ادبیات به هر اثر ادبی شکوهمندی که در آن عامل تخیل دخیل باشد، گفته میشود و با جهان واقع ارتباط معناداری نیز دارد. به عبارتی به مجموعه تظاهرات هنری هر قوم که در قالب کلام ریخته شده باشد، ادبیات آن قوم یا ملّت به شمار میآید و رد واقع ادبیات هر قوم الزاماً به تار و پود گذشته و حال آن قوم وابسته است، به همین سبب تا حد زیادی به فرهنگی که آفرینندهی آن است، اختصاص دارد. بنابراین ادبیات منعکسکننده افکار، عقاید و مسائل قومی است که خالق آن است.
ادبیات داستانی شامل قصه، رمانس، رمان، داستان کوتاه و آثار وابسته به آنهاست. به آثاری که در آنها تأکید بر حوادث خارقالعاده بیشتر از تحول و پرورش آدمها و شخصیتهاست. به عبارتی بافتی ساده دارند و حوادث، علت و معلولی نیستند، قصه میگویند و داستان روایتی است منثور از بازآفرینی وقایعی درباره اشخاص بهگونهای که سبب انتظار و صمیمیت باشد و خصلت بارز آن این است که بتواند ما را وادار کند بخواهیم بدانیم بعد چه اتفاقی میافتد.
اما هر آنچه داستان را بازگو میکند یا نمایش میدهد روایت نام دارد و داستانها دربارهی حوادثی هستند که در تعریف برای مردم، حیوانات و هرچیز دیگری اتفاق افتادهاند یا اتفاق میافتند. روایت نه تنها در داستان و قصه بلکه در اسطوره، افسانه، حکایت اخلاقی، تراژدی، کمدی، حماسه، تاریخ، کتاب مصور، خبر، نقاشی و … حضور دارد.
ملک الشعرا خواجه جمالالدین سلمان بن خواجه علاءالدیم محمد ساوجی معروف به «سلمان ساوجی» از شعرای بزرگ، خاصه از قصیده سرایان ممتاز ادب فارسی است که یکی از مهمترین آثار او که در نوع روایتی قرار میگیرد مثنوی «جمشید و خورشید»او است.
عناصر داستان و قصه در این نثر بررسی شده و میزان نزدیکی این اثر به داستان و قصه سنجیده شده است و همچنین شخصیتهای این اثر براساس نظریه خویشکاری پراپ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
پراپ در کتاب قصههای پریان به توصیف قصهها براساس اجزای سازندهی آنها و روابط متقابل این اجزا پرداخته است. پراپ پس از تجزیه و تحلیل صد قصه از قصههای روسی به سی و یک خویشکاری دست یافته است. او معتقد است میتوان قصههای عامیانه و حتی رمانسها را نیز با این الگو تجزیه و تحلیل کرد.
و از قصه پریان پراپ تنها عناصر خویشکاری او را در این پژوهش مورد استفاده قرار دادیم.
تدوین این پایاننامه در 5 فصل، به شرح ذیل است:
فصل اول با عنوان کلیات تحقیق، فصل دوم که در آن مبانی نظری تحقیق شرح و توصیف شد. فصل سوم، شرح احوال و آثار سلمان ساوجی، سبک و اندیشهی او که بیش از همه در مورد مثنوی جمشید و خورشید مورد بررسی قرار میگیرد. فصل چهارم به بررسی عناصر قصه و داستان در مثنوی جمشید و خورشید سلمان ساوجی پرداخته شده است. فصل پنجم که نتیجهگیری، پیشنهاد و منابع را تشکیل میدهد.
متون اصلی تحقیق در این پایاننامه عبارتند از: کتاب کلیات سلمان ساوجی براساس نظریه «ریخت شناسی قصههای پریان» از ولادیمیر پراپ بررسی شده است.
1-1. بیان مسأله
ملک الشعرا خواجه جمال الدین سلمان بن خواجه علاء الدین محمد ساوجی معروف به «سلمان ساوجی» از شعرای بزرگ، خاصه از قصیدهسرایان ممتاز ادب فارسی است که ولادت وی در اوایل قرن هشتم در حدود سال (709 ه) در شهر ساوه اتفاق افتاده است. کلیات دیوان، فراقنامه، قصیده بدیعالاسرار و مثنوی جمشید و خورشید از آثار او میباشد. سلمان در مثنوی گویی نیز چیره و تواناست و شاهد بر این مدعا دو اثر وی در این زمینه یعنی «فراقنامه» و «جمشید و خورشید» است. وی در مثنوی گویا میخواسته طرحی نو دراندازد و در مثنوی «جمشید و خورشید» با وارد کردن قالبهای غزل و قطعه و رباعی و دو بیتی در ضمن و لابهلای این مثنوی تا حدودی به هدف خود دست یافته است. سلمان این مثنوی را در جمادی الثانی سال (763 ه) به نام اویس ایلکانی (757 -776 ه) ساخته است؛ چنانکه خود شاعر در پایان داستان بدین امر اشاره میکند و میگوید:
به رسم حضرت سلیمان عهد شیخ اویس | که عهد سلطنتش باد متصل به دوام | |
شد این ربیع معانی جمادی الثانی | سنه ثلاث و ستین و سبعمائه تمام | |
(سلمان،1389: 75 ) |
در چند دهه اخیر، که روایت شناسی به عنوان علم مطرح شده است، روایت شناسان تلاش کردهاند به الگوهای روایتی مشخصی دست یابند تا بتوانند تمام ساختارهای روایتی، چه قصههای قدیمی و چه رمانهای امروزی را با این الگوها تجزیه و تحلیل کنند. در این زمینه نیز تلاشهای فراوانی توسط محققان انجام شده است، اما کار ولادیمیر پراپ تا زمان خود از دیگران پرثمرتر بوده و نظریه او به رقم کاستیهایش، تحول عظیمی در علم روایتشناسی به وجود آورده است. پراپ در کتاب قصههای پریان به توصیف قصهها براساس اجزای سازنده آنها و روابط متقابل این اجزا پرداخته است. پراپ پس از تجزیه و تحلیل صد قصه از قصههای روسی به سیو یک خویشکاری دست یافته است.
او معتقد است میتوان قصهای عامیانه و حتی رمانسها را نیز با این الگو تجزیه و تحلیل کرد. در این تحقیق سعی بر این است که مثنوی جمشید و خورشید براساس عناصر قصه و الگوی پراپ از قصهای پریان مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.