رشید یاسمی و به اهتمام پرویز بابایی گردآوری شده که به بیان سنت و باور اشاره شده است، آورده می شود.
1-2- بیان مسأله
گروهی از باورها ذهنی اند و صورت بندی ساختاری و انسجام آنها در ذهن و خیال بوده است، برخی بر اساس تجربیات، واقعیت ها و شواهد بیرونی شکل گرفته و برخی زمینه ساز علوم شده اند.
در دوران کهن، انسان همة باورها، چه حسی و چه شهودی را که سبب شگفتی، حیرت و ترس می شدند، به نیرویی مرموز نسبت می داد. «شناخت انسان محدود بود و هر جا که شناخت درست دست نمی داد، خیال بافیِ جادویی پیش می آمد. هنگامی که نیای ابتدایی ما، در
برابر عاملی ناشناخته، احساس زبونی و نابودی می کرد، به وجود نیرویی مرموز و جادویی معتقد می شد» (سگال، 1351: 164) «قبیله ابتدایی، تسلط روز افزونش را بر طبیعت ناشی از سعی و کوشش خود نمی دانست، بلکه آن را به حساب ارواح نیاکان و نیروهای طبیعت می گذاشت.» (همان: 166) از این روی، انسان بر اساس نیاز و احساس شگفتی خود از جهان پیرامون، برای دنیای بیرونی و واقعی و رویاهای خویش، به پاسخ هایی دست یافت و به هستی خود معنا داد. (ولاهوس، 1357: 188)
فرهنگ عامه (فولکلور) را بیشتر در بررسی تودههای عامی مردم میجوید معمولاً در میان اقوام قدیمی بجز قبایل وحشی نمونههایی از فولکلور یافت میشود. واژه فولکلور را برای اولین بار ویلیام تامز عتیقهشناس انگلیسی در مقالهای که موضوع آن بحث دربارهٔ دانش عامیانه و آداب و رسوم سنتی بود بیان داشت این اصطلاح از نیم قرن پیش نیز در ایران و ادبیات آن راه یافتهاست و بهتدریج این اصطلاح بهمعنی دانش عامیانه و دانستنیهای تودة مردم رواج یافت و «فرهنگ عامه»، «فرهنگ عامیانه»، «فرهنگ توده» و «فرهنگ مردم» نامیده شد
آنچه به عنوان فرهنگ مردم تلقی میشود، دقیقاً بیانگر زندگی تودة مردم است. و بررسی و شناخت آن برای تدوین تاریخ و جامعهشناسی ما ضرورت کامل دارد. ارزش بخشیدن به فرهنگ مردم در واقع ارج نهادن به خود مردم است، به خاطر اینکه مردم از فرهنگشان جدا نیستند و این، فرهنگ است که آنها را میسازد و به آنها ارزش و اعتبار میبخشد.
مسعود بن سعد بن سلمان شاعر نامی نیمهٔ دوم قرن پنجم و نیمه اول قرن ششم هجری قمری است. اصل او از همدان بوده و بین سالهای ۴۳۸ تا ۴۴۰ در لاهور زاده شده است. منصوب بودن در مشاغل دیوانی موجب دو بار و مجموعاً ۱۸سال زندانی شدن وی شد. بعد از رهایی از دومین دورهٔ اسارت به سمت کتابداری سلطان مسعود و بعد از او عضدالدوله شیرزاد بن مسعود و ملک ارسلان بن مسعود و بهرامشاه بن مسعود مشغول شد و تا زمان وفاتش در سال ۵۱۵ هجری قمری نزد ایشان تقرب داشت. دیوان وی مکرر به طبع رسیده و حدود ۱۶۰۰۰ بیت دارد. به غیر از دیوان فارسی، دو دیوان تازی و هندی را نیز به او نسبت دادهاند. حبسیههای وی معروف است. قصایدش که اغلب در مدح سلاطین غزنوی است ساده و روان است و چنین مینماید که به فلسفه و ریاضیات آشنا بودهاست. در اشعارش برخی کلمات هندی دیده میشود. کمالالدین اسمعیل، معزی و ظهیرالدین نیشابوری از سبکش تقلید کردهاند. سنایی او را در شعر «پیشوای کیهان» و رشیدی «تاج شاعران» دانستهاند.