ریاست و پیشوایی در معنای گسترده آن یکی از ضرورتهای زندگی اجتماعی بشر است. از گزارشهای تاریخی و مطالعه جوامع بشری در گذشته و حال به دست میآید که همواره در جوامع گوناگون بشری: بدوی و شهری، کوچک و بزرگ، سنتی و مدرن، ساده و پیچیده، فرد یا افرادی بودهاند که با عناوین و به شیوههای مختلف نقش امامت و رهبری را ایفا کردهاند. این واقعیت تاریخی گواه عینی سخن امام علیj است که فرمود: «مردم را از امیری نیکوکار یا تبهکار گریزی نیست»
امامت و رهبری نه تنها به عنوان یک ضرورت و واقعیت عینی در تاریخ بشر مطرح بوده است، بلکه فیلسوفان و متفکران نیز از دیر زمان به آن توجه نموده و درباره این گونه ها، ویژگی ها، شیوهها و آسیبهای آن سخن گفتهاند. تاریخ فلسفه سیاسی بهترین گواه بر این مدعاست.
اگر از منظر دین – به ویژه دین وحیانی – به مسئله امامت بنگریم، تاریخ امامت و رهبری را با تاریخ بشر برابر مییابیم، زیرا پیامبری نخستین جلوه امامت و رهبری دینی در حیات بشری است که تاریخ آن همزاد با تاریخ بشر است. در نخستین دوره که زندگی بشر روند سادهای را میپیمود پیامبران الهی با بهره گیری از عقل صائب و الهامهای قدسی در موارد لازم، جامعه بشری را رهبری میکردند، و پس از آن که زندگی بشر پیچیدهتر شد این مهم براساس کتاب و شریعت آسمانی معین انجام گرفت.
امامت معنای خاصّی نیز دارد و آن عبارت است از رهبری جامعه بشری به عنوان جانشینی پیامبر الهی. از روایات به دست میآید که همه پیامبران جانشینانی داشتند که پس از آنان رهبری امت آن پیامبر را بر عهده میگرفتند. براساس این روایات، علی ابن ابی طالبj وصی و جانشین پیامبر اسلامk است.
امامت امت اسلامی به عنوان وصایت و جانشینی پیامبر اسلام را میتوان معنای اَخص امامت نامید. متکلمان اسلامی آن را به رهبری عمومی مردم در امور دنیوی و دینی به عنوان جانشینی پیامبر تعریف کردهاند. مذهب اسلامی، به جز گروههایی اندک شمار که دیری هم نپاییدهاند، امامت به معنای یاد شده را از واجبات اسلامی دانستهاند. اگر چه در عقلی یا نقلی بودن آن اختلاف نظر دارند. این مطلب که امامت از واجبات و اصول اعتقادی است یا از واجبات فرعی و فقهی نیز مورد اختلاف است.
در مسأله امامت دو دیدگاه مشخص وجود دارد، دیدگاه اول از جمهور اهل سنت است که معتقدند پیامبرk هیچ کس را به عنوان جانشین خود معرفی نکرده است و امت پس از آن حضرت وظیفه داشتند جانشین آن حضرت و پیشوای خویش را برگزینند. دیدگاه دوم از شیعه امامیه است که امامت را براساس نصب و تعیین خداوند میدانند و بر این باورند که امامت در راستای نبوت و تعیین امام مانند پیامبر بر عهده خداوند است.
شیعه امامیه برای اثبات دیدگاه خویش دلیلهای قطعی فراوانی از حکم عقل و کتاب و سنت در اختیار دارد که در منابع کلامی و تفسیری و حدیثی ارائه شده است.
حال، با توجه به مطالب مذکور و دقت در آنها پیامبری که هدف وی تربیت امت است چنانکه قرآن کریم فرموده است: «وَیزَکیهِمْ وَیعَلِّمُهُمُ الْکتَابَ وَالْحِکمَةَ» و در سفرهای خویش هر چند کوتاه و جزئی از قرار دادن جانشین دریغ نمی کند و هیچ گروهی را که اعزام میدارد بدون سرپرست نمی گذارد و از آینده پس از خود آگاه است گواه بر آن، خبرهای غیبی است که محدثان بزرگ شیعه و اهل سنت در منابع حدیثی خویش آوردهاند و از فتنههایی که پس از وی بر آیین وی هجوم میآورد، واقف است چنانکه خود خبر داده است آیا در رابطه با خلافت و جانشینی خود که مهمترین مسأله امت پس از او و هراس انگیزترین موضوع برای او است هیچ طرحی برای خلافت ندارد و هیچ کس را پس از خود تعیین نمی کند و همچنان بی تفاوت از کنار آن میگذرد؟!!!
