دانلود پایان نامه - مقاله - تحقیق

خانهموضوعاتآرشیوهاآخرین نظرات
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و عزت نفس با رضایت زناشویی دانشجویان متاهل
ارسال شده در 25 دی 1399 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

خانواده، یک نظام اجتماعی طبیعی است که دست کم سه نسل را در بر می‌گیرد. رابطه ی اعضای این خرده فرهنگ ها رابطه ای عمیق و چند لایه است که عمدتاً بر اساس تاریخچه‌ی مشترک، ادراک‌ها و فرض های مشترک و درونی شده راجع به جهان و اهداف مشترک بنا نهاده شده است. در چنین نظامی، افراد به وسیله‌ی علایق و دلبستگی‌های هیجانی نیرومند، دیرپا و متقابل با یکدیگر پیوند یافته‌اند. ممکن است از شدت این علایق و دلبستگی ها در طی زمان کاسته شود، اما باز هم علایق مزبور در سراسر زندگی به بقای خود ادامه خواهند داد (گلدنبرگ[1]، 2003).

رضایت زناشویی، یعنی انطباق بین انتظاراتی که فرد از زندگی زناشویی دارد و آن چه در زندگی خود تجربه می کند. (مادانز[2]، 1981). به زعم وینچ رضایت زناشویی انطباق بین وضعیت موجود و وضعیت مورد انتظار است (وینچ[3]، 1974). برخی از صاحب نظران در تعریف رضایت زناشویی، آن را تابع مراحل چرخه‌ی زندگی می‌دانند. راه‌های مختلفی برای تعریف رضایت زناشویی وجود دارد و بهترین تعریف را هاکینز ارائه کرده است. او رضایت زناشویی را احساس خشنودی، رضایت و لذت توسط زن و شوهر زمانی که همه‌ی جنبه‌های ازدواج خود را در نظر می‌گیرند تعریف می‌کند. رضایت یک متغیر نگرشی است، بنابراین، یک خصوصیت فردی برای زن و شوهر محسوب می‌شود. طبق تعریف مذکور رضایت زناشویی در واقع نگرش مثبت و لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبه‌های مختلف روابط زناشویی خود دارند (الیس و همکاران[4]، 1996).
عزت نفس عامل مهمی برای پیشرفت و موفقیت  افراد در همه کارها و در زندگی زناشویی است و محیط نیز نقش تأثیرگذاری در شکل گیری آن دارد، و رضایت زناشویی حاصله مبادله رفتارهای پاداش بخش است  (پوردهقان و همکاران، 1387). نظریه‌های سبک دلبستگی و تمایز یافتگی، بر روابط اولیه در محیط خانواده تأکید کرده و آن را بر روابط بعدی مؤثر می دانند. آن‌ها سبک های دلبستگی و تمایز یافتگی را به عنوان عوامل پایدار و چند نسلی تلقی کرده و پیشنهاد می‌کنند که چگونه خانواده‌ی مبدأ شخص می‌تواند بر روابط زناشویی او اثر بگذارد (یانگ و همکاران[5]، 2003).اهمیت شناخت و بررسی عواملی که سبب قوام و استحکام این نهاد اجتماعی می‌گردند، می‌تواند گامی مفید در راستای ارتقای سطح فرهنگ، جامعه باشد. عوامل مختلفی بر استحکام و دوام خانواده تأثیر می‌گذارند که از جمله ی آنها رضایت بین زوجین است (عطاری و همکاران، 2006).

1-2- بیان مسأله

خانواده، ساختارى است كه عملكرد آن از طریق الگوهاى مراوده‏اى شكل مى‏گیرد. خانواده تأثیرگذار خانواده‏اى است كه در آن زن و شوهر

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 بارها با همدیگر گفت‏وگو مى‏كنند و الگوهاى ارتباطى‏شان را در این گفت‏وگوها شكل مى‏دهند. بنابراین، لزوماً نه خود تعارض، بلكه نوع كنار آمدن با تعارض است كه مى‏تواند ویرانگر یا سازنده باشد(هونلر و جنکوز[6]، 2005).

است که برای مفهوم سازی و سنجش کیفیت روابط دوگانه به کار می رود. به طوری که کاترل[7] در این زمینه معتقد است ویژگی بارز دلبستگی پیوند عاطفی بین دو فرد است که یک حس ایمنی روان شناختی را رشد می دهد. برک[8] (2001)،دلبستگی را اینگونه تعریف می کند: دلبستگی عبارت است از پیوند عاطفی عمیق که با افراد خاص در زندگی فرد برقرار می کند طوری که باعث می شود وقتی باآن ها تعامل می کنیم احساس نشاط و شعف کرده و به هنگام استرس از اینکه آن هارا درکنار خود داریم احساس آرامش می کنیم (واحدی و مرادی، 1388).

بالبی[9] (1988)،سه سبک دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا را تشخیص دادند. دلبستگی ایمن با ویژگی های ارتباطی مثبت مانند صمیمیت و خرسندی، دلبستگی اجتنابی با سطوح پایین تری از صمیمیت و تعهد و دلبستگی دوسوگرا با شور و هیجان و دل مشغولی در زمینه روابط توأم با خرسندی کم مرتبط است (فینی و نولر[10]، 1990).

عزت نفس عبارت است ازمیزان ارزشی كه فرد برای صفات و ویژگی های شخصی و ذهنی خودقایل است. فردی كه از عزت نفس بالایی برخوردار است خودش را من گونه ای مثبت ارزشیابی كرده و برخورد مناسبی نسبت من نظریات مثبت خود و دیگران دارد. درمقابل فرد با عزت نفس پائین اغلب نوعی نگرش مصنوعی نسبت من دنیا دارد، و در ناامیدی تلاش می كند تا من خود و دیگران نشان دهد كه شخصی لایق است یا منزوی شده و از ارتباط با دیگران اجتناب می كند(پوردهقان و همکاران، 1387).

بر طبق تعریف، رضایت زناشویی حالتی است که طیّ آن زن و شوهراز ازدواج با یکدیگروباهم بودن احساس شادمانی و رضایت دارنداعتقاد براین است که رضایت زناشویی انطباق بین وضعیّت موجود و وضعیت مورد انتظار است. طبق این تعریف رضایت زناشویی زمانی محقق می گردد که وضعیت موجود در روابط زناشویی با وضعیت مورد انتظار فرد منطبق باشد. هم چنین الیس[11] (1989)،بیان می کند که رضایت زناشویی احساسات عینی از خشنودی، رضایت و لذت تجربه شده توسّط زن یا شوهر است هنگامی که همه جنبه های ازدواج شان را در نظر می گیرند (سلیمانیان، 1373).

 داویلا و برادبوری[12] (2001)، نشان دادند که درک مثبت از همسران که از ویژگی های افراد با سبک دلبستگی ایمن است رفتارهای حمایتی و رضایتمندی زناشویی در زوجین را پیش بینی می کند.
حال سوال این جاست که سبک های دلبستگی و عزت نفس زوجین چه رابطه ای با رضایت زناشویی دارند؟ کدام یک از سبک های دلبستگی رابطه معنی دار تری با رضایت زناشویی دارد؟ برای پاسخ به این سوالات و با توجه به اهمیت موضوع و مطالب گفته شده، هدف این مطالعه بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و عزت نفس با رضایت زناشویی در زوجین دانشجوی دانشگاه هرمزگان می باشد.

