:
یکی از ملاک های کارایی نظام آموزشی، پیشرفت و افت تحصیلی دانش آموزان می باشد و کشف و مطالعه متغیرهای تأثیر گذار بر این متغیر ها ، به شناخت بهتر و پیش بینی عوامل مؤثر در مدرسه می انجامد.
. بنابراین بررسی متغیر هایی که با پیشرفت تحصیای در دروس مختلف رابطه دارد ، یکی از موضوعات اساسی پژوهش در نظام آموزش وپرورش است (فراهانی ، .(1383از جمله عوامل مؤثر در پیشرفت تحصیلی می توان از عوامل ،خودکارآمدی ،اهمال کاری و اضطراب امتحان نام برد ، برخی صاحب نظران عنوان کرده اند که یادگیری علاوه بر عوامل شناختی، فراشناختی نیز می باشد(بروس ، مک کان ،کیلونن ، بندورا [1]2001)یکی از نظریه پردازان شناختی اجنماعی معتقد است که خود کار آمدی یا باورهای فرد در مورد توانایی های خود مهمترین عامل انگیزشی تأثیر گذاربر عملکرد انسانی است. بندورا (1997) خود کار آمدی را بعنوان باور و قضاوت فرد از توانایی های خود برای انجام تکلیف خاص تعریف کرده است پاجار و میلر [2] (1994)خودکارآمدی ارزیابی خاص و وابسته به بافت از قابلیت خود برای عمل در یک تکلیف می دانند. یک حس خودکارآمدی بالا باعث تلاش ،مقاومت و انعطاف بیشتری می شود.همچنین در مقدار استرس و اضطرابی که افراد هنگام انجام یک فعالیت تجربه می کنند تأثیر دارد (پاجارزو شانگ [3] ،2001).
اهمال کاری یا به آینده موکول کردن کارها آنقدر متدوال است که شاید بتوان آن را از تمایلات ذاتی انسان برشمرد ،اگرچه اهمال کاری همیشه مسئله ساز نیست، اما اغلب موارد می تواند از طریق ممانعت از پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و عدم دسترسی به اهداف آموزشی ،پیامدهای نامطلوب و جبران ناپذیری به همراه داشته باشد .در تعریف این ساختار محققان به کاهلی و امروز و فردا کردن در انجام کارهای مهم (در زمان مورد انتظار ) ،همرا با تجارب ذهنی و ناراحت کننده ،اشاره کرد(الیس وجیمز والرند،1995؛ به نقل از جوکار و دلاور پور ،1386).
اضطراب امتحان یکی دیگر از مسائل مهم دانش آموزان است . اضطراب امتحان به عنوان یک پدیده متداول و مهم آموزشی ،رابطه تنگاتنگی با عملکرد و عملکرد تحصیلی دارد . نتایج امتحان تأثیر بسزایی در جنبه های مختلف زندگی افراد دارند . به دنبال ارتقاءسطح سواد دانش آموزان از طریق سیستم های آموزشی ، تنها با فراوانی بیشتری از امتحانات روبرو می شوند . این مسأله انتظارات و فشارهای بیشتری را از سوی والدین و سیستم های آموزشی در خصوص عملکرد آنان به دنبال می آورد و تدریجاً اضطراب امتحان را افزایش می دهد (مک دونالد[4] ،2001).در واقع به نظر می رسد که دلیل افت تحصیلی بسیاری از دانش آموزان ناتوانی در یادگیری یا ضعف هوشی نبوده است ،بلکه ناشی از سطح بالای اضطراب امتحان می باشد .
فرد دچار اضطراب امتحان مواد درسی را می داند اما شدت اضطراب وی مانع از آن می شود که معلومات خود را هنگام امتحان نشان دهد.افراد د ارای اضطراب امتحان بالا به فعالیتهای نامربوط وا داشته می شوند که این رفتارهابه عملکرد آسیب رسانده یا آنرا مختل می کنند (اسدی مقدم ،1375).
هدف پژوهش حاضر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان سال اول دبیرستان ( متوسطه دوم ) شهرستان اسلام آباد غرب در سال تحصیلی 94-93 است که موارد یاد شده فوق در پی آن است که مولفه های شناختی مهمی مانند ،خودکار آمدی ، اهمال کاری تحصیلی و اضطراب امتحان چه تاثیر و رابطه ای بر موضوع پیشرفت تحصیلی دارد .
