حیاتی است که باید همگان توجه خاصی نسبت به آن مبذول دارند. چرا که وجوب آن به ادلّۀ بدیهی وجدانی، عقلی و شرعی مستند می باشد.
مطابق داوری عقل و دلالت بدیهی وجدان، اصل و قاعده این است که هیچ کس بر کس دیگر سلطه و غلبه نداشته باشد. کاوش و جستجو کردن درباره دیگران نوعی تصرف و دخالت دربارۀ آنان است. بنابراین به موجب قضاوت عقلی می توان جایز نبودن تجسس و تفتیش را فهمید.
از جمله وظایف خطیری که دین مبین اسلام به آن اهتمام ورزیده، نگهداری «حرمتها و آبروی مسلمین» و پرهیز از جستجو و تفتیش عقاید مردم و اسرار آنان است. تجسس و خبرجویی از درون زندگی شخصی مردم و امور پنهانی آنها جایز نیست و به هیچ کس اجازه داده نشده که اسرار و لغزشهای مردم را پخش و افشا کند. بر پایه این دو اصل است که زندگی توده های مردم بنیان گزاری شده است. امنیت و آسایش همگانی مردم فقط با مراعات این دو اصل فراهم می گردد. [1]
قرآن کریم، کتاب آسمانی و جاودانه ما نیز در چندین مورد به ممنوعیت تجسس و تفتیش در امور دیگران تصریح کرده اند.
خداوند متعال فرموده است: «یا ایهاالذین آمنوا اجتنبوا کثیراً من الظن ان بعض الظن اثمٌ، و لا تجسسو ولایغتب بعضکم بعضا و …».[2]
«ای کسانیکه ایمان آورده اید از بسیاری گمانها درباره دیگران بپرهیزید، براستی که برخی از گمانها گناه است. درباره همدیگر جستجو و کنجکاوی مکنید و…».
مطابق نظر مفسرین قرآن مجید، منظور از کلمۀ «ولاتجسسوا» تحریم کنجکاوی و دنبال کردن لغزشها و خطاهای اهل اسلام است. چنانکه در مجمع البیان مرحوم طبرسی فرموده است: «ابن عباس، قتاد و مجاهد گفته اند: و لا تجسسوا یعنی در پی جستجوی عیبها و دنبال کردن لغزشهای مردم نباشید».[3]
در هر صورت خداوند مردم را از هر گونه تجسس و کنجکاوی در امور پنهانی و زندگانی شخصی افراد نهی فرموده است. در صورت آگاهی پیدا کردن به اسرار و عیوب و مسائل شخصی دیگران از بازگو و پخش آن در میان مردم نهی فرموده است. زیرا بنظر می رسد حیات و زندگی هر انسانی به آبرو و حیثیت اجتماعی او بستگی دارد. از بین بردن ابرو و حیثیت شخص و هتک حرمت او به منزله از بین بردن زندگی و حیات اوست.
از پیامبر اسلام (ص) روایات متعددی در خصوص ممنوعیت تجسس نقل شده است که ذیلاً به چند نمونه از این احادیث می پردازیم.
1ـ «ایاکم و الظن فان الظن اکذب الحدیث، و لا تجسسوا و لاتحسسوا و لاتناجشوا ولاتحاسدوا و لاتدابروا و لاتباغضواء و کونوا عبادالله اخواناً».
«از بدگمانی نسبت به دیگران بپرهیزید، چرا که آن حرفی که بر پایه سوء ظن و بدگمانی گفته شود، دروغ ترین سخنان است. در کارهای آشکار و پنهان مردم کنجکاوی و تجسس نکنید و درباره همدیگر افشاگری نکنید و نیز مبادا که نسبت به همدیگر کینه و حسد داشته باشید و یا پشت سر یکدیگر حرف بزنید، بلکه بندگان خدا باشید و با همدیگر به برادری رفتار کنید».[4]
2ـ «انی لم اومر أن انقب عن قلوب الناس ولا اشق بطونهم». [5]
«من مأمور نگشته ام دلهای مردم را بشکافم و از افکار درونی آنها باخبر شوم».
