تقریبأ نصف ساعات روزانه جوانان را اوقات فراغت در بر میگیرد[1] (لارسون و ورما، 1999). در طی این زمان آنها میتوانند به فعالیتهای مختلفی بپردازند كه میتواند شامل ورزشهای انفرادی و تیمی، سرگرمی و ابتكارات، خرید، فغالیتهای اجتماعی، استفاده از سایتها و شبكههای اجتماعی، بیرون رفتن با دوستان باشد. این فعالیتهایی كه در اوقات فراغت انجام میگیرند تنها در صورتی میتوانند باعث توسعه زمینههای مهمی مثل افزایش اعتمادبه نفس و عزت نفس و ارتباطات اجتماعی گردد كه تحت نظر خانواده یا مدرسه باشد (كالدول و اسمیت[2]، 2006 ایكل و همكاران[3]، 2003 هانسن و همكاران، 2003). اوقات فراغت، زمان بیهوده و بدون حس مسئولیت در زندگی افراد نیست، بلكه بر عكس، در این زمان از انسان انتظار بیشتری میرود كه احساس مسئولیت كند. حتی در زمانی كه انسان به خودش واگذار شده، تصمیمگیری به عهده خودش است و میتواند آزادانه عمل كند، مسئولیتپذیری نسبت به خود، اطرافیان و جامعه اهمیت زیادی دارد (جلالی فراهانی، 1388) و جوانان فرهنگ گذران اوقات فراغت را از خانوادههایشان و از گروههایی كه عضو آنها هستند میآموزند (مكدونالد و همكاران[4]، 1949). ورزش نوع خاصی از فعالیت جسمانی در اوقات فراغت است كه پنجرهای با ارزش را به سوی سبكهای زندگی سالم می گشاید (كوكرهام[5]، 2000).
بزرگترین فایده در حوزههای مختلف فعالیت جسمانی در رابطه با ارتقاء سلامت جسمانی مربوط به فعالیت جسمانی در اوقات فراغت[6] (LTPA) بوده است. زیرا عامل بالقوه در تغییر رفتار به شمار میرود (بسی[7]، 2000) و البته در اوقات فراغت كه ساختار ضعیفی داشته باشند و ناظر بزرگسالی برای كنترل و نظارت بر فعالیتها وجود نداشته باشد اغلب فرصتهای كمی را برای ایجاد مهارت در افراد به وجود میآورد و بیشتر شركتكنندگان در معرض رفتارهای ضد اجتماعی قرار میگیرند (آگینو و پترسون[8]، 1989و ماهونی و همكاران، 2001). هم چنین بسیاری از مطالعات اخیر نشان داده كه شركت جوانان در فعالیتها و برنامههای رسمی خارج از مدرسه با صلاحیت شخصی و فردی آنها، دوران كوتاه و بلند مدت موفقیت تحصیلی و سلامت جسمانی آنها رابطه مستقیمی دارد. (ایكلس و گوتمن[9]، 2002 ماهونی و همكاران[10]، 2003).
تحقیقات و مطالعات نشان دادند كه برای اصلاح و بهبود رفتار جوانان باید از برنامههای مثبت برای گذران اوقات فراغتشان استفاده نمود، دو موضوع در رابطه با این پیشنهادات و برنامهها پیش میآید كه یكی نیازهای اجتماعی جوانان و دیگری كاهش رفتارهای ضداجتماعی كه
در برنامهریزی برای گذران اوقات فراغت جوانان است. برای دستیابی به این اهداف در برنامهها باید از روشهای گوناگونی استفاده نمود كه شامل فعالیتهای گوناگون، توسعه مهارتهای رهبری، ایجاد اعتمادبهنفس و شركت در فعالیتهای اجتماعی می باشد.
مشورت با جوانان در توسعهی برنامه و درگیر كردن آنها در تصمیمگیری دربارهی انواع فعالیتها، عضو بودن آنها در این برنامهها باعث افزایش حس مالكیت، وظیفه شناسی و مشاركت در آنها میشود. ایجاد فرصتهای رهبری، ارزش برنامه را بالا میبرد و به توسعهی مهارتهای اجتماعی كمك میكند و مهارتهای مثبت زندگی را تقویت مینماید. هم چنین پژوهشهایی نشان دادهاند كه برنامههای ورزشی و فعالیت جسمانی به توسعهی فردی و اجتماعی كمك میكند و بر رفتار تأثیر مثبت بگذارد و این مهم با اصلاح فاكتورهای خطرزای اساسی در رفتار فردی قابل دستیابی است (موریس و همكاران[11]، 2003).