و خدایی که این پیامبرk را مبعوث به رسالت فرموده است و او را این چنین میستاید که:
«لَقَدْ جَاءکمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکم بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُوفٌ رَّحِیمٌ»[4] هیچ کس را که نگهبان رسالت و حافظ معارف و مخزن علوم و آگاه از جمیع تعالیم شریعت او باشد به عنوان جانشین قرار نداده است؟!!!
این مسألهای است که عقل سلیم و وجدان بیدار آن را نمی پذیرد و ادّله قاطع از کتاب و سنت برخلاف آن است.
بر این اساس شیعه امامیه عقیده دارد که پیامبرk از جانب خداوند متعال امام و خلیفه پس از خود را معین کرده و این مسأله در قرآن کریم و سنت پیامبرk تبیین شده است.
در این تحقیق آیاتی چند که مسأله امامت و ویژگیهای امامان در آنها مطرح است مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
آیات مذکور از این قرار است:
1- آیه ولایت
2- آیه اولی الأمر
3- آیه تبلیغ
4- آیه کمال
فصل اول
کلیات و مفاهیم
گفتار اول: کلیات
الف) تعریف و تبیین موضوع
امامت پژوهی و مبحث ولایت در علم کلام جایگاه ویژهای دارد. که گستره مباحث آن در دو جایگاه امامت عامه و خاصه مورد بررسی قرار میگیرد. در امامت عامه مباحثی مانند تعریف امامت، ضرورت وجود رهبر در جامعه، صفات امام، چگونگی نصب امام، اطاعت از امام، جایگاه امام و … که شامل تمام ائمه میشود مطرح میشوند که این مبحث بین شیعه و سنی نیز مورد اختلاف است. همچنین در امامت خاصه نیز که به مصادیق بر میگردد نیز مانند امامت عامه دو دیدگاه مشخص وجود دارد، دیدگاه اول از اهل سنت است که معتقدند پیامبرk هیچ کس را به عنوان جانشین خود معرفی نکرده است و امت پس از آن حضرتk وظیفه داشتند جانشین آن حضرتk و پیشوای خویش را برگزینند. دیدگاه دوم از شیعه امامیه است که امامت را براساس نصب و تعیین خداوند میدانند و براین باورند که امامت در راستای نبوت و تعیین امام مانند پیامبر بر عهده خداوند است. شیعه امامیه برای اثبات دیدگاه خویش دلیلهای قطعی فراوانی از حکم کتاب، سنت و عقل دارد که نوشتار حاضر بررسی موضوع و اثبات امامت و زعامت و رهبری امام علیj به وسیله آیات ولایت، اولی الأمر، تبلیغ و اکمال و … است که در تفسیر المنار رشید رضا به شکل دیگری تبیین و برداشت شده است.
در این تحقیق، در پی نظر المنار، دیدگاه چند تن از مفسران مشهور عامه نیز آورده شده است. نه از این منظر که مؤید نظر هممسلک خویش بیان شود، بلکه به این جهت که اظهار و اثبات شود که نظرات عموم مفسران عامه به خصوص در مورد آیات الولایة و ولایت و امامت امیرالمؤمنینj و برداشت آنها از آیات، شبیه به هم بوده و پاسخ به یکی از آنها، بقیه را نیز پوشش میدهد و پاسخها بر اساس علم و عقل و منطق استور بوده و با اینکه بر اساس پایه این تحقیق که اثبات عقیده شیعه با استفاده از تفاسیر مهم علمای شیعه است، اما بی گمان در پاسخ و استدلال عقلی و منطقی از زبان هر کس حتی خصم باشد باید پذیرت و لجاجت و تعصب را کنار گذاشت.
از جمله دیدگاه عمومی اهل سنت در مورد خلافت و امامت بر آن است که امام از سه راه برگزیده میشود: انتخاب، انتصاب و وصایت. آنان خلافت خلفای چهارگانه را از طریق انتخاب میدانند، اما در اینکه چه کسانی حق دارند خلیفه را انتخاب کنند، رأی یکسانی ندارند؛ اعتقاد رایج میان اهل سنت آن بود که کسانی میتوانند در انتخاب خلیفه شریک و سهیم باشند که صلاحیت نمایندگی از سوی جامعه و امت اسلامی را داشته باشند که اینان را «اهل حل و عقد» مینامند، اما باز در همین جهت این پرسش پیش آمد که افراد اهل حل و عقد چه تعداد هستند؟ اهل سنت جواب روشن و مرز تعریفشدهای از مفهوم و مصداق اهل حل و عقد و مبنای مشروعیت رأی آنان ارائه نمیدهند.