3ـ «و من مشی فی عیب اخیه و کشف عورته کان اول خطوه خطاها و وضعها فی جهنم و کشف عورته علی رؤوس خلائق».[6]
«هر کس در راه جستجوی عیوب و کشف لغزشهای برادرش گام نهد پای در آتش دوزخ گذارده است و خداوند عیوب او را بر همگان آشکار خواهد کرد».
4ـ «من رأی عوره فسترها کمن احیا موووده».
«هر کس عیب دیگری را بپوشاند همانند کسی است که زنده به گوری را نجات داده باشد».
5ـ «یا مشعر من اسلم بلسانه و لم یسلم بقلبه، لا تتبعوا اعثرات المسلمین، فانه من تتبع عثرات المسلمین تتبع الله عثرته، و من تتبع الله عثرته یفضحه»
مسئولیت کیفری توأم شخص حقوقی با مدیران و نمایندگان
اشخاص حقوقی مانند شرکت های تجاری یا مؤسسات دولتی، همچون اشخاص حقیقی (انسان ها) موضوع حق و تکلیف قرار می گیرند و به اصطلاح دارای شخصیت حقوقی اند و اصولاً شخصیت حقوقی آن ها مستقل از شخصیت حقوقی افراد تشکیل دهنده آن ها می باشد. برای مثال شرکت سهامی عام دارای شخصیتی مستقل از افراد مؤسس شرکت و یا سهامداران شرکت و دارای کلیه حقوق و تکالیفی است که قانون برای انسان ها قائل می شود. مگر حقوق و وظایفی که ذاتاً مربوط به انسان ها ست. مانند پدر شدن یا انتخاب همسر.
تصمیمات اشخاص حقوقی به وسیله مقاماتی که به موجب قانون یا اساسنامه صلاحیت اتخاذ تصمیم دارند گرفته می شود.
برای نمونه در شرکت های سهامی عام مدیر عامل شرکت در حدود اختیاراتی که هیأت مدیره در حدود اساسنامه به او می دهد نماینده شرکت محسوب شده و از طرف شرکت حق امضاء دارد.
فرض کنیم که یک شرکت طرف دعوی قرار می گیرد یا این که می خواهد علیه دیگری طرح دعوی کند. چه مقامی از سوی شرکت پاسخگو است مگر نه این است که تصمیمات شرکت توسط افراد حقیقی و انسان ها گرفته می شود. این افراد چه کسانی هستند ؟
چنانچه در یک دعوی حقوقی(مانند مطالبه وجه،الزام به تنظیم سند،جبران ضرر و زیان)خواهان یا خوانده دعوی شخص حقوقی باشد،در دادخواست نام و اقامتگاه شخص حقوقی نوشته می شود.لذا اگر هنگام اقامه دعوی شخص حقوقی طرف دعوی قرار گیرد و به اصطلاح خوانده باشد، خواهان صرفاً نام شرکت یا مؤسسه دولتی و نشانی آن را در ستون خوانده ذکر می کند و نیازی به معرفی مدیر عامل یا نماینده شخص حقوقی از سوی خواهان نیست.
اما اگر خواهان دعوی شخص حقوقی باشد این اقدام باید توسط شخصی که به موجب قانون یا اساسنامه مؤسسه و شرکت اجازه اقامه دعوی از سوی شخص حقوقی را دارد صورت پذیرد. برای مثال اگر در اساسنامه شرکت این مسئولیت بر عهده مدیر عامل باشد، مدیر عامل شرکت به نمایندگی از سوی شرکت مبادرت به طرح دعوی خواهد کرد.
لذا در این حالت مدیر عامل به نمایندگی از شرکت، طرح دعوی کرده و باید مدرک و دلیلی که نشانگر سمت نمایندگی و مدیر عاملی او باشد پیوست دادخواست نماید.اگر دلیل نمایندگی از سوی مدیر عامل پیوست دادخواست نشود و مدیر عامل بدون ارائه این مدرک اقامه دعوی کند چه خواهد شد.در این حالت از سوی دفتر دادگاه دادخواست رد می شود.
