در محیط پیچیده ، پویا و بسیار متغیر امروزی ، شرکتها نیازمند طراحی و اتخاذ استراتژی هائی هستند که بتوانند آنها را در بهبود روزافزون عملکردشان یاری رساند . زیرا در چنین محیط رقابتی شرکتهائی قادر به بقا هستند که از گردونه رقابت جا نمانده و خود را با شرایط متغیر و پویای بازار رقابتی همگام نمایند.به عبارت دیگر مدیران شرکتها حاصل تصمیم گیریهای خود در قالب انتخاب استراتژی را در آئینه معیارهای عملکردی مشاهده خواهند نمود . تجزیه و تحلیل و مقایسه عملکرد مشاهده شده با روند گذشته ، رقبا و یا متوسط صنعت بازخور مناسبی را جهت تصمیم گیری و انتخاب فعالیت های آتی فراهم می سازد . به همین دلیل یکی از مهمترین اهداف تمامی شرکتها در طول زمان ، بهبود مستمر عملکرد بوده است .
امروزه ارائه بهترین عملکرد سازمانی به اساسی ترین دغدغه مدیران شرکتهای تولیدی مبدل شده است و می کوشند تا با بهره گیری از تکنیک های مختلف به عملکرد برتر دست یایند ، به زعم کوپر[1] عملکرد برتر به توانائی یک شرکت تولیدی در ادغام همه جانبه با شرکای خود در طول زنجیره تامین وابسته است Cooper,1997,P3)) . طی یک دهه گذشته تعداد زیادی از سازمانها در مواجهه با لزوم کاهش سریع هزینه ها ، همراه با بهبود کیفیت و حفظ انعطاف پذیری در پاسخگوئی به نیاز بازار و کوتاهتر شدن سیکل تکوین محصول ، ضرورت یک تغییر بنیادی در الگوهای ذهنی خود را به منظور دستیابی به یک تغییر بزرگ در نتایج ، احساس کرده اند . این الگوی ذهنی جدید ” مدیریت زنجیره تامین ” نام دارد که مبتنی بر این باور است که سازگاری با ویژگی های عصر حاضر مستلزم مدیریت بهینه فعالیتها و فرایندها نه در قلمرو یک سازمان ، بلکه در کل زنجیره تامین است . بدین ترتیب این باور عام در همه شرکتهای تولیدی از جمله خودروسازان شایع شده است که چگونه مدیریت زنجیره تامین ، کلیدی ترین عنصر برای کسب مزیت رقابتی در آینده خواهد بود و دیگر این خودروسازان نیستند که با یکدیگر رقابت می کنند ، بلکه این زنجیره تامین آنهاست که پیروزی یا شکست آنها را در بازار رقم خواهد زد(شاهرودی و صانعی ،1390، ص 241-242).
مدیریت زنجیره تامین یعنی یکپارچه سازی این فعالیتها از طریق بهبود روابط زنجیره برای رسیدن به مزیت رقابتی پایدار (استدلر و کیلگر،1390،ص 29)، مدیریت زنجیره تامین بر یکپارچه سازی فعالیتهای زنجیره تامین و نیز جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آنها از طریق بهبود روابط زنجیره برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا و مستدام تاکید دارد( زوکرمن،1390، ص 9) . همچنین شرکتها همواره درصدد بوده اند که مزیت رقابتی شان را برای افزایش سود آوری و سهم بازار ارتقاء دهند(چشم به راه و مرتضوی،1386،ص17 ,2011,P167& Zhang).امروزه مسائلی چون افزایش فشارهای رقابتی ، دشواری های کسب و کار ، محدودیت منابع ، پیچیدگی های فناوری و تخصصی شدن کارها، شتاب تحولات محیطی ، عدم اطمینان به آینده و افزایش هزینه باعث شده است که افزایش مزیت رقابتی از اهمیت ویژه ای در
بین شرکتهای هر صنعت برخوردار باشد .در این فصل سعی بر آن است تا با ارائه چارچوب کلی تحقیق ، بینشی فراگیر ارائه شود تا درک فصول بعدی ممکن گردد .
