.estp-changedby-essin a{color:#0040FF !important}
انسان از بدو تکامل، شروع به بنیان نهادن تمدن نمود و در طول این روند تکامل متناسب با هر نیازی برای آن ابزاری طراحی کرده و ساخته است. یکی از این نیازها ساختمان بوده که در روند تکامل بشر و ایجاد دانش در این زمینه، معمار طراحی آنرا متناسب با نیازهای استفاده کنندگان در طراحی اش تامین می نموده. در طراحی معماری، سلایق، علایق، عملکرد و کاربری ساختمان متناسب با شرایط محیطی در نظر گرفته می شود. در سالهای دورتر خانه بستری اجتماعی و عاطفی برای رشد و تعالی کودک فراهم می ساخت و دوره بلند مدتی از کودکی را در بر می گرفت. اما امروزه خانه های ما نمی توانند مامن همیشگی کودکان باشند چرا که آن ها قابلیت لازم برای برآوردن نیازهای یک کودک را ندارند.
. اعضای کوچک و جوان جامعه که قابلیت تاثیر گذاری بر شکل دهی محیطشان را با بیان نیازها و تمایلات خودشان دارند ولی در این مهم نیاز به کمک بزرگسالان دارند. این حقیقت انکار ناپذیر است که کودکان در سنین طفولیت تنها به مراقبت و تامین نیاز های جسمانی نیاز ندارند بلکه باید همه ابعاد وجودی آنها(جنبه های روانی، عاطفی، شخصیتی، هوش و شناختی و اخلاقی) مورد توجه قرار گیرد.
تمام ادیان الهی، بخصوص دین اسلام، همه انسانها را به تعلیم و تربیت دعوت نموده و آنها را ترغیب نموده اند که از دوران کودکی به این امر مهم اهتمام ورزند؛ زیرا که کودکان در این دوران دارای ویژگیهایی هستند که بزرگسالان از آن بی بهره اند و آن، آمادگی پذیرش بسیار زیاد برای یادگیری است که در قلب و ذهن آنان وجود دارد.در روایات نیز اهمیت توجه به مراحل رشد انسان قابل بررسی است. از امام صادق (ع) نقل شده است:
فرزندت را تا هفت سالگى بگذار بازىکند و هفت سال او را ادب آموز و در هفت سال سوم او را ملازم و همراه خود دار. یکى از اهداف تعلیم و تربیت فرزند در خانه و مدرسه، آماده سازى او براىزندگى در اجتماع و تعقیب اهداف جامعه الهى است. همچنین آمده است: اگر کودک می دانست که خداوند متعال چه استعدادی در وی نهاده است که براساس آن می تواند خود را به اوج قله معرفت برساند، شادمانه آواز رهایی سرمی داد و با تلاش تمام سعی می کرد خود را به نهایت این شناخت برساند (ژاله فر، ۱۳۸۴).