چنانچه پس از طرح دعوی از سوی شرکت، مدیر عامل از سمت خود برکنار شود یا فوت کند در این حالت دادگاه رسیدگی را تا معرفی جانشین او موقتاً متوقف خواهد کرد و پس از تعیین جانشین جریان محاکمه ادامه پیدا می کند.
شخصی که از سوی شرکت شکایت کیفری طرح می کند اگر فاقد سمت و اختیار باشد، در جرایم قابل گذشت مانند تصرف عدوانی، دادسرا یا دادگاه بدون درخواست فرد ذینفع اجازه رسیدگی و تعقیب ندارد.پس در جرایم قابل گذشت مقامی که از سوی شرکت طرح شکایت می کند باید مدرک و دلیل مدیریت خود را ضمیمه شکایت کند و اگر سمت او برای قاضی احراز نشود به آن شکایت ترتیب اثر داده نمی شود.ولی در جرایم غیر قابل گذشت مانند سرقت و کلاهبرداری چون جنبه عمومی این جرایم از جنبه خصوصی آنها مهمتر است. مقام قضایی به محض اطلاع از وقوع چنین جرایمی مکلف به تعقیب و رسیدگی است حتی اگر اعلام کننده شکایت فاقد سمت باشد.
ماده 105 قانون تجارت مقرر می دارد :
مدیران شرکت کلیه اختیارات لازمه را برای نمایندگی،و اداره شرکت خواهد داشت مگر این که در اساسنامه ترتیب دیگری مقرر شده باشد، هر قراردادی راجع به محدود کردن اختیارات مدیرانی که در اساسنامه به آن تصریح نشده در مقابل اشخاص ثالث باطل و کان لم یکن است.
فلسفه و هدف مجازات اشخاص حقوقی
با وقوع جرم، عکس العمل جامعه یا بصورت مجازات و یا اقدام تأمینی ظهور و نمود خارجی می یابد. مجازات عبارت است از عکس العمل اجتماعی به صورت رنج و تعبی که بر بزهکار با هدف، مبارزه علیه بزهکاری و ایجاد نظم و امنیت در جامعه اعمال می شود.
(گلدوزیان ،1381 ،273 ) و ( ساولانی ،1389،164-163 )
هدف از مجازات ها (علاوه بر مقاصد تربیتیِ عبرت آموزی و پیشگیری ) شامل ؛
الف ) ارعاب و ترساندن؛
- ارعاب عمومی(پیشگیری عمومی)
- ارعاب فرعی(پیشگیری اختصاصی)
این هدف با ترس بزهکار از مجازات قبل از ارتکاب جرم، همچنین با ترس و ارعاب جامعه که از مجازات بزهکار اصلی است، محقق می شود.
ب ) عدالت و استحقاق سزا
پ )اصلاح و بازسازگار کردن (اردبیلی ،1392، ج1، 128)
کنترل جامعه با اِعمال صحیح اهداف مذکور محقق می شود.
مجازاتهای قابل اِعمال به بزهکاران ویژگی هائی دارند ؛
الف )رنج آوری (مجازات عذاب و دردی است که بزهکار باید آن را با هدف اصلاح و بازگشت صحیح به جامعه تحمل نماید.)
ب )رسوا کنندگی (اجرای مجازات، محکوم علیه را در میان مردم انگشت نما می نماید و این خود از موجبات تقبیح و طرد بزهکار از جامعه و اجتماع خواهد بود.)
پ )معین بودن (مجازات برای اینکه تأثیر لازم را داشته باشد، باید ثابت و مشخص باشد.)
