:
در تاریخ ادبیات فارسی ، وقتی می گوییم : (( شعر قبل از سنائی و شعر بعد از سنائی )) خوانندة اهل و آشنا ، تمایزی شگرف میان این دو مرحله ، احساس می کند. هیچ کدام از قلّه های شعر فارسی ، حتّی سعدی و حافظ و مولوی ، چنین مقطعی را در تاریخ شعر فارسی ایجاد
نکرده اند؛ با این که سرایندگانِ برجسته ترین آثارِ ادبِ فارسی بوده اند. این ویژگیِ دوران ساز ، درکارِ حکیم سنائی ، برای مورّخان عرفان و شعر ، از اهمیتی ویژه برخوردار است. حدیقة سنائی سرآغاز نوعی از شعر است و قصاید او نیز سرآغاز نوعی دیگر و غزل هایش نیز حال و هوایی متمایز از غزل های قبل از وی دارد.
کمتر شاعری را می توان سراغ گرفت که در چندین زمینة شعری ، ((سرآغاز)) و (( دوران ساز)) بشمار آید. اگر می بینیم که جلال الدین مولوی با چنان شیفتگی و حرمتی از حکیم غزنوی یاد می کند ، ادای حق واجبی است در مورد او و به هیچ روی از نوع تعارفهای مرسوم در میان قدما نیست. بویژه که آشنایی با او دریچة آشنایی با مولوی و عطار و حافظ و بسیاری دیگر از بزرگان ادب فارسی است و تأمل در شعر او ما را با شکل گیری در تکامل چندین نوع از انواع شعر فارسی آشنا می کند.
سنائی در قصاید خویش ، نمایندة برجستة شعر اجتماعی و نیز شعر اخلاقی و عرفانی است. و تقریباً تمام شاهکارهای سنائی در قصاید ش است و همه نوع معنی و مضمون را می توان یافت از نقد کار علمای دین و زاهدان ریائی تا نقد صوفیان دکّان دار تا بازاریان و ترازو داران دزد تا پادشاهان و وزیران و سپاهیان و همه و همة عناصر جامعه.
در این گونه شعرها سنائی بی پروا ترین نمونة نقد اجتماعی را عرضه می کند و شجاعتِ او در این راه تقریباً بی نظیر است. حتّی در دوره های گسستگی و عدم تمرکز حاکمیت ها ، کم اند شاعرانی که دلیرانه تر از او به نقدِ این مسائل پرداخته باشند ، بویژه که او با زبانی سخته و استوار و ساخت و صورتی متین و جذاب – که نمونة عالی شعر و نوعِ قصیده در تاریخ ادب ماست – این انتقادهای اجتماعی و سیاسی را عرضه کرده است و آینه ای ساخته است که نه تنها جامعة عصرِ او را در آن می توان دید بلکه تمام ادوارِ تاریخ اِجتماعی ما را در آن می توان مشاهده کرد و شعر، شعر حقیقی، چیزی جز این نمی تواند باشد.
و بویژه انتشار و نفوذ شعر سنائی از روزگار حیات او تا هم امروز ، انتشاری شگفت آور بوده است وقتی سنائی در آخرین سالهای عمر خود بود ، شعرش در تمام قلمرو زبان فارسی ، از حلب تا کاشغر ، در مسجد و خانقاه و میخانه ، گسترش داشت و هر جا که می رفت می دید شعرش قبل از وی بدان جا رفته است و این توفیق در میان قدما شاید فقط نصیب سعدی شده باشد ، آن هم یک قرن و نیم بعد از سنائی.