1-3- اهمیت و ضرورت مسأله

خانواده را موسسه یا نهاد اجتماعی معرفی کرده اند که ناشی از پیوند زناشویی زن و مرد است. ازجمله مظاهر زندگی اجتماعی انسان، وجود تعامل های سالم وسازنده میان انسان ها و برقرار بودن عشق به همنوع و ابراز صمیمیت و همدلی به یکدیگر است. خانواده محل ارضای نیازهای مختلف جسمانی و عقلانی و عاطفی است و داشتن آگاهی از نیازهای زیستی وروانی و شناخت چگونگی ارضاء آن ها و تجهیز شدن به تکنیک های شناخت تمایلات زیستی و روانی ضرورتی انکارناپذیر می باشد. رضایت یک فرد از زندگی زناشویی به منزله رضایت وی از خانواده محسوب می شود ورضایت از خانواده به مفهوم رضایت از زندگی بوده و در نتیجه تسهیل در امر رشد و تعالی و پیشرفت مادی و معنوی جامعه  خواهد شد (عدالتی و ردزوان، 2010).

نتایج این مطالعه می تواند ایده های مثبت برای مشاوران خانواده و نهادهای مشاوره ای در بر داشته باشد. همچنین یافته های مطالعه حاضر می تواند حقایق مهمی را در ارتباط با خانواده ها و روابط زوجین ایفا کند. هم چنین با توجه به اهمیت کارکرد متعادل خانواده و جلوگیری از متلاشی شدن آن ، شناخت عوامل مرتبط با رضایت زناشویی که پایه استحکام بخش زندگی خانوادگی است، ضروری به نظر می رسد. بنابراین در صورت توجه به عوامل موثر بر رضایت زناشویی می توان انتظار داشت که با افزایش سطح رضایتمندی زناشویی بسیاری از مشکلات روانی، عاطفی و اجتماعی خانواده ها و در کل جامعه کاهش یابد. همچنین با ارتقاء سطح رضامندی زناشویی و رضایت از زندگی، افراد جامعه با آرامش خاطر بیشتر به رشد و تعالی و خدمات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی خواهند پرداخت و خانواده ها نیز از این پیشرفت سود خواهند برد.

1-4- اهداف پژوهش

هدف کلی :

هدف اصلی این مطالعه بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی و عزت نفس با رضایت زناشویی در زوجین دانشگاه هرمزگان می باشد. همچنین این مطالعه اهداف فرعی زیر را دنبال می کند:

– تعیین رابطه سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی و دوسوگرا) با رضایت زناشویی به ترتیب اولویت

-تعیین سهم سبک های دلبستگی با رضایت زناشویی

-تعیین رابطه عزت نفس با رضایت زناشویی

– مقایسه نتایج با تحقیقات مشابه

اهداف کاربردی :

-تعیین سهم عزت نفس بر رضایت زناشویی

-تعیین سهم عزت نفس وسبک های دلبستگی با رضایت زناشویی

– ارائه راهکارهایی برای زوجین جهت بالا رفتن رضایت زناشویی

1-5- سوالات تحقیق

1- آیا بین سبک دلبستگی با رضایت زناشویی زوجین رابطه معنی دار وجود دارد؟

2- آیا بین میزان عزت نفس زوجین با رضایت زناشویی رابطه معنی وجود دارد؟

3- آیا سبک دلبستگی رضایت زناشویی را پیش بینی می کند؟

4- آیا عزت نفس رضایت زناشویی را پیش بینی می کند؟

5- آیا عزت نفس و سبک دلبستگی رضایت زناشویی را پیش بینی می کنند؟

تعداد صفحه : 92

قیمت : 14700تومان

بلافاصله پس از پرداخت لینک دانلود فایل در اختیار شما قرار می گیرد

 

و در ضمن فایل خریداری شده به ایمیل شما ارسال می شود.

 

پشتیبانی سایت :        ****       serderehi@gmail.com

 

در صورتی که مشکلی با پرداخت آنلاین دارید می توانید مبلغ مورد نظر برای هر فایل را کارت به کارت کرده و فایل درخواستی و اطلاعات واریز را به ایمیل ما ارسال کنید تا فایل را از طریق ایمیل دریافت کنید.

 

***  *** ***

—-

پشتیبانی سایت :       

*         parsavahedi.t@gmail.com

نظر دهید »
پایان نامه ارشد : بررسی رابطه بین هوش هیجانی معلمان زن با خشونت اعمال شده علیه آنان
ارسال شده در 25 دی 1399 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

:

     خانواده طبیعی ترین و مشروع ترین واحد تولید مثل و فراگیرترین واحدهای اجتماعی به شمار می آید. زیرا همه ی اعضای جامعه را در بر می گیرد. خانواده، دارای اهمیت تربیتی و اجتماعی است. افراد از سوی خانواده و در خانواده گام به عرصه هستی می نهند و جامعه نیز از تشکل افراد، هستی قوام می یابد و از آن جا که نهاد خانواده مولد نیروی انسانی و معبر سایر نهادهای اجتماعی است از ارکان و نهادهای اصلی هر جامعه به شمار می رود. بهنجاری یا نابهنجاری جامعه در گرو شرایط عمومی خانواده هاست و هیچ یک از آسیب های اجتماعی فارغ از تأثیر خانواده پدید نمی آید. به همین ترتیب نیز هیچ جامعه ای نمی تواند ادعای سلامت کند مگر آن که از خانواده های سالم برخوردار باشد(حمیدی، 1382).

     دست یابی به جامعه سالم آشکارا در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم، مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است. از این رو سالم سازی اعضای خانواده و رابطه شان، بی گمان اثرهای مثبتی را در جامعه به دنبال خواهد داشت(برنشتاین،1989؛ ترجمه پورعابدی و منشی، 1380).

در کشورهای غربی که زن و مرد تقریباً از حقوق اجتماعی یکسانی برخوردارند و قانون و عرف هیچ امتیاز ویژه ای را برای هیچ یک از زوجین نسبت به دیگری قائل نیست، آمار طلاق و جدایی به بیش از پنجاه درصد می رسد(رایس[1]، 1996). وجود خشونت در روابط انسان ها و به ویژه در روابط زوجین امری شایع است، به گونه ای که می توان از خشونت به عنوان رایج ترین پدیده های موجود در روابط انسان ها نام برد. رابطه زوجین می تواند به آسانی تبدیل به چالش شود، حتی کوچک ترین فعالیت های روزانه روی دیگری به طور چشم گیری اثر می گذارد و سازگاری با نیازها یا آرزوهای شخص دیگر در تمام جنبه های زندگی مشکل است(شفیعی نیا و همکاران،1381).    

