.estp-changedby-essin a{color:#0040FF !important}
تعدیل قانونی
بنابراین قانونگذار اصولاً مجاز به تغییر مفاد پیمان خصوصی اشخاص در ورای اندیشه و خواست آنان نیست. قانون نباید شرطی بر شرایط قرارداد بیفزاید یا چیزی از آن بکاهد. همچنین قوانین نباید دامنه خود را به قراردادهای پیش از خود نیز تسری دهند و افراد را ملزم به رعایت خواسته های جدید قانونگذار کنند(بیگدلی، سعید، همان، ص ۳۴۵ ).
گاه قانونگذار به منظور رعایت پاره ای مصلحت های اجتماعی و اقتصادی و جلوگیری از بروز هرج و مرج و بی نظمیدر جامعه، مستقیماً در تعدیل برخی از قراردادها دخالت میکند و با تصرف در قلمرو خواست مشترک دو طرف، مفاد تراضی را با اوضاع و احوال جدید منطبق و آن را به نحو عادلانه اصلاح و یا تکمیل میکند. در واقع قانونگذار دست به تعدیل قانونی قرارداد میزند(صادقی مقدم،محمدحسن، ۱۳۷۸،ص ۵).
در قوانین و مقررات موضوعه ما، موارد متعددی وجوددارد که قانونگذار به طور مستقیم در متعادل کردن قرارداد مداخله کرده است. به طور مثال، در ماده واحده تقلیل اجاره بهای واحدهای مسکونی، مصوب۷ آبان ۱۳۵۸ میخوانیم: کلیه اجاره بهای خانه های استیجاری که به عنوان محل مسکونی به اجاره واگذار شده و مستأجر از عین مستأجره به صورت مسکن استفاده میکند، از تاریخ اول آذر ۱۳۵۸ شمسی ۲۰ درصد تقلیل داده میشود.
گاه دخالت قانونگذار به حدی است که با تأکید بر اجرای قانون جدید از اجرای احکامیکه درباره اجاره های پیشین صادره شده اند، جلوگیری میکند. به موجب تبصره مصوب ۲۹/۸/۵۸ الحاق شده به لایحه قانونی نحوه تخلیه ساختمان استیجاری به دست وزارتخانه ها و شرکت ها و سازمان های دولتی،آرای صادره از محاکم دادگستری که به استناد ماده ۴ قانون روابط موجر و مستأجر مصوب ۱۳۵۶ مبنی بر تعدیل مال الاجاره علیه دولت یا مؤسسات و سازمان های دولتی و شرکت های وابسته بعد از تاریخ ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ صادر شده و به مرحله اجرا درنیامده باشد، به تقاضای مستأجر موقوف الاجراست…، دادگاه مکلف است با جلب نظر کارشناس حکم صادره را با تعیین اجاره بهای عادلانه اصلاح کند. این حکم قطعی است. بدین ترتیب قانونگذار که میدید اجاره بهای املاک در سال ۵۸ کاهش پیدا کرده است، اجاره بهای پیشین را به سود دولت تعدیل میکند و اثر و اعتبار حکم را نیز نادیده میگیرد(شفائی، محمدرضا،۱۳۷۶،ص۱۵۰).
مثال دیگر:به موجب ماده ۲۷۷ قانون مدنی:…حاکم میتواند نظر به وضعیت مدیون مهلت عادله یا قرار عادله دهد. در ماده ۶۵۲ همان قانون نیز میخوانیم: در موقع مطالبه، حاکم میتواند مطابق اوضاع و احوال برای مقترض مهلت یا اقساطی قرار دهد(شفائی، محمدرضا، ص ۱۴۹).