ت) قطعی بودن (مقصوداز قطعی بودن مجازات این است که پس از رسیدگی به دعوی کیفری و پیمودن مراحل تجدید نظر و با گذشتن مهلت های قانونی، هیچ گونه رسیدگی مجدد، قانوناً ممکن نیست جز در مورد اعاده دادرسی، و حتماً بزهکار مجبور به تحمل مجازات است و مفری وجود ندارد.)(همان منبع،133-131) و (ساولانی ،1389 ،164)
یکی از اقدام های مثبت قانون جدید توجه به اشخاص حقوقی است و در خصوص این که آیا قانونگذار در این امر به طور جامع تمامی موضوع های مربوط به این نوع اشخاص را پوشش داده است یا خیر باید گفته شود؛
در خصوص مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی همانطور که قبلاً هم اشاره شد ؛ مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی موضوعی است که گاهی مناقشه بر انگیز است، و علیرغم اصلاح قانون مجازات واختصاص بخشی به شرایط و موانع مسئولیت کیفری و خاصه مسئولیت کیفری شخص حقوقی،هنوز هم جایگاه متقن و محکمی در مقررات قانون مجازات اسلامی نیافته است.
معمول این است که؛اگر زمانی در قوانین موضوعه مسئولیتی به خصوص مسئولیت کیفری برای اشخاص حقوقی تعریف می شود قانون گذار به صراحت باید آیین رسیدگی به جرایم این موجودات را هم تعیین کند. آیین دادرسی کیفری ما صرفاً برای اشخاص حقیقی تنظیم شده است. برای مثال مقررات مربوط به احضار و یا جلب متهم مربوط به اشخاص حقیقی می شود، لذا باید برای تحت شمول قرار دادن اشخاص حقوقی نسبت به این مقررات، احکام آیین دادرسی خود را به روز و متناسب با قوانین جامعه مدنی کنونی نمائیم.
طبق ماده 143 قانون مجازات اسلامی جدیدالتصویب در مسئولیت کیفری اصل بر مسئولیت شخص حقیقی است و شخص حقوقی در صورتی دارای مسئولیت کیفری است که نماینده قانونی شخص حقوقی به نام یا در راستای منافع آن مرتکب جرمی شود. مسئولیت کیفری اشخاص حقوقی مانع مسئولیت اشخاص حقیقی مرتکب جرم نخواهد بود».
به هر صورت ماده 20 قانون مجازات اسلامی جدید هم مقرر کرده است : « در صورتی که شخص حقوقی بر اساس ماده 143 این قانون مسئول شناخته شود، علاوه بر مجازات شخص حقیقی، مرتکب جرم، حداکثر تا سه مورد از موارد زیر نسبت به آن اعمال خواهد شد :
- انحلال شخص حقوقی
- ممنوعیت از یک یا چند فعالیت شغلی یا اجتماعی به طور دائم یا حداکثر برای مدت پنج سال
- ممنوعیت از دعوت عمومی برای افزایش سرمایه به طور دائم یا حداکثر برای مدت پنج سال
- ممنوعیت از اصدار اسناد تجاری حداکثر برای مدت پنج سال
- جزای نقدی
در سالهای اخیر، به دلیل رشد روزافزون تکنولوژی و فنآوری اطلاعات و تغییرات سریع محیطی، سازمانها و کسبوکارها با چالشهایی اساسی روبهرو شده اند، بنابراین راههایی را جهت تطبیق خود با محیطهای پیچیده امروزی و مقابله با سایر سازمانهای رقیب، انتخاب می کنند، که آنها را در جهت برونرفت کارآمد از آن پیچیدگیها و تغییرات حمایت کنند. مدیریت فرایند کسبوکار یکی از مهمترین و کارآمدترین راهها در جهت پشتیبانی از سازمان در برابر پویایی محیط میباشد که با استقرار سیستمهای مدیریت فرایند کسبوکار نمود پیدا می کند. سیستمهای مدیریت فرایند کسبوکار، براساس توسعه در دو حوزه فنآوری اطلاعات و کسبوکار بنیان نهاده شده است. مهمترین قسمت ها در حوزه کسبوکار، مدیریت کیفیت فراگیر و مهندسی مجدد فرایند کسبوکار است. در حوزه فنآوری اطلاعات، انواع مختلف سیستمهای اطلاعاتی مانند برنامه ریزی منابع سازمان، سیستمهای مدیریت جریان کار و سیستمهای برنامه ریزی پیشرفته بر روی سیستمهای مدیریت فرایند کسبوکار تأثیر میگذارند [8].