     بسیاری از مردم با شنیدن نام خشونت اولین چیزی که در ذهنشان نقش می بندد، آزار جسمی شدید می باشد. اما حقیقت آن است که خشونت طیف وسیعی از آزارهای روحی، جسمی، جنسی و کلامی را شامل می شود(مافی، 1381). افزایش سریع آگاهی همگان از خشونت از جمله: کودک آزاری، همسر آزاری و سایر اشکال خشونت در خانواده سبب شده است، افراد متخصص و عادی نتیجه بگیرند که خشونت در خانواده، پدیده جدیدی است. گرچه خشونت در خانواده از دهه 1970 توجه قابل ملاحظه ای را به خود معطوف ساخته، به ویژه در 15 سال اخیر این مسأله مورد توجه متخصصان قرار گرفته، باید توجه داشت که این پدیده در سراسر تاریخچه خانواده مطرح بوده و قدمتی به قدر

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 کهن ترین افسانه ها دارد. به لحاظ تاریخی شاید بتوان نخستین پیشینه خشونت را در اسطوره های دینی، نظیر هابیل و قابیل سراغ گرفت، که البته فرهنگ و تاریخ هر جامعه جلوه ای خاص به این حقیقت داده است(مافی، 1381). بنابراین، می بینیم که این پدیده در طول تاریخ همواره به شکل پنهان وجود داشته و چندان مورد توجه واقع نشده و تنها در طی سه دهه اخیر نگاه پژوهشگران، از جمله جامعه شناسان، روان شناسان و جرم شناسان متوجه این پدیده شده و با انجام بررسی های گوناگون سعی در پرداختن به این معضل اجتماعی و مقابله با آن نموده اند(مافی، 1381).

     خشونت به هیچ وجه، خاص یک جامعه نیست و هرگز نمی توان بروز چنین واقعه ای را به فقرا، طبقات کارگری و افراد کم سواد محدود دانست، بلکه امری جهانی است کما این که پیشرفته ترین کشورهای جهان نیز از این پدیده رنج می برند. یکی از پژوهش های انجام گرفته در آمریکا نشانگر این حقیقت بود که در میان تحصیل کرده های دانشگاهی خشونت از آمار بالاتری برخوردار می باشد(معتمدی مهر، 1380). آن چه در این بین، بیشتر موجب تأسف می گردد این حقیقت است که زنان به عنوان گروهی ویژه، هم چنان که در جامعه مورد خشونت واقع می شوند، در خانواده نیز مورد بهره کشی سایر اعضای خانواده به خصوص همسران خود واقع می شوند، و قربانی انواع خشونت ها از جمله فیزیکی، روانی و … می گردند، که آثار و پیامدهای سوئی برای آن ها به بار می آورد و آمار و ارقام موجود این حقایق را بر ما آشکار می سازند(معتمدی مهر، 1380).

     خشونت علیه زنان به خصوص از طرف شریک جنسی آنان بسیار شایع است. خشونت فیزیکی و جنسی هر ساله در 2 تا 4 میلیون زن آسیایی رخ می دهد. بر اساس گزارش انجمن پزشکی آمریکا فدراسیون(WHO) در سال 2000 یک نفر از هر سه زن در طول زندگیش مورد آزار قرار می گیرد و بر اساس گزارشات بانک جهانی، خشونت خانگی 5 درصد از سال های سلامت زنان را در زندگی کاهش می دهد. خشونت علیه زنان همراه با عوارض شدید جسمی و روانی نظیر افسردگی، اضطراب، مشکلات روان تنی(سوماتیزاسیون)، سوء مصرف الکل و مواد مخدر و اقدام به خودکشی و یا تأثیرات منفی درازمدت بر خانواده و نسل های بعدی می باشد(زنگی آبادی و مرادی شهر بابک، 1383).

در زمینه  خشونت علیه زنان علاوه بر شیوع آن نگرش افراد نسبت به ان نیز مهم می باشد. زیرا نوع نگرش نسبت به نقش زنان و خشونت علیه آنان سبب تداوم این امر می گردد. این امر به خصوص در مورد آزارهای هیجانی و جنسی نمود بیشتری می یابد. پیچیده بودن خشونت علیه زنان که عوامل فردی تا قوانین و نگرش های سیاسی و اقتصادی جامعه را به عنوان عوامل زمینه ساز و مساعدکننده مطرح می کند، بررسی این مقوله را نیز بسیار مشکل می سازد(زنگی آبادی و مرادی شهر بابک، 1383).

1-2. بیان مسأله :

     افراد براساس سرشت و فطرت خویش نیازمند انس و الفت با دیگران هستند تا مونس و مأنوس یکدیگر باشند. از نخستین روزهای پیدایی بشر بر عرصه خاک و اولین شکفتگی های اندیشه بشری در گستره تاریخ و آگاهی، خانواده و مسایل مربوط به آن همواره بخشی از اشتغالات فکری او را تشکیل می داده است. چرا که پیوند خانوادگی در شکل زوجیت، ضمن برطرف ساختن نیاز فطری بشر، برای زیستن در میان جمع، روابط نسبی و سببی دیگری را نیز ایجاد می نمود که به تقویت بنیان های اجتماعی منجر می شد. بنابراین، خانواده اولین نهاد اجتماعی است که شالوده حیات اجتماعی نیز محسوب می گردد و جنبه های ژرف و عمیق شخصیت انسان در آن جا پایه گذاری می شود و شیوه های گوناگون رفتاری در این نهاد دست مایه اولیه تجربه اجتماعی کودکان را فراهم می آورد که در نگرش آن ها نسبت به زندگی جمعی سهم حتمی و قطعی دارد. از همین روست که جایگاه والای خانواده به عنوان باهویت ترین نهاد اجتماعی از دیرباز مورد توجه اندیشمندان بوده و هیچ یک از مکاتب سیاسی، اجتماعی و فلسفی خود را از پرداختن بدان بی نیاز ندانسته است(نجفی،1384).

خانواده، اولین مدرسه ای است که انسان در آن آموزش می بیند و با اصول زندگی اجتماعی و روش تفاهم با دیگران آشنا می گردد. خانواده به صورت یک نظام دارای شبکه ارتباطی است که افراد آن دارای حال گذشته و آینده مشترکند و ارزش های اخلاقی و اجتماعی از نسلی به نسل دیگر منتقل شده و اسباب رشد عاطفی- اخلاقی و اجتماعی افراد فراهم می گردد(ساروخانی،1380).

     در این میان تشکیل خانواده با ازدواج زن و مرد آغاز می شود، ازدواج یکی از ارزشمندترین اقدامات زندگی به شمار می آید و هیچ اقدام اجتماعی دیگری را نمی توان از جهت ارزش با آن مقایسه کرد؛ چراکه این امر برای سلامت، امنیت و سعادت اجتماع سودمند و ضروری است(گل محمدیان و همکاران،1387). ازدواج، پیمان مقدسی است که در میان تمام اقوام و ملل و در تمامی زمان ها و مکان ها وجود داشته است، سنت دیرینه ای که در آن زن و مرد زندگی مشترکی را آغاز می کنند و پیمان می بندند که مصاحب و یار و غمحوار یکدیگر باشند، یکدیگر را بهتر بشناسند، همدیگر را خوشبخت کنند و با ازدواج به تنهایی خود پایان دهند(نوابی نژاد،1386). واقعیت آن است كه مقوله ازدواج از مهم ترین و پیچیده ترین جنبه های زندگی انسان بوده، به طوری كه لازمه ازدواج موفق وجود سطح بالایی از سازگاری طرفین است)فتینز[2] و همكاران،2001).