1-2) بیان مسئله
امروزه سازمانها و مدیران برای سازگاری با تغییرات و تحوّلات جهانی مجبورند راههای نوینی برای اقدامات خود بیابند تا بتوانند در صحنه رقابت داخلی و جهانی باقی بمانند(فیضی،1386) و نسبت به رقبا از عملکرد بهتری برخوردار باشند برای عملکرد مقیاسهای متعدّدی وجود داشته ولی در گذشته بیشتر از مقیاسهای مالی استفاده می شد، از دهه ی 1980 بسیاری از پژوهشگران مقیاسهای مالی و مبتنی بر عملکرد را مورد تأکید قرار داده اند(رهنورد ، 1387). همچنین عملکرد سازمانی نتایج قابل اندازه گیری ، تصمیمات و اقدامات سازمانی است که نشان دهنده میزان موفّقیّت در دستاوردهای کسب شده است(Tangen,2004). . با بررسی عملکرد شرکتهای ایرانی می توان شاهد روند پرنوسان و بحث انگیز رشد و نرخ بازده سرمایه گذاری طی 10 سال گذشته بود و این در حالی است که کارشناسان ، پتانسیل شرکتهای حاضر در بازار سرمایه ای ایران را از لحاظ عملکرد بهتر ، بیش از این می دانند . به منظور بهبود و ارتقاء عملکرد شرکتها ، وضعیت منابع آن و نظر مدیران ارشد ، طراحی و اجرا می شوند و در حقیقت آنچه که بهبود عملکرد شرکت را مشکل نموده ، انتخاب موثرترین و بهترین استراتژی ، با توجه به ویژگیهای سازمان است که البته این استراتژی ها بزرگترین چالش در بررسی ها و مطالعات اخیر گزارش شده اند ( سایمونز ، 1385، ص44).
از جمله الزامات یک شرکت تولیدی پذیرش نوعی از استراتژی های زنجیره تامین است,2013,P247) Estampe) . این استراتژی ها بر روی چگونگی هماهنگی فرایندهای داخلی و خارجی کسب و کار تاکید می کنند ، تا در نتیجه این هماهنگی ، بهترین خدمت رسانی به مشتریان و مصرف کنندگان نهائی ارائه گردد و نیز موجب تقویت عملکرد تک تک اعضای سازمان شود (Cohn & Roussel,2005).
برای مدیریت موثر زنجیره تامین ضروری است که تامین کنندگان و مشتریان با یکدیگر و در یک روش هماهنگ و با شراکت و ارتباطات کامل اطلاعاتی ، با یکدیگر تعامل داشته باشند . این امر یعنی جریان سریع اطلاعات در میان ارکان زنجیره آنها را قادر می سازد که زنجیره عرضه بسیار بالائی را ایجاد کنند(Naeimei,2009).
اگر شرکتی بتواند زنجیره تامینی را طراحی و ایجاد کند که پاسخگوی تقاضای بازار باشد ، می تواند از یک شرکت کوچک به یک بازار بزرگ تبدیل شود ، برای این منظور و در راستای برآورده کردن تقاضای بازار به شکلی سودآور ، عملیات های کارآمد زنجیره تامین نقش محوری را ایفا می کند . یک شرکت باید بداند در چه مواردی و در کجاهای زنجیره تامین عملکرد مطلوبی دارد ، سپس باید تصمیم بگیرد بر روی چه فعالیتهائی متمرکز شود تا ارزش افزوده بیشتری داشته باشد (هوگس، 1387).
برای افزایش سود، شرکتها باید بتوانند در حداقل زمان ممکن تامین کننده مناسب را انتخاب نمایند ، روابط استراتژیک را با تامین کنندگان افزایش دهند و بصورت موثر با آنها در تعامل باشند . سیستم های مدیریت روابط تامین کنندگان ابزارهائی را ارائه می کنند که به واسطه آنها می توان روابط تعاملی ، گسترده و استراتژیکی را با تامین کنندگان توسعه داد . این سیستم ها فرایند تدارکات و تامین استراتژیک درون سازمانها و بین چند سازمان را مدیریت می نماید(Kaske,2002). مدیریت زنجیره تامین را از طریق تفکیک مفاهیم در 2 اصطلاح زنجیره تامین و مدیریت زنجیره تامین تعریف می کنند . زنجیره تامین شامل همه فعالیتهای مرتبط با جریان و انتقال کالاها از مرحله مواد خام تا تحویل محصول به مصرف کننده نهائی و جریانهای اطلاعاتی مرتبط با آن است و مدیریت زنجیره تامین یعنی یکپارچه سازی این فعالیتها از طریق بهبود روابط زنجیره برای رسیدن به مزیت رقابتی پایدار (استدلر و کیلگر،1382،ص11 &Diana Bratić,2011,P1).در حال حاضر اکثریت شرکتها و نیز خریداران کالاهای خاص به جای تولید کلیه قطعات و کالاها و انجام خدمات ترجیح می دهند آنها را از تولید کنندگان متخصص آن کالاها و قطعات خریداری و خود با آنها و فراهم کنندگان خدمات و توزیع در تعارض و تبادل اطلاعات و نیازها باشند و روابط فنی ، اقتصادی با آنان ایجاد و به نقطه مشترک علمی و مالی دست یابند زیرا تخصصی کردن تولید کالاها در کاهش هزینه ها و ارزیابی صحیح تاثیر داشته و در افزایش کارائی و اثربخشی موثر است که این موارد در الگوی زنجیره تامین کالا قابل اجرا می باشد و مدیریت زنجیره تامین همه این کارها را به گونه ای انجام می دهد که مشتریان بتوانند محصولات را با کیفیت و خدمات قابل اطمینان در اسرع وقت و حداقل هزینه دریافت کنند .