:
مسأله «عقل و وحی» و حوزه عمل و اعتبار هر كدام، از مسائل و دغدغههای فكری دیرینه اندیشمندان مسلمان بوده است. مسألهای كه به نزاع فكری عقل گرایان و نص گرایان تبدیل و موجب پیدایش دو مكتب اصلی اهل حدیث و اهل عقل و رأی گردید. كشاكشی طولانی و ریشهدار كه در دورههای مختلف تاریخ به شكلی نمایان بوده است.[1]
پی بردن به كاركردهای عقل و وحی و تواناییهای هر یك از این دو و به تعبیری دیگر نسبت بین عقل و وحی یا رابطه میان این دو، موضوعی است كه مولود این كشاكشها و تنازعات بوده است. جستجوی این نسبت به ویژه در حوزه معرفت خداوند از آنجا كه باور به خداوند و شناخت او ابتداییترین و اصلیترین موضوع معرفت دینی است. از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد.
این پژوهش قصد آن دارد تا با بهرهگیری از روایات اهل بیت علیهم السلام و بر اساس آنها نسبت میان عقل و وحی را در معرفت الاهی جستجو كند و در نتیجه كاركردهای متقابل عقل و وحی را روشنتر نماید. عقل در اندیشه شیعی بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام موهبتی الهی و حجتی درونی است كه بخش مهمی از معتبرترین كتب روایی شیعه را به خود اختصاص داده است. از سوی دیگر با مطالعه دسته ای از روایات در مییابیم كه عقل دچار محدودیت و نیاز است و از این رو نیازمند به دستگیری و تعلیم وحی میباشد.
پژوهش حاضر ابتدا بر اساس روایات به موضوع حجیت و اعتبار عقل و آنگاه به محدودیت و نیاز عقل میپردازد و از آنجا وارد بحث
كاركردهای وحی و عقل و در نهایت نسبت میان این دو خواهد شد.
در اینجا لازم است قبل از ورود به بحث به چند نكته كلی اشاره شود.
1) با توجه به اینكه این پژوهش قصد دارد بر اساس روایات اهل بیت علیهم السلام به بررسی نسبت میان عقل و وحی در حوزه معرفت خداوند بپردازد، از پرداختن به آراء و اندیشههای اندیشمندان و بویژه از قضاوت و داوری در خصوص آن پرهیز شد و صرفاً در هر كجا كه لازم بود و به ارائه بهتر بحث كمك مینمود، به نظریات علماء اشاره شد و یا در خلال بحث از آن استفاده گردید. روشن است كه بررسی نسبت بین عقل و وحی از نظر اندیشمندان و علمای امامی و غیر امامی خود موضوع پژوهشهایی دیگر بوده و میتواند باشد.
2) در این تحقیق سعی شد بحث از حوزه عقاید و به ویژه معرفت خداوند و به تعبیر دیگر توحید خارج نگردد.
3) استفاده از منابع معتبر و نخستین روایی شیعه اصل كلی است كه در این پژوهش نیز به آن توجه گردید و لذا عمدتاً سعی شد به منابع دست اول روایی رجوع شود و اگر روایتی در چند مجموعه و یا كتاب روایی نقل گردیده است به منبع معتبرتر ارجاع داده شود. همچنین روایاتی كه از منابع معتبر فاقد اعراب نقل شده، به منظور حفظ امانت به همان شکل آورده شدهاند.
4) در مواردی که نیاز به استفاده از لغتنامه بوده است، سعی شده از میان لغت نامه ها و معانی موجود، مناسبترین معنی انتخاب شود. (در متن تنها نام کتاب لغت ذکر شده و مشخصات کامل کتاب در فهرست منابع آورده شده است.)
5) به منظور جلوگیری از حجیم شدن كم سود پژوهش از ترجمه روایات روان پرهیز گردید. ولی در خصوص روایات طولانیتر و یا مواردی كه احساس شد نیاز به ذكر ترجمه است، از ترجمههای موجود استفاده و هر مورد با ارجاع مشخص گردیده است. در سایر مواردی كه به منبع ترجمه اشاره نشده است (به خصوص در روایات فصل سوم)، ترجمه و یا شرح از نگارنده است.