امروزه فرآیندهای کسبوکار کلید موفقیت هر سازمان هستند. بنابراین داشتن یک رویکرد مدیریت فرایند کسبوکار قوی در سازمانها حائز اهمیت است. فرآیندها در سازمانها، به سه گروه تقسیم بندی میشوند: فرایندهای اصلی، فرآیندهای حمایتی و فرآیندهای مدیریتی [9]. سازمانها به تجربه آموختهاند که مدیریت فرایند کسبوکار، سرمایهگذاری قوی در رویارویی سریع با تغییرات محیطی است. با توجه به این که سیستم مدیریت فرایند کسبوکار بستری را فراهم میآورد تا انجام کلیه فرآیندها در سازمان به صورت خودکار درآیند، همهی راهها در حال منتهی شدن به سیستم مدیریت فرایند کسبوکار به عنوان هسته اصلی سیستمهای سازمانی، جهت بهبود عملکرد کسبوکار میباشد [1].
با رشد فنآوریها و تکنولوژیهای ابداع شده توسط بشر، امکانات سادهتر و کارآمدتری در اختیار افراد قرار گرفته است. این فنآوریهای جدید، همان فنآوری اطلاعات است که از آن به عنوان بزرگترین انقلاب در زندگی بشر یاد شده است. در سیستمهای پیشین، کنترل و گردش فرآیندهای کسبوکار داخل سازمان اکثراً دستی بود، زیرا فرهنگ فنآوری اطلاعات در بسیاری از سازمانهای کسبوکار استفاده نمیشد. اما امروزه سازمانها برای افزایش چالاکی، کاهش هزینه، معنا بخشیدن و ملموس کردن فرآیندها، درون سازمانهای کسبوکار، به سوی فنآوری اطلاعات حرکت کرده اند و سعی دارند از تکنولوژیهای مطرح استفاده نمایند [2]. نرمافزارهای سیستمهای مدیریت فرایند کسبوکار در ایران، در مقایسه با سایر نرمافزارهای کاربردی مانند حسابداری، بسیار اندک هستند و تعداد انگشتشماری از شرکتهای ایرانی در این زمینه به صورت حرفهای فعالیت نموده اند. علت این موضوع، عمدتاً به واسطه دانش فنی و علم گستردهای است که در حوزه BPMS مورد نیاز است. اساساً، در حوزه بین المللی نیز، شرکتهای قدرتمند نرمافزاری (مانند Oracle و …) توانایی خلق سیستمهای مدیریت فرایند کسبوکار را داشته اند. امروزه، بستههای نرمافزاری در حوزه مدیریت فرایند کسب وکار توانسته است تا حد زیادی مشکلات سازمانها را برطرف و فعالیت آنها را بهینه سازد. شرکت پژوهشی فورستر اعلام کرده است: “استفاده از سیستم مدیریت فرآیندهای کسبوکار، باعث افزایش 46 درصدی بهرهوری در شرکتها خواهد شد".
- تعریف مسئله
مدیریت فرآیندهای کسبوکار[1](BPM) پارادیمی مدیریتی است، که هدف آن کنترل و بهبود فرآیندهای سازمانی در بستر فنآوری اطلاعات است. مدیریت فرآیندهای کسبوکار به دنبال کنترل بر چرخهی حیات فرآیندها، از زمان تعریف ومدلسازی تا زمان اجرا و بهینهسازی است. فنآوری اطلاعات نقش مهمی در پشتیبانی فنی و ابزاری از این رویکرد دارد و به مدیران سازمان کمک می کند، اجرا و مدیریت بر فرآیندها را از کانال ابزارها و سیستمهای گردش کار محقق سازند [3]. هر فرایند کسبوکار دارای یک ساختار، ورودی، خروجی و کاربر میباشد و وظایف و عملکردهای داخلی و خارجی را شامل می شود [10].