مدیریت زنجیره تامین جهت دستیابی به این اهداف شامل شیوه هائی می باشد که مهمترین آنها مشارکت استراتژیک با تامین کننده ، ارتباط با مشتری ، سطح به اشتراک گذاری اطلاعات ، کیفیت به اشتراک گذاری اطلاعات و تعویق اندازی می باشد(Li et al,2006,P110) . در دهه های اخیر کشف شد که مسیر دستیابی به مزیّت رقابتی از زنجیره تأمین می گذرد (حسینی و همکاران،1389) و در نهایت حفظ و توسعه مزیّت رقابتی خود منجر به عملکرد مطلوبتر می شود(Grant ,1998 Diana Bratić,2011,P1,) از آنجا که شیوه های مدیریت زنجیره تامین مختلف است در این طرح سعی شده به بررسی بکارگیری شیوه های مدیریت زنجیره تامین برای کسب مزیت رقابتی جهت بررسی بهبود عملکرد سازمانی و همچنین تاثیر مستقیم بکارگیری شیوه های مدیریت زنجیره تامین بر بهبود عملکرد سازمانی پرداخته شود . با توجه به اینکه صنعت خودروسازی جزء سه رشته صنعتی اول جهان ( دومین رشته صنعتی پس از نفت) و جزء صنایع مادر می باشد ، صنعت خودروسازی کشور ایران روند رو به رشد تولیدات خودرو در طی سالهای اخیر ، داشتن ارزش افزوده بالا در زنجیره تولید و داشتن سهمی در حدود 1.2 درصد در جهان می باشد(سایت JAMA) ، همچنین سهم ارزش ایران از صادرات جهانی خودرو طی سالهای 2004 تا 2008 میلادی از 01/0 درصد به 07/0 درصد ارتقاء یافته است (سایت WTO) ، این امر زمینه خوبی برای اجرا در این صنعت می باشد ، جامعه آماری این پژوهش کلیه شرکتهای تولید کننده قطعات خودروئی هستند که دارای گرید ارتقاء یافته شرکتهای خودروسازدر کل کشور می باشند که نام این شرکتها از امور اداری خودروساز دریافت گردید ، اجرای درست بکارگیری شیوه های مدیریت زنجیره تأمین برای ساخت و حفظ مزیّت رقابتی در محصولات و خدمات شرکت بسیار مهم می باشد و منجر به بهبود عملکرد سازمانی میشود ، سوأل اصلی تحقیق عبارتست از:
” آیا به کار گیری شیوه های مدیریت زنجیره تأمین بر مزیّت رقابتی و بهبود عملکرد سازمانی تأثیر دارد ؟”
1-3) اهمیت و ضرورت تحقیق
موفقیت استراتژی های هر شرکت در عملکرد آن شرکت منعکس می گردد ، عملکرد یک شرکت میزان موفقیت یک شرکت در خلق ارزش برای قسمتهای مختلف بازار است . در نهایت عملکرد شرکت بر اساس دستیابی به اهداف کسب و کار از طریق واحدهای مختلف شرکت تعیین می شود . شرکتهای با عملکرد مطلوب ارزش را در طول زمان خلق می نمایند ، این امر در شرکتهای با عملکرد نامطلوب صورت نمی گیرد . قسمتهای مختلف بازار به دنبال ارزش های مختلفی هستند . بنابراین ، خلق ارزش و عملکرد شرکت تنها از منظر قسمتهای مختلف بازار قابل ارزیابی است(سایمونز، 1385، ص 249-250).
زیرا تمام تلاش های یك سازمان درتمامی حوزه ها بایستی در عملكرد آن مشخص باشد و اغلب سازمان ها با استفاده از ابزارها و مكانیزم های گوناگون سعی در بهبود عملكرد خود دارند، به این منظور سنجش وضعیت عملكرد از مقوله های مهم و مورد توجه سازمان ها است (Lin & Kuo,2007,P.1066). به طور كلی عملكرد سازمانی به عنوان شاخصی است كه میزان دستیابی یك شركت به اهداف خود را مورد سنجش قرار می دهند et al ,2012,P.3) .( Stephan M. Wagner شرکتهای تولیدی و به طور خاص آن دسته از شرکتهائی که در صنایع تولیدی قطعات خودرو فعالیت می کنند جهت بقاء در صحنه رقابت و برآوردن انتظارات مشتریان ، نیازمند آن هستند که بطور مستمر عملکرد خود را بهبود بخشند ، با توجه به نکات فوق و اهمیت صنعت خودرو دراقتصاد ایران ضروری است تا تحقیقی در جهت شناسائی بهبود عملکرد سازمانها را از طریق اجرای شیوه های مدیریت زنجیره تامین با کسب مزیّت رقابتی انجام گیرد که می تواند پیشنهادهای کاربردی را در جهت بهبود عملکرد سازمانی برای مدیران شرکتهای تولیدی بخصوص در صنعت خودرو سازی ارائه دهد .
[1] COOPER