6) تلاش بر این بوده است كه اصل ایجاز تا به آنجا كه مخل معنی و دلالت نباشد رعایت گردد، از این رو از نقل روایات تكراری پرهیز شد.
فصل اول
كلیات
- كلیات
1-1- بیان مسأله و اهمیت تحقیق
از آغازین سدههای شكل گیری اندیشه اسلامی بحثهای عقل و دین و یا عقل و وحی، همیشه و تاكنون به اشكالی مطرح بوده است. اینكه جایگاه عقل كجاست و حدود اختیارات آن تا چه اندازه است بحثی كهن در تاریخ اسلام است. با تأمل در تاریخ تفكر اسلامی ملاحظه میشود كه اغلب پاسخهای داده شده در یكی از دو سوی افراط و یا تفریط گرفتار است. اهل حدیث با گرایش نصگرایانه به دین در یك سوی این كشاكش و معتزله با عقلگرایی افراطی در سوی دیگر این جریان قرار میگیرند.
اهمیت این موضوع تا به آنجا است كه مهمترین ویژگی جریانهای فكری دورههای ابتدایی اسلام، در نگاه آنان به جایگاه عقل تعریف میشود. جریانها یا مكتبهای فکری دیگر همچون اشعری، ماتریدی و امثال آن نیز در شیوه برخورد با موضوع عقل، ماهیت مستقل پیدا كرده و شكل گرفتهاند.
تقسیمبندی عقل به دو جنبه عملی و نظری از آغاز در بین اندیشههای اسلامی به وضوح به چشم میخورد. دو مسأله اصلی كلام یعنی تشبیه و تنزیه و جبر و تفویض تجلّی این دو جنبه از عقل میباشند.
از میان همه فرق اسلامی، شیعه در قرون نخستین به دلیل وجود اهل بیت عصمت و طهارت(ع) تا حدود زیادی از این كشمكشها در امان بوده است و بطور كلی دانشمندان شیعه در برخورد با موضوع عقل از اعتدال بیشتری بهرهمند بودهاند. اما با گذشت زمان دو جریان عقلگرایی و نصگرایی به شكل آشكاری در كلام شیعی خود نمایی كرده است.
گرچه به بركت وجود اهل بیت (ع) شیعه امامیه هرگز گرفتار افراطها و تفریطهای اهل سنت در حوزه عقل و وحی نبوده است، اما گرایش به عقل و یا نص در میان علمای شیعه (همچون شیخ مفید و شیخ صدوق) و تفاوت دیدگاهها به وضوح در آثار ایشان نمود كرده است. در طول تاریخ شیعه نیز این گرایشها موجب شكلگیری بحثهای كلامی زیادی در میان علمای شیعه بوده است (در این میان ورود فلسفه به جهان اسلام و نقش عقل در تكامل فلسفه اسلامی و نقش فلسفه در تكامل كلام اسلامی خود موضوعات دیگری است كه نباید از آن غفلت شود). این گرایشها به هر یك از دو سوی عقل و نص و یا عقل و وحی تا به امروز نیز ادامه داشته و میتوان آن را از بحثهای پر حرارت علمی در حوزه دین دانست.
شناخت جایگاه عقل و كاركردهای آن و نیز وحی و كاركردهای آن به ویژه در حوزه معرفت پرودگار، امر مهم و تعیین كنندهای در حوزه معرفت دینی است. چرا كه اولین موضوع دین معرفت خداوند است. از سویی با توجه به منابع بسیار غنی معرفتی شیعه یعنی روایات خاندان عصمت و طهارت(ع)، كشف كاركرد های عقل و وحی و نسبت میان این دو در حوزه معرفت خداوند از منظر روایات، موضوعی است كه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
- 1. دكتر زرین كوب در این باره میگوید: «قول به تعارض بین عقل و وحی هم كه در اكثر ادیان كشمكشهای دائم بین جناحهای افراطی را سبب بوده است، ایمان خالص و آمیخته به تعصب و تصلب را در مقابل گرایشهای الحادی و فلسفی قرار داده است» (زرین کوب، عبدالحسین، در قلمرو وجدان، انتشارات علمی، تهران، چاپ اول، ص 255)