آن چه مسلم است همه افرادی که اقدام به این امر مهم(ازدواج) می نمایند، هدفی جز خوشبختی و کامروایی و نهایتاً دست یابی به موفقیت بیش تر ندارند. اما همه انسان ها از طریق روزنامه ها، مجله ها و یا رسانه های سمعی و بصری با مسائلی هم چون مشکلات  و خشونت های خانوادگی، تعارضات زناشویی زوج های درحال جدایی و یا آمار فزاینده طلاق و از این قبیل مسائل آشنایی دارند. چنین مشکلاتی چرا تا این حد مورد توجه قرار گرفته اند و به ساختار خانواده تا این حد اهمیت داده می شود؟(رفاهی و همکاران،1389).

 یکی از دلایل عمده ای که باعث می شود انسان امروز به ازدواج روی آورد، این است که نیاز درونی وی حکم می کند که کارهایش نظم و ترتیب داشته و از ساختاری معقول و شایسته برخوردار باشد. نظم و ساختاری معقول، اساس و ستون هر موجودی بوده و قالب های هر گونه خلاقیت و آفرینشی می باشند. به علاوه نظم و انضباط لازم است تا به امور زندگی سر و سامان، و آن ها را از آشفتگی و بی نظمی خلاصی داد.

همان طوری که اجتماع دچار تغییر و تحولات شتابنده شده و رشد وگسترش می یابد و بر تعداد نفوذش افزوده می شود و پیچیدگی های زندگی روزمره را رو به فزونی می گذارد، ضرورت و نیاز به نظم و ترتیب بیش از پیش محسوس و نمایان تر می گردد(انیل و انیل[3]، 1985، ترجمه رحمتی، 1372).

 علی رغم این که ازدواج رضایت بخش یکی از عوامل مهم بهداشت روانی جامعه محسوب می شود ولی چنان چه ازدواج و زندگی خانوادگی شرایط نامساعدی برای ارضای نیازهای روانی زوج ها ایجاد کند، نه تنها بهداشت روانی تحقق نمی یابد بلکه اثرات منفی و گاهی جبران ناپذیری را به جای می گذارد، به طوری که اختلالات عصبی، افسردگی و خودکشی از پیامدهای اختلالات خانوادگی می باشند. با توجه به گستردگی اثرات سوء اختلافات زناشویی بر ابعاد مختلف زندگی فردی و اجتماعی و افزایش آمار طلاق (11 تا16درصد) در سال های اخیر، توجه به نگرش های همسرگزینی و یاری در امر انتخاب همسر، ضروری به نظر می رسد(موسوی چلک،1384).

نظر دهید »
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی مقایسه ای سبک های دلبستگی و تمایل به طلاق با کنترل سر سختی روان‌شناختی
ارسال شده در 25 دی 1399 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

متخصصان روان‌شناسی خانواده معتقدند که شناخت دقیق‏ زوجین از یکدیگر قبل از ازدواج و جلوگیری از ازدواج‏های‏ خودسرانه و سهل‏انگارانه می‏تواند پیشگیری مناسبی برای پدیده‏ طلاق بعد از آغاز زندگی باشد. طبق آمار ارائه‏ شده 5/47 درصد مردان و 55 درصد زنان شناخت کمی از همسران خود هنگام ازدواج دارند و در این میان تنها 5/27 درصد مردان و 25 درصد زنان در هنگام ازدواج همسران خود را به خوبی می‏شناسند و در بین این دو دسته، دسته‌ی دیگری هم‏ وجود دارد که شناخت نسبی از همسران خود دارند، یعنی 10 درصد مردان و 20 درصد زنان. اگر این آمار به سویی رود که‏ زوجین از هم شناخت کافی داشته باشند، به احتمال زیاد طلاق‏ رشد نزولی خواهد داشت. بررسی ها نشان می‏دهد عدم شناخت صحیح از همسر علت‏ عمده‌ی طلاق‏ها گزارش شده است. غیر از این، شتاب‏زدگی در ازدواج باعث ایجاد زیان‏های غیرقابل جبران شده که برای رفع‏ این معضل می‏توان با مشاوره روان‌شناسی آن را حل کرد؛زیرا با این ارزیابی روان‌شناختی است که آمادگی فرد از لحاظ روحی و روانی برای ازدواج مشخص می‏شود(رستمی و همکاران، 1388).

در روند شناسایی عوامل ایجاد کننده تفاوت های فردی در واکنش به فشارهای زندگی، کوباسا[1](1979)، بیان کرد که سرسختی روان‌شناختی به عنوان یک ویژگی شخصیتی، رابطه بین استرس و بیماری را تحت تاثیر قرار داده، از عوامل اصلی ایجاد تفاوت های فردی در این زمینه است. از آن زمان به بعد، پژوهش های متعدد فرضیه کوباسا را حمایت کرده و نشان داده اند که سرسختی روان‌شناختی به

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 عنوان یک ویژگی شخصیتی رابطه بین استرس و بیماری را تعدیل می کند(شریفی و همکاران، 1384).

نظریه‌ی دلبستگی را بی‏شک بایستی یکی از برجسته‏ترین دست‏ آوردهای روان‌شناسی معاصر به حساب آورد. این نظریه فرآیند شکل‏گیری و قطع‏شدن پیوندهای عاطفی را توضیح می‏دهد. مفهوم محوری و اصلی این نظریه به توضیح و تشریح این نکته‏ می‏پردازد که چگونه نوزاد از نظر هیجانی نسبت به شخصی که‏ وظیفه‌ی مراقبت و نگهداری از وی را بر عهده دارد، دلبسته می‏شود و نیز چگونه هنگامی که از این شخص جدا می‏شود دچار تنش‏ و تنیدگی می‏گردد. دلبستگی پیوند عاطفی نسبتا پایداری است‏ که بین کودک و یک یا تعداد بیشتری از افرادی که نوزاد را در تعامل منظم دائمی با آنها می‏باشد، ایجاد می‏گردد. در ایجاد و تعیین کیفیت این پیوند عاطفی دو مفهوم قابل دسترس بودن و پاسخ دهنده بودن، تصویر مادرانه نقشی یگانه و منحصر به فرد ایفاء می‏کنند. زندگی نوزاد انسان، حول محور یک شخص خاص‏ که قابل دسترس است و منظما به نیازهای مراقبتی او پاسخ‏ می‏دهد، می‏چرخد و بدین ترتیب رفتار جست‏وجوی مراقبت‏ نوزاد با پاسخ‏دهی منظم تصویر مادرانه شکل می‏گیرد. در واقع‏ این رفتار جست‏وجوی مراقبت نوزاد است که دلبستگی نامیده‏ می‏شود(رستمی و همکاران، 1388).