فرآیندهای موجود در سازمانها، پیچیده، پویا و دائماً در حال تغییر هستند، که به صورت نامنظمی گسترشیافتهاند و در هر سیستم و سکویی به صورتی متفاوت، محلی سازی شدهاند. سیستم مدیریت فرآیندهای کسبوکار [2]( (BPMS، باهدف اتوماسیون گردش کار فرآیندهای سازمانی و ایجاد امکان پایش و مدیریت فرآیندها ارائه شده است. این سیستمها سعی دارند تمام چرخهی حیات فرآیندها را از زمان تعریف و مدلسازی تا زمان اجرا و بهینهسازی تحت ابزارهای مبتنی بر فنآوری اطلاعات مدیریت کنند [3].
.estp-changedby-essin a{color:#045FB4 !important}
«مراد از آمار جنایی، وقایع گوناگون مرتبط به تبهکاری سرزمین مفروض، جرائم شناخته شده، محکومیّت های اعلام شده، تعداد افراد بازداشت شده و غیره می باشد.»[۱]ولی علی رغم این تعریف، واقعیات اجتماعی انطباق کامل با آن ندارند. این عدم انطباق، ناشی از مشکلاتی است که در فرایند ثبت جرایم ارتکابی و تنظیم آمار جنایی وجود دارد؛
مرحله ی اوّل از این فرایند، مرحله ی کشف جرم است. با توجه به اینکه تمام جرایم ارتکابی در سطح جامعه کشف نمی شوند، لذا جرایم کشف نشده در آمار جنایی ملحوظ نظر قرار نمی گیرند. عدم کشف جرایم می تواند معلول عوامل متعدّدی همچون؛ ناتوانی دستگاه های امنیّتی و قضایی، حرفه ای بودن متّهمان، به کار بردن فنون پیچیده در ارتکاب جرایم و … باشد.
مرحله ی دوّم از فرایند مذکور، مرحله ی گزارش جرم است. این مرحله نیز، از دقّت کافی و انطباق کامل با جرایم ارتکابی در سطح جامعه برخوردار نیست. عدم گزارش تمامی جرایم به مقامات انتظامی یا قضایی نیز می تواند معلول عوامل مختلفی باشد. عواملی از قبیل ملاحظات و تعصّبات خانوادگی، جلوگیری از افشای اسرار خانوادگی؛ به خصوص در اعمال منافی عفّت، تهدیدی که از جانب بزهکار یا بستگان وی صورت می گیرد، عدم اعتماد به پلیس و دستگاه قضایی در احقاق حق، پُر هزینه بودن و طولانی بودن فرایند رسیدگی کیفری، عدم آگاهی مردم به موازین قانونی و حقوقی و … در عدم گزارش جرایم از ناحیه ی شهروندان به پلیس، مؤثّر است.