بیان مسئله :
مطالعه ی عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی ، طی سه دهه اخیر بیش از پیش بینی مورد توجه متخصصان تعلیم وتربیت قرار گرفته است .حساسیت تعلیم وتربیت از یک سو ،پیچیدگی جهان امروز از سوی دیگر ، مدیران و معلمان آگاه تری را می طلبد تا زمینه رشد جمعی را فراهم نمایند.امروزه تمرکز آموزشی به جای ارائه برنامه های آموزشی یا مدیریت رفتار کلاسی ،به پرورش دانش آموزان با انگیزه و راهبردی تغییر کرده است .(بلوم [5] ،1982 ، به نقل از سیف ،1382)، اتکیتسون [6] (1988) پیشرفت تحصیلی را توانایی آموخته شده یا اکتسابی فرد در موضوعات آموزشگاهی می داند که به وسیله ی آزمون های استاندارد شده ،اندازه گیری می شود (به نقل از سیف ،1386).سیف )1386( درباره پیشرفت درسی اظهار می دارد :«پیشرفت تحصیلی ،معلومات یا مهارتهای اکتسابی عمومی یا خصوصی در موضوع های درسی که معمولاًبه وسیله آزمایش ها یا نشانه ها یا هر دو که معلمان برای دانش آموزان وضع می کنند ، اندازه گیری می شود، پیشرفت تحصیلی دانش آموزان یکی از شاخص های مهم در ارزشیابی آموزشی است و بیانگر میزان دستیابی با استانداردها و اهداف آموزشی است ))
وربر[7] (1985)و لاین [8] (1967)پیشرفت را این گونه تعریف کرده اند «واژه پیشرفت تحصیلی به جلوه ای از جایگاه تحصیلی دانش آموز اشاره دارد ،این جلوه ممکن است بیانگر نمره ای برای یک دوره ی با میانگین نمرات دوره های مختلف باشد (نقل از سیف ،1386) توجه با مسایلی که باعث پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گردیده سبب شده که محققان تعلیم وتربیت متغیر های که به صورت مستقیم وغیر مستقیم بر پیشرفت تحصیلی تأثیر دارند ،مورد پژوهش قرار دهند و راهکارهای تأثیر گذار بر این امر را در فرصت نظام آموزشی قرار دهند، بنابراین شناخت مؤلفه های روانی وفردی دانش آموزان می تواند به عنوان یک نیروی قدرتمند عمل نماید و به افزایش کارایی آموزش کمک کند (محسنی ،1383).
خودکارآمدی به بنیه شخصیتی فرد در رویارویی با مسائل در رسیدن به اهداف و موفقیت او اشاره دارد و بیش تر ازاینکه تحت تأثیر هوش وتوان یادگیری دانش آموز باشد، تحت تأثیر ویژگی های شخصیتی از جمله باور داشتن خود (اعتماد به نفس )،تلاشگر بودن وتسلیم شدن (خود تهیجی )، وارسی علل عدم موفقیت به هنگام ناکامی(خود سنجی )،آرایش جدید مقدمات وروش های اجتماعی رسیدن به هدف (خود تنظیمی ) و تحت کنترل درآوردن تکانه ها (خودرهبری )قرار دارد این عوامل در برخی از دانش آموزان حتی بیش از توان یادگیری ، موجب پیشرفت وموفقیت تحصیلی می شوند (بهرامی ،1386؛ به نقل از پور جعفر دوست ، 1386) .پیاژه معتقد است که طرح واره های خود کار آمدی طی درون سازی وبرون سازی بیشماری که در محیط های غنی رخ می دهد،شکل می گیرند .
خودکارآمدی به واسطه انگیزه ی دورنی موجب می شود که فرد به طور خود انگیخته در محیط تلاش می کند وبه باور های کارآمدی خود دست یابد .طبیعت همچون معلم نامرئی فرد رابه جنب وجوش وا میدارد تا ظرفیت های مختلف تحول را در مراحل متنوع و متفاوت آشکار سازد (روسو ،به نقل از شریفی درآمدی، 1380).احساس خود کارآمدی از مهمترین جنبه های ارزیابی خود است ،پژوهش های متعدد در رابطه با این متغیر ها انجام شده که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که احساس خودکارآمدی بهبود و وضعیت سلامتی را پیش بینی می کند .یکی از برنامه های مهم بهداشت روانی این است که خود را چنان که هستیم ،بشناسیم وبپذیریم (میر باقری ،1379) وبالابردن ظرفیت روان شناختی این امکان را به فرد خواهد دادکه زندگی خود را در سطح مطلوب روانی حفظ کند واین توانایی را به صورت رفتار سازگارانه ،مؤثر و مثبت متبلور سازد.، نقش ظرفیت روان شناختی در ارتقاء بهداشت در سه جنبه جسمانی ،روانی واجتماعی بسیار با اهمیت است (طارمیان ، ماهجویی ،فتحی ،1378).