رابطه بین پنج عامل اصلی شخصیت و سبک‏های دلبستگی از زاویه‏ای دیگر نیز قابل‏ بررسی است. در یک سری مطالعه، بوش[2] و همکاران(1986)نشان دادند که‏ بسیاری از سازه‏های شخصیتی می‏توانند به ترکیبی از پنج بعد اصلی کاهش پیدا کنند. این‏ مسئله چالشی را پیش روی مقیاس‌های مربوط به تفاوت های فردی قرار می‏دهد. چنین‏ مقیاس‌هایی باید در صورت امکان در نقشه‏ای که به‌وسیله پنج عامل اصلی ایجاد شده است قرار گیرند(شیپور و برنان‏12، 1992). بنابراین اگر سبک دلبستگی را به عنوان یک سازه تفاوت‏ فردی در نظر بگیریم این فرض مطرح می‏شود که سبک‏های دلبستگی مثل سایر سازه‏های‏ تفاوت های فردی واریانس مشترکی را با ابعاد پنج عامل اصلی شخصیت داشته باشد(بشارت و همکاران، 1385).

1-2- بیان مساله

کانون اصلی فشارهای حاصل از اعتیاد مردان متاهل، همسر و فرزندان آن ها هستند. همسران افراد معتاد برای مبارزه با اعتیاد شوهر از راهبردهای مقابله ای گوناگون مانند اجتناب شناختی، تلاش برای فرار فکری از مشکل، مواجهه فعال با همسر، تهدید به ترک و یا طلاق استفاده می کنند(گل پرور و مولوی، 1380).

در کنار عوامل مختلفی که عموماً برای طلاق عنوان شده‏ است، مثل؛اعتیاد، فقر، ندادن نفقه، زندانی بودن شوهر، داشتن زن‏های دیگر، عدم تفاهم اخلاقی و فرهنگی، اختلاف‏ سنی و فساد اخلاقی و غیره عامل دیگری نیز وجود دارد که‏ شاید تاکنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است و حتی می‏توان‏ گفت که اصلاً به آن توجهی نشده است و آن‏”سبک دلبستگی‏ زوجین‏”می‏باشد. وست وشلدون(1999)، فکر دلبستگی بزرگسالان را به‏ عنوان روابط دو به دویی تعریف می‏کند که همجواری با یک‏ شخص ویژه و ترجیح داده شده منجر به دست یافتن، یا حفظ شدن احساس ایمنی می‏گردد. بحث های فراوانی در خصوص‏ نقش دلبستگی در همسرگزینی وجود دارد. ممکن است بتوان‏ در همسرگزینی نقشی را برای دلبستگی در فرهنگ‏های غربی‏ که با روابط آزاد قبل از ازدواج مشخص می‏شوند-که به نوبه‌ی خود امکان ترک و قطع رابطه را برای هر دو طرف آسان‏تر می‏کند- در نظر گرفت؛زیرا این امر به افراد اجازه می‏دهد تا قبل از ازدواج شناخت بیشتری از همسر خود به دست آورند. اما مشکل‏ به‌توان برای دلبستگی نقش قابل توجهی را در همسرگزینی در فرهنگ‏هایی هم چون ایران که نسبت به روابط پیش از ازدواج‏ و ازدواج رویکرد متفاوتی دارند در نظر گرفت؛زیرا با توجه به‏ فرایند ازدواج در ایران واضح است که زوجین قبل از ازدواج زمان‏ و فرصت کافی برای شناخت کامل یکدیگر را ندارند تا به سبک دلبستگی یکدیگر آگاه شوند یا تحت تأثیر آن قرار گیرند. به‏ همین دلیل هم بسیار بعید است که همسر گزینی در زوج‏های‏ ایرانی، تحت تأثیر دلبستگی باشد؛در حالی که سبک دلبستگی‏ هر فرد موضوع قابل توجهی است که متأسفانه کمتر به آن توجه‏ شده و باعث جفت شدن زوج‏های ناایمن گردیده که روابط زناشویی را تحت تأثیر قرار می‏دهد و باعث سست شدن و از هم‏ گسستن آن می‏گردد(رستمی و همکاران، 1388).

براساس مشاهدات و تحقیقات متعدد، سه سبک دلبستگی بزرگسالی را که ادامه کیفیت روابط کودکی است شناسایی شده است: سبک دلبستگی ایمن، سبک دلبستگی اجتنابی و سبک دلبستگی دوسوگرا(بشارت و همکاران، 1385).

به باور گیرمن و رونی[3](1989)، همسران افراد معتاد تمایل دارند تا از سبک های مقابله ای متعددی استفاده کنند، ولی اجتناب رفتاری(اجتناب از روبه رو شدن با همسر، دور نگه داشتن کودکان از دید همسر) رایج ترین روش مقابله ای در بین همسران افراد معتاد بوده است.

با رشد فزآینده آگاهی در حوزه روان‌شناسی و پیدایش گستره های نو، مفهوم سرسختی نیز به عنوان یکی از ویژگی های شخصیتی مورد توجه نظریه پردازان روان‌شناسی به ویژه روان‌شناسان مثبت گرا[4] قرار گرفته است. در این چارچوب سرسختی به عنوان ترکیبی از نگرش ها و باورها تعریف می شود که به فرد انگیزه و جرات می دهد تا در مواجهه با موقعیت های فشارزا و دشوار کارهای سخت و راهبردی انجام دهد و برای سازگاری با آن شرایط سرسختانه فعالیت کند تا از میان رویدادهایی که می تواند به صورت بالقوه واجد پیامدهای فاجعه آمیز و ناخوشایند باشند راهی به سوی رشد و تعالی باز کند و فرصت هایی برای رشد فراهم آورد(مدی[5] و همکاران، 2002).

نظر دهید »
دانلود پایان نامه ارشد :بررسی نقش تجربه خشونت دوران کودکی در الگو‏های رفتاری خشونت
ارسال شده در 25 دی 1399 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

     در افرادی که در دوران کودکی مورد خشونت قرار می‏گیرند، به دلیل آسیب‏ها و جراحت روان شناختی حاصل از این سوء رفتار، طرحواره‏‏های ذهنی شکل می‏گیرد که رابطه زناشویی بعدی آن‏ها را تحت تاثیر قرار می‏دهد به دلیل اهمیت و نقش تجریه در خشونت دوران کودکی، خشونت خانوادگی امروزه مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است. در اکثر موارد، خشونت در میان خانواده‏ها و در چارچوب روابط نزدیک زناشویی، گزارش شده است. و به رغم وجود صمیمیت در ارتباط زناشویی رخ می‏دهد که شاید واکنشی نسبت به تهدید تصور شده از کاهش صمیمیت باشد  روابط صمیمی و پایدار و به دور از خشونت با کودکان و نیز شریک زندگی نقش مهمی در سلامت روانی و جسمانی دارد و جنبه مهمی از زندگی زناشویی است که مطالعه علمی آن از دهه 1990 آغاز شده است. یکی از مهم ترین عواملی که بر بقا، دوام و رشد خانواده اثر می‏گذارد، روابط سالم و مبتنی بر سازگاری و تفاهم بین اعضاء، به خصوص زن و شوهر است. سازگاری زناشویی، به عنوان یکی از مهمترین عوامل اثر گذار بر عملکرد خانواده است(سینها و مکرجی[1]، 1999).