مرحله ی سوّم از فرایند مورد بحث، مرحله ی ثبت جرم است. در این مرحله اعمالی که به نظر شاکی یا متضرّر از عمل، مجرمانه تلقّی می شوند، به مقامات انتظامی یا قضایی منعکس شده، دستور تعقیب صادر می شود و تحقیقات لازم صورت می گیرد. پس از ختم تحقیقات در دادسرا، اعمالی که واجد وصف مجرمانه بوده و قابل انتساب به متهمّ باشند، در خصوص آنها قرار مجرمیّت صادر شده و با تأیید دادستان و تنظیم کیفرخواست به دادگاه ارسال می شوند؛ جز در خصوص جرایمی که در مورد آنها تعلیق تعقیب صادر می شود[۲]یا جرایمی که بدون طرح در دادسرا، مستقیماً در دادگاههای مربوطه مطرح می شوند[۳]یا جرایمی که رسیدگی به آنها، در صلاحیت شورای حلّ اختلاف است.[۴]
چنانچه دادگاه نهایتاً حکم محکومیّت صادر کند، مجموع احکام محکومیّت صادره را که دلالت قطعی بر ارتکاب جرم دارد، در جرمشناسی تحت عنوان «بزهکاری قانونی» یا «قضایی»، مورد توجّه قرار می دهند که در مقایسه با بزهکاری واقعی، ممکن است رقم بسیار ناچیزی را تشکیل دهد. آن دسته از جرایم ارتکابی که به مقامات انتظامی منعکس می شود و یا پلیس آنها را کشف کرده و ممکن است پرونده برخی از آنها به دلائلی به دادگستری اعلام و ارسال نشود یا در صورت اعلام به دادگستری، در مرحله ی تحقبقات مقدّماتی به هر کیفیّتی مختومه شود (قابل گذشت بودن جرم و گذشت شاکی خصوصی، فوت متّهم، عدم امکان انتساب اتهام، عدم کفایت دلیل و …)، «بزهکاری ظاهری» یا «پلیسی» تلقی می شوند.[۵] لذا روشن می شود که فقط بزهکاری قانونی در آمار جنایی دادگستری منعکس می شود؛ در حالیکه بزهکاری قانونی، فقط جزئی کوچک از بزهکاری واقعی در جامعه را تشکیل می دهد. ولی بزهکاری پلیسی به بزهکاری واقعی نزدیکتراست؛ زیرا همان طور که گفته شد، عدم صدورحکم محکومیّت در مورد جرایمی که به پلیس گزارش نشده، الزاماً به معنی عدم وقوع جرم نیست و ممکن است عدم صدور حکم محکومیّت، دلائل مختلفی داشته باشد.
فاصله ی بین بزهکاری قانونی و پلیسی با بزهکاری واقعی، نامعلوم است، چنانکه آن را تحت عنوان «رقم سیاه بزهکاری»[۶]مورد توجّه قرار می دهند. از این نظر است که گفته می شود که رقم سیاه بزهکاری، یکی از موانع اصلی ارزیابی تعداد جرایم ارتکابی است. یکی از علل اختلاف و فاصله ی موجود بین بزهکاری واقعی و ظاهری (رقم سیاه جرایم) را باید در عدم توانایی پلیس، در شناخت و کشف جرایمی؛ مانند سرقت، کلاهبرداری و … و نیز خودداری بزهدیدگان از طرح شکایت، جستجو نمود.
و بالأخره، افزایش یا کاهش آمار جنایی، ممکن است ناشی از افزایش یا کاهش فعّالیت پلیس در یک دوره ی زمانی معیّن یا نقطه ی جغرافیایی معیّن باشد. همچنین افزایش فعالیّت پلیس در یک دوره ی زمانی و در یک منطقه ی جغرافیایی معیّن، ممکن است باعث جا به جایی بزهکاری از نقطه ی مورد نظر، به نقطه ی دیگر شود. بنابراین با توجّه به جمیع عوامل، می توان گفت که آمار جنایی نمی تواند سیمای جنایی واقعی یک کشور یا منطقه ی معیّن را نشان دهد.
«قابل اتّکا نبودن گزارشهای مجریان قانون به دلایلی مانندگزارش نشدن حادثه در اثر جدی نگرفتن عمل انجام شده (یا توجّه محض به ثبت جرمهای خطرناک یا بسیار خطرناک) یا حتّی حادثه تلقی کردن واقعه و ناتوانی در شناخت مجرم یا پیگری جرم یا اشتباه یا کاهلی در گزارش جرمها، جزئی قلمداد کردن جرمهای خطرناک با اهدافی مانند حفظ آبروی اداره ی محلّی یا پاسگاه یا حتی به سبب ملاحظه ی سنّ، جنس یا موقعیّت اجتماعی مجرم یا بزه دیده و …»، از عوامل دیگر در کاستی های موجود آمارهای رسمی است.[۷]
فقدان نظام آمار جنایی کارآمد
اگر چه آمار جنایی، با مشکلات و چالش های فراوانی رو به روست و نمی تواند مبیّن سیمای واقعی جنایی یک جامعه باشد، بلکه فقط قسمتی یا نیمرخی از سیمای جنایی را نشان می دهد، با این حال در نبود وسیله ی مؤثّر دیگر که بتواند به تنظیم برنامه های پیشگیری از وقوع جرم کمک کند، آمار جنایی مؤثّرترین وسیله به شمار می رود.[۸]
اوّلین مرحله از پیشگیری، شناخت وضعیّت موجود است که در این شناخت وضع موجود، آمار و اطّلاعات به ما خیلی کمک می کند؛ زیرا برای بررسی برنامه های پیشگیری مبنی بر اینکه آیا فلان تدبیر منجر به کاهش سرقت شده یا خیر، بایستی «پیش از برنامه، حین اجراء و بعد از آن »، آمار داشته باشیم. این در حالی است که ما در حال حاضر، آمار جنایی کارآمد نداریم.[۹]
-
- پایان نامه سیاست جنایی ایران در قبال جرایم خبرگزای داخلی
- پایان نامه سیاست جنایی ایران و آمریکا در قبال جرایم و تخلفات صنعت زنبورداری
- پایان نامه بررسی سیاست جنایی ایران در خصوص کنترل و مهار قاچاق انسان از بعد تقنینی، قضایی، اجرایی و مشارکتی
- پایان نامه سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران و فرانسه در قبال شرکت های هرمی
- پایان نامه بررسی سیاست جنایی اسلام در فساد اداری و سیاست تقنینی ایران
- پایان نامه سیاست جنایی تقنینی ایران در قبال جرایم و تخلفات راهنمایی و رانندگی
- پایان نامه سیاست جنایی ایران در قبال برخورد با فعالیتهای غیر مجاز سمعی و بصری
- پایان نامه جایگاه رهبری در سیاست جنایی جمهوری اسلامی ایران
- پایان نامه بررسی سیاستهای جنایی ایران در خصوص توبه
- دانلود پایان نامه در مورد:سیاست جنایی ایران در قبال جرایم خانوادگی
- پایان نامه با موضوع:سیاست جنایی تقنینی جمهوری اسلامی ایران در قبال حبس زدایی
- پایان نامه با موضوع :سیاست جنایی ایران در جرایم سجلی
- پایان نامه درباره:پیشگیری از بزه دیدگی اطفال در سیاست جنایی ایران و اسناد بین المللی
- پایان نامه حقوق با موضوع:سیمای جنایی شهرستان اردل
- پایان نامهارزیابی سیاست جنایی ایران در قبال تخلفات پزشکی منجر به صدمات بدنی
- دانلود پایان نامه حقوق در مورد:سیاست جنایی ایران در قبال جرایم منافی عفت
- پایان نامهبررسی سیاست جنایی تقنینی ایران در ارتباط با جرایم اقتصادی
- دانلود پروپوزال رشته حقوق با موضوع:محیط زیست با جرم انگاری در سیاست جنایی و جزایی ایران
- دانلود رساله دکترای:مبانی تدوین الگوی اسلامی ایرانیِ سیاست جنایی
- پایان نامه ارشد: سیاست جنایی تقنینی و قضایی جمهوری اسلامی ایران درقبال تجهیزات دریافت از ماهواره
- پایان نامهبررسی چالشهای فراروی نظام پاسخ دهی جنایی ایران در قبال کنترل و عرضه مواد مخدر به کشور
- پایان نامهسیاست جنایی ایران در قبال بزه فرار از خدمت
- پایان نامه بهره برداری جهت تعیین و ترمیم سیاست جنایی کشورمان و معایب ومزایای که در کشورمان
- پایان نامه : انعکاس سیاست جنایی در نظام حقوق خانواده
- پایان نامه حقوق : سیاست جنایی ایران در قلمرو اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی
- پایان نامه حقوق : بررسی سیاست جنایی دولت ، قوانین جاری و خلا های قانونی موجود در حمایت از بزه دیدگان
- رساله دکترای تخصصی در رشته حقوق جزا و جرم شناسی : الگوی اسلامی ایرانیِ سیاست جنایی