فعالیت جسمانی و فعالیت اجتماعی ممكن است شامل شركت در فعالیتهای مذهبی و فعالیتهای فوقبرنامه تحصیلی مثل باشگاههای ورزشی در مدارس و برنامههای موسیقی باشد. (دونکن و همكاران[12]، 2002)
با توجه به مطالب ذكر شده به نظر میرسد فعالیتهای اوقات فراغت در كنار فوائد بیشمار ممكن است خطراتی را نیز متوجه جامعه كند. جوانان كه از مخاطبان اصلی اوقات فراغت هستند بیش از سایر گروهها در معرض این آسیبها هستند. در این تحقیق سعی شده ضمن نگاهی به فعالیتهای ضد اجتماعی رایج و فعالیتهای اوقات فراغت ورزشکاران نخبهی رشتههای تیمی و انفرادی، رابطه این دو را سنجیده و اثر عامل ورزش و جنسیت را در بروز این رفتارها در اوقات فراغت ورزشکاران بررسی شود.
در فصل اول طرح تحقیق و دلایل انتخاب موضوع با اشارهای به واژههای رایج در این حوزه ارائه شده است. در فصل دوم مبانی نظری و ادبیات تحقیق برای آگاهی خوانندگان آورده شده و فصل سوم حاوی روشهای انجام تحقیق و آزمونهای ویژهی ارزیابی آنها است. فصل چهارم و پنجم نتایج حاصل از این تحقیق و تفسیرها و پیشنهادهای كاربردی را ارائه كرده است. امید است انجام این پژوهش كه برای اولین بار در كشور اجرا شده است منجر به ارائهی مدل و فرمول مناسبی برای اوقات فراغت جامعهی ورزش ایران شود.
2-1- بیان مسأله
جوانان فرهنگ گذران اوقات فراغت را از خانوادههایشان و از گروههایی که عضو آن هستند میآموزند جوانان زمان کمی را در خانه سپری میکنند و زمان زیادی را با همنوعان خود درخارج از خانه میگذرانند (هندری و همکاران، [1] 1996).
ورزش نوع خاصی از فعالیت جسمانی در اوقات فراغت است که دریچهای با ارزش را به سوی سبکهای زندگی سالم میگشاید (کوکرهام، [2] 2000). سبکهای زندگی سالم مجموعهای از خصوصیات سلامت رفتاری بر اساس انتخاب عناوین موجود از طرف افراد، مطابق با فرصتهای موجود در زندگیشان را گویند. هرچند سبکهای زندگی سالم نتیجه انتخاب شخصی افراد است که این انتخابها بر اساس مسائل اجتماعی_اقتصادی، اوضاع و احوال سیاسی و درک فرهنگی شکل میگیرد (بوردیو، [3] 1984 و کوکرهام، 2000).
ورزش علاوه بر فوائد آشکار فیزیولوژیکی، هیجانات، مهارتهای دانشی ماننداعتمادبه نفس و مهارت حل مشکلات را بهبود میبخشد این اصلاحات بطور مستقیم بر رفتارهای خطرناک موثر بوده و همچنین شاید بر کاهش رفتارهای ضد اجتماعی تاثیرقابل توجهی داشته باشد (وایکما، [4]2002).
پژوهشگران پیشنهاد میکنند فعالیتی برای جوانان انتخاب شود که مهمتر از فعالیتهای دیگر باشد که او انجام میدهد به این دلیل که فعالیت، مکانیسمی برای برگرداندن توجه جوانان از رفتارهای ضداجتماعی است (موریس و همکاران، 2003). تحقیقات نشان داده که فعالیتهای تیمی بیشتر بر مهارتهای اجتماعی تاکید دارند در حالی که فعالیتهای انفرادی بیشتر بر توسعهی فرصتهایی برای تحصیل و ورزش تاکید دارند. برنامههایی که برای جوانان فراهم و طراحی میشود بویژه برای جوانانی که گرایش به خود کشی، ترک خانه، بیکاری و… دارند بهترا ست که بر توسعه عزت نفس و اعتماد به نفس تاکید داشته باشد و برنامههایی که قصدشان افزایش جامعهگرایی و شناخت نیاز جوانان است بیشتر در رابطه با گروههای اجتماعی باشد (موریس و همکاران، 2003).
برنا مهها بدنبال اهداف ضداجتماعی نیستند بلکه سعی در شناسایی مشکلات رفتاری و عوامل خطر هستند که ممکن است ناشی از ورزشهای انفرادی باشد (دارلی سون و همکاران، [5] 2000) و برنامههای ورزشی و فعالیت جسمانی ابزار مهمی در توسعهی فردی و اجتماعی بوده و همچینن تاثیر مثبتی بر رفتار دارند. اگرچه این برنامهها به تنهایی نمیتوانند رفتارهای ضداجتماعی را بطور مستقیم کاهش دهند بلکه آنها باید بعنوان جزئی از استراتژی کاهش یا جلوگیری از رفتارهای ضد اجتماعی باشند و عمل کنند (موریس و همکاران، 2003).
تحقیقات نشان داد که شرکت جوانان در فعالیتهای اجتماعی بطور داوطلبانه بهتر از شرکت نکردن آنها در این فعالیتها است (آلن[6]و همکاران، 1997). همچنین پسرها و دخترهائی که مشکلات متعددی دارند اگر همزمان در برنامههای فوق برنامهی مدارس شرکت کنند ترک تحصیل و رفتارهای ناهنجار و بزهکارانه در آنها کاهش مییابد (ماهونی، 2000).
شرکت در فعالیتهای ساختار یافته با تمایل به رفتارهای ضداجتماعی رابطهی معکوس دارد. در حالی که مشارکت و درگیری در فعالیتهای با ساختار ضعیف منجر به رفتارهای ضداجتماعی بالایی خواهد شد. این یافتهها در مورد دخترها و پسرها مشابه بود. فعالیتهای اوقات فراغت که ساختار ضعیفی دارد و تحت نظارت بزرگسالان انجام نشود اغلب فرصتهای کمی برای مهارتسازی به وجود میآورد و شرکتکنندگان در معرض رفتارهای ضداجتماعی قرار دارند. (ماهونی واستاتین ومگناسون، [7] 2001) فعالیتهایی با ساختاریافتگی پایین به سمت بیقانونی اجتماعی تمایل دارند و بعضی فعالیتهای اوقات فراغت بیساختار به وسیلهی انحرافات و کارهای غیراخلاقی جوانان کاملا نمایان میشود (اسگاد وهمکاران، [8]1996).
ملاحظه میشود که پژوهشهایی روی اوقات فراغت و فعالیتهای ضداجتماعی انجام شده و نتایج آن بیان کنندهی رابطهی نوع فعالیت اوقات فراغت و فعالیتهای ضداجتماعی است. اما تا کنون پژوهشی با هدف تعیین رابطهی نوع فعالیت (با تاکید بر فعالیت ورزشی) با فعالیتهای ضداجتماعی در اوقات فراغت انجام نشده است. به طور سنتی چنین تصور میشد که فعالیتهای ورزشی به ویژه از نوع خشن و حرفهای آن منجر به رفتارهای ناهنجار شود، اما نمیتوان ادعا کرد الزاما شرکت در چنین ورزشهایی، منجر به فعالیتهای ضداجتماعی خواهد شد. به همین دلیل پژوهش حاضر به دنبال تعیین رابطهی فعالیتهای ورزشی انفرادی و تیمی با رفتارهای ضداجتماعی در اوقات فراغت ورزشکاران نخبه (عضو تیم ملی) است. هدف آن است که با بدست آوردن اطلاعات دقیق وتجزیه وتحلیل آنها دیدگاههای سنتی را تعدیل وبخشی از ابهامات را روشن نماییم.
[1] Hendry
[2] Cockerham
[3] Bourdieu
[4] Ykema
[5] Darlison
[6] Allen
[7] Stattin & Magnusson
[8] Osgood
[1] Larson & Verma
[2] Caldwell & Smith
[3] Eccles et al
[4] Hanson et al
[5] Covkerham
[6] LTPA
[7] Booth
[8] Agnew & Petersen – Mahoney et al
[9] Eccles & Gootman
[10] Mahoney et al
[11] Morris et al
[12] Duncan