   خشونت خانگی واقعیتی است آزاردهنده در دنیای امروزه در جهانی كه محیط خانه باید پناهگاهی باشد تا ساكنانش در آن بیاسایند و خستگی‏ها و رنج‏های ناشی از دشواری‏های محیط بیرون خانه را به فراموشی بسپارند، متاسفانه برای بسیاری از مردم خانه به جهنمی می‏ماند كه آتش دشمنی، خشم، خشونت، كینه، و انتقام در آن هر لحظه شعله ورتر می‏گردد. خشونت خانگی مخصوص جامعه یا طبقه خاصی نیست. اكنون همه كشورهای دنیا و طبقات اجتماعی مختلف با آن دست به گریبانند. تغییر و تحولات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز نه تنها سبب كاهش آن نگردیده بلكه در بسیاری از موارد بر دامنه آن افزوده است. اهمیت موضوع تا بدان حد است كه شمار زیادی از

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 سازمآن‏ها و موسسات بین المللی به ویژه سازمان ملل متحد در زمینه پیشگیری و مهار این پدیده، مقررات و دستورالعمل‏های متعددی را وضع نموده یا به اجرا نهاده اند. جای تاسف است كه براساس آمارهای موجود هنوز این اقدام‏ها هیچ نتیجه قابل ملاحظه ای به بار نیاورده، اما با توجه به گستره اقدام‏های ملی و بین المللی كه پیوسته رو به فزونی است می‏توان امیدوار بود در آینده ای نزدیك این پدیده و پیامدهای آن كاهش یابد. اما خشونت خانگی تنها زنان و مردان سازگار را تحت تاثیر قرار نمی دهد. بلكه به جرات می‏توان گفت كه بیشترین اثر را بر كودكانی دارد كه پیوسته یا به تناوب شاهد این خشونت اند. این اثرگذاری چنان كه خواهیم دید، نسبت به میزان تاثیر آن بر خود والدین دارای اهمیت بیشتری است(کردوانی، 1389).

1-2 بیان مساله

     سال‏های اولیه زندگی مهم ترین دوره تربیت و شکل پذیری شخصیت اجتماعی فرد می‏باشد. طرز رفتار بزرگسالان اثر عمیقی بر شخصیت کودکان و عادات کسب شده توسط آن‏ها دارد. اکثر پژوهش‏های انجام شده نشان داده اند دو عامل اساسی یعنی خصوصیات خلقی کودك و رفتار والدین درتبدیل مشکلات رفتاری اولیه کودك به مشکلات رفتاری شدیدتر در آینده نقش اساسی دارند(قاسمی، ولی زاده، طولابی و ساکی، 1386).

     بندورا[2](1975)، اعتقاد دارد بخش اعظم یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران است. نکته مهم در این دیدگاه عدم نیاز به تقویت فوری است،‌ یعنی فرد رفتار را مشاهده کرده و می‌آموزد ولی تا زمانی که نیازی به ابراز آن نباشد و به عبارتی عامل تقویتی وجود نداشته باشد، بروز نمی‌کند. هر چه الگو از مقبولیت و مشروعیت بیشتری برخوردار باشد احتمال یادگیری بیشتر است. در این مورد خاص والدین به‏صورت افراد صاحب قدرت از نفوذ زیادی برخوردارند و کودکان آن‏ها را به عنوان الگوی مناسبی تلقی نموده و در طول زندگی و هنگامی که خود بخواهند با کودکانشان برخورد کنند از همان شیوه‌‏های آزارگری توأم با غفلت و مسامحه استفاده می‌‌کنند(سیف، 1373).

در افرادی که در دوران کودکی مورد خشونت قرار می‏گیرند، به دلیل آسیب‏ها و جراحت‏‏های روان شناختی حاصل از این سوء رفتار، طرحواره‏‏های ذهنی شکل می‏گیرد که رابطه زناشویی بعدی آن‏ها را تحت تاثیر قرار می‏دهد(فریچ[3]، 2006).

در سال 1975 سه تن از پژوهشگران آمریکایی به نام‏‏های استراوس، ولس و اشتاین میتز، به تشریح نظریه هایی پرداختند که آن را وراثت اجتماعی خشونت خانگی نام نهاده بودند. معنای این نظریه در عبارتی کوتاه چنین بود: آموختن خشونت در خانواده اصلی. این پژوهشگران شوهرانی را که والدینشان نسبت به هم خشن نبودند با شوهرانی که دست کم به یک مورد خشونت میان پدر و مادر خود اشاره کرده بودند، مقایسه نمودند. در مردانی که شاهد خشونت والدین خود بودند میزان کتک زدن زن سه برابر بیش از آنانی بود که چنین چیزی را مشاهده نکرده بودند(کردوانی، 1389).

       خشونت خانوادگی نه تنها به رشد و گسترش صمیمیت آسیب می‏رساند بلکه ثبات خانواده و سلامت روان شناختی و جسمانی کودکان و زوج‏ها را نیز تهدید می‏کند(آمرمن[4]، 1999).

     اما سوالی که مطرح می‏شود این است که با توجه به نظریه روان کاوی فروید[5](1974)، تجربه خشونت در دوران کودکی چه نقشی در الگو‏های رفتاری فرد ایفا می‏کند و سهم هر کدام از الگو‏های رفتاری خشونت و سازگاری در بزرگسالی به چه میزان می‏باشد؟

1-3 اهمیت و ضرورت موضوع تحقیق

     عوامل خانوادگی به عنوان یک سری از عوامل محیطی در بررسی عوامل تربیتی افراد موثر می‌باشند، چرا که خانواده به عنوان اولین محیط اجتماعی زندگی افراد بسیار حائز اهمیت می‏باشد و خیلی از چیزها را افراد در سال‏‏های اولیه حیات اجتماعی خود در آن می‌آموزند. خانواده می‏تواند از جهات مختلف موجب بروز یا تشدید پرخاشگری شود که مهم ترین این عوامل عبارت‌اند از: ۱) نحوه برخورد والدین با نیاز‏های کودک: معمولاً کودکی که وسایل و اسباب بازی مورد علاقه خود را در دست دیگری می‌بیند برانگیخته می‏شود و در صدد گرفتن آن حتی با اعمال خشونت می‏شود. تجربه نشانگر آن است که چنانچه در کودکی همیشه توقعات و انتظارات فرد برآورده شده باشد او بیشتر از کسانی که توقعات و انتظاراتشان برآورده نشده‌است خشمگین وپرخاشگر می‏شود. ۲) وجود الگو‏های نامناسب، داشتن الگوی مناسب در زندگی یکی از نیاز‏های انسان است زیرا انسآن‏ها علاقه مند هستند که رفتار و کردار خود را مطابق با کسی که مورد علاقه خودشان است انجام دهند و چنین کسانی را راهنما و الگوی زندگی خود قرار دهند بررسی‌‏های انجام شده نشان می‏دهد که بیشتر کودکان پرخاشگر والدین خشن و متخاصمی داشته‌اند یعنی نه تنها کودک آن‏ها از محبت لازم برخوردار نبود از الگوی پرخاشگری موجود در خانواده نیز تأثیر پذیرفته بود(شاهدی فر و همکاران، 1388).

     یکی از دردناک ترین انواع خشونت، خشونت علیه کودکان می‏باشد. دوران کودکی از آسیب پذیرترین دوران‏‏های زندگی هر فرد است. شخصیت هر انسانی در دوران کودکی اش شکل می‏گیرد و می‏توان گفت مهم ترین دوران زندگی هر فرد، کودکی اش است. از دیگر سو، کودکان آینده و سرمایه‏‏های یک کشور به حساب می‏آیند و به هر میزان که مسئولین از این قشر غفلت کنند به همان اندازه از آینده کشور غفلت نموده اند. از این رو شناخت و بررسی معضل خشونت علیه کودکان ضروری به نظر می‏رسد(کامرانی فکور، 1385).

     در زمانی که جامعه ایران خواستار رسیدن به پیشرفت وترقی است،لزوم توجه خاص به چگونگی تزلزل و نااستواری ارکان خانواده کاملا ضروری به نظر می‏رسد. در پژوهش‏‏های گذشته بیشتر خشونت خانوادگی، خشونت مردان علیه زنان بحث شده است. تفاوتی که پژوهش حاضر با پژوهش‏‏های انجام شده قبلی دارد، در واقع با دآن استن تجربه خشونت در دوران کودکی و نقش آن در الگو‏های رفتاری خشونت و سازگاری می‏توان به زوج‏‏های دانشجو کمک کرد تا در گذشته خود بنگرند و اگر تجربه خشونت داشته اند راه کار‏های این پژوهش را مدنظر قرار دهند و شاید بتوانند قسمتی از اختلاف هایشان را برطرف نمایند. هم چنین نتایج این پژوهش می‏تواند کمک شایانی به خانواده‏ها و برنامه ریزان و پژوهشگران مسایل اجتماعی نماید. از نتایج این پژوهش، دانشجویان، سازمان امور جوانان، آموزش و پرورش و بهزیستی سود خواهند برد. لذا با توجه به این مطالب و مشاهده عینی اینجانب را بر آن داشت که این موضوع را جهت پژوهش انتخاب نمایم.

نظر دهید »
دانلود پایان نامه ارشد : بررسی نقش عوامل پیش بینی کننده ی حمایت استقلال طلبانه والدین در نیازهای اساسی
ارسال شده در 25 دی 1399 توسط نجفی زهرا در بدون موضوع

مفهوم بهزیستی[1] و عوامل مرتبط به آن از دیرباز مورد توجه مطالعات انسانی بوده است و
 دیدگاه ها و نظریات گوناگونی در این زمینه وجود داشته است. علاقه مندی پژوهشی بی­شماری درباره توصیف وضعیت بهزیستی روان شناختی دانشجویان در کشورهای مختلف وجود دارد. در گذشته مطالعات روان شناختی بیشتر بر روی بیماری های روانی تمرکز داشته است و هم چنین بیشتر به درمان توجه كرده است.

به عبارتی  دیگر تعریف سلامت مترادف با فقدان بیماری روانی و علائم مرتبط با آن تلقی می­شده است (سازمان جهانی بهداشت[2]، 1984). از دهه 1980 به بعد در تعریف سلامت تغییر زیادی به وجود آمد. روان شناسی سلامت تنها به جنبه های منفی و رفع آنها توجه ندارد؛ بلكه همان طور که در تعریف سازمان جهانی بهداشت وجود دارد؛ به جنبه های مثبت سلامت و تقویت آن ها نیز توجه دارد؛ بنابراین فردی واجد شرایط سلامت است که از جنبه های اجتماعی، روانی و زیستی در شرایط مطلوبی قرار داشته باشد (بوم[3] و همکاران، 2001). ویژگی مهم روانی كه فرد واجد سلامت، می­بایست از آن برخوردار باشد؛ احساس بهزیستی است (مایرز و دینر[4]، 1995).

بهزیستی روان شناختی[5] به طور گسترده ای مورد بررسی و به روشهای مختلفی مفهوم سازی شده است.آن ها هم چنین بهزیستی را احساس مثبت و احساس رضایت مندی عمومی از زندگی
می دانند كه شامل خود و دیگران در حوزه های مختلف خانواده و شغل است.  بهزیستی روان شناختی را برخی از محققان از نظر مؤلفه ها یا فرآیندهای ویژه ای نظیر فرآیندهای عاطفی مفهوم سازی می كنند (روتمن[6] و همكاران، 2003). عده­ای نیز بر فرآیندهای جسمانی تأكید كرده و خاطر نشان می­سازند كه بین سلامت جسمانی بالا و كیفیت بالای زندگی، رابطه وجود دارد (اپستین[7]، 1992). ریف[8] (1989)، بهزیستی را بر مبنای زندگی آرمانی و به معنای شكوفا­سازی توانمندی­های انسانی مفهوم­سازی كرده و به هر آنچه كه برای فرد با ارزش است و مطابق با خود واقعی وی می­باشد، مربوط می شود.

ریف (1989) و ریف و کیز [9](1995)، بر این عقیده اند که بهزیستی فردی می تواند ناشی از ارتقاء احساس استقلال فرد در مراحل اولیه باشد. هم چنین اورنلاس[10] و همکاران (2007) اشاره به نقش والدین در درجه اول و پس از آن محیط و سپس جمع های دوستان کرده و نشان دادند که این گروه ها به ترتیب نقش مهمی می توانند در استقلال افراد داشته باشند. معانی، شاپوریان و حجت، (1379) نیز بر نقش محیط خانوادگی در بهزیستی افراد تأکید کرده و به این مهم اشاره کرده اند، که بهزیستی فردی در مرحله اول ناشی از محیط خانواده می باشد.

 

 

مقالات و پایان نامه ارشد

 

به هر حال، عوامل زیادی در بهزیستی افراد می تواند تأثیرگذار ­باشد، که بر این اساس بسیاری از محققان از راهکارهایی جهت ارتقاء بهزیستی افراد استفاده کرده­اند (به طور مثال: شلدون و فیلاک[11] (2008) دستکاری[12] سه نیاز روان­شناختی برای استقلال، شایستگی و و ابستگی در بهزیستی؛ بهزادنیا و محمد زاده[13] (2012)، به شرایط خانواده و هم چنین شرایط فرهنگی- اجتماعی، شغلی و محیطی و هم چنین نقش تأثیر­گذاری که محیط می­تواند بر روی آن ها داشته باشد، اشاره دارند. از این رو امید است که در این فصل بتوان توصیفی از بهزیستی و شرایطی که می­تواند بهزیستی دانشجویان را تحت تأثیر قرار دهد، را نشان داد.

1-2 بیان مسأله

در طول دهه­های اخیر تمركز مطالعات و تحقیقات در زمینه درك و مفهوم سازی جنبه­های
روان­شناسی مثبت­نگر[14] از جمله بهزیستی و هم چنین یافتن شیوهای دستیابی به آن ها، دلایل ایجاد و نیز تداوم این ویژگی­ها، به­طور فزاینده­ای رو به رشد است (لینلی و جوزف[15]، 2004 و سلیگمن[16]، 2006). در همین راستا دیدگاه­ها و نظریات گوناگونی در رابطه با عوامل مرتبط بهزیستی وجود داشته است. از دیدگاه رایان و دسی[17] (2002) دو رویکرد اصلی در تعریف بهزیستی وجود دارد: لذت­گرایی[18] و فضیلت­گرایی[19]. تعدادی از محققان بهزیستی را با خوشی لذت گرایانه[20] یا شادكامی[21] برابر می­دانند. برابر دانستن بهزیستی با خوشی لذت­گرایانه یا شادكامی پیشینه­ای طولانی دارد. در دیدگاه لذت­گرایی ارسطو، فرض بر آن است كه زندگی آرمانی به معنای زندگی همراه با شادی و لذت با اجتناب از افسردگی و ناراحتی
می­باشد. در این رویكرد هدف زندگی كسب حداكثر لذت می باشد. این رویكرد، بهزیستی لذت­گرا[22] نامیده می­شود.

شاخص های بهزیستی لذت­گرا بیشتر بر روی افزایش شادكامی از طریق وجود عواطف مثبت و حذف عاطفه منفی تمركز كرده است.در مقابل تعدادی از روان شناسان از جمله ریف (1989)، با وجود ماهیت جذاب بهزیستی لذت­گرا،مخالف این نوع بهزیستی بوده و بر روی بهزیستی فضیلت­گرا[23] تأكید دارند. دیدگاه فضیلت گرایی حاكی از آن است كه زندگی آرمانی به معنای شكوفا­سازی توانمندی­های انسانی است. به عبارتی در این دیدگاه، هر آنچه برای فرد با ارزش است و مطابق با خود واقعی وی می­باشد، مهم است. تعداد زیادی از روان­شناسان در ازای برابر دانستن بهزیستی با شادكامی و لذت، آن را با فضیلت[24] برابر می­گیرند. نظریات مبتنی بر ارضاء امیال، به رغم ایجاد لذت، همواره بهزیستی را در پی ندارد و در نتیجه، بهزیستی نمی­تواند صرفاً به معنای تجربه لذت باشد (راین و دسی، 2001).

تعدادی از روان­شناسان در تعریف بهزیستی این موضع­گیری، بهزیستی فضیلت­گرا را برگزیده­اند و در حال اجرای پژوهش­هایی در حوزه بهزیستی بر اساس آموزه های سنت فضیلت­گرایی هستند. این دیدگاه شامل یك درك كاملتری از سلامت روان شناختی مثبت است. ریف (1989)، به تفاوت های بهزیستی ذهنی و بهزیستی روان شناختی (كه نظریه پردازان فضیلت گرا طرفدار دومی هستند) اشاره 
می كند. به طور کلی، روان­شناسان بین بهزیستی لذت­گرا و فضیلت­گرا فرق گذاشته و درباره تفاوت های آن بحث کرده اند (کاشدان[25] و همکاران، 2008، ریان و هوتا[26]، 2009، هوتا و ریان، 2010).

تعدادی از محققین از جمله کاهنمان[27] (1999، 1999) در زمینه بهزیستی لذت گرا را مورد بررسی قرار داده و نشان دادند که بهزیستی شامل لذت­های آنی افراد می باشد. در مقابل تعدادی از محققین از جمله ریف (1989، ریف و کیز، 1995) و واترمن[28] (1993) بهزیستی را شامل به کاربستن و رشد خود فرد می دانند. از دیدگاه هوتا و ریان (2010) بهزیستی لذت گرا بیشتر برای دوره های کوتاه مدت سودمند است، در حالی که بهزیستی فضیلت گرا برای دوره های بلند، بیشتر از سه ماه، سودمند است. ریف (1989)، بر این عقیده است كه بعضی از جنبه ها مانند: تحقق هدف های فردی، متضمن تلاش بسیار و قانونمندی است؛ كه این امر حتی ممكن است در تعارض كامل با شادكامی كوتاه مدت باشد. بنابراین، بهزیستی را نباید ساده نگرانه، معادل با تجربه بیشتر لذت در مقابل افسردگی دانست؛ در عوض بهزیستی در بر گیرنده تلاش برای كمال و تحقق نیروهای بالقوه واقعی فرد است.

هوتا و ریان (2010) پیشنهاد می کنند که برای مشخص شدن بیشتر بهزیستی در بازه های زمانی مختلف، نیاز است که آن این دو نوع بهزیستی در موقعیت های متفاوتی بررسی گردد، از این رو تحقیق حاضر در پی آن است که در مرحله اول بهزیستی دانشجویان را مورد بررسی قرار دهد.

دسی و ریان (2002)، این فرض را به كار بردند كه سلامت روان شناختی مثبت نتیجه­ی فعالیت­های فضیلت­گرایانه است؛ كه رضایتمندی نیازهای روانشناختی پایه ای را پیشنهاد می كند. رضایتمندی نیازهای پایه­ای ممكن است به دلیل مكانیسمی باشد كه تجربه فضیلت­گرایی در مدت یك فعالیت را به همراه و با بهزیستی فضیلت­گرا مرتبط است. به همین دلیل است كه بهزیستی فضیلت­گرا ممكن است ناشی از نتایج رفتاری در اجزای نیازهای روانشناختی پایه­ای باشد. به هر حال زمنیه پژوهشی در این زمینه نیازمند این است كه بفهمیم که چه عواملی بر روی بهزیستی دانشجویان و جنبه های آن تأثیر
می­گذارد.

فرآیندهای مؤثر در رشد شخصیت انسان، از نیاز او به انسان های دیگر ریشه می گیرد. این نیاز در خردسالی با وجود فرشته مهربانی چون مادر سرچشمه گرفته و در سال های بعد، با وجود همسر، فرزندان، دوستان، آشنایان و سایر افراد در شبكه اجتماعی سیراب می شود. سیراب شدن این نیاز است كه بهزیستی انسان را در تمام سنین تأمین می كند (معانی، شاپوریان و حجت، 1379، ص 99-100).

بر طبق نتایج تحقیقات نشان داده شده است که بهزیستی انسان تحت تأثیر شرایطی و محیط های زندگی فرد بوده و در گرو تعاملات فرد در زندگی است (بهزادنیا و محمد زاده، 2012)، که در این میان نشان داده شده است که والدین نقش مهمی را می توانند در این امر ایفاء کنند (رایان و همکاران، 2001 و بوت[29] و همکاران، 2009). خانواده یک متغیر اجتماعی و محیطی مهم می باشد که اثر تعیین کننده ای در فرایندهای سلامت و بهزیستی انسان دارد که ادراکات افراد از این شرایط محیطینیز مهم و اساسی می باشد.

توسعه بهزیستی و سلامتی افراد بر طبق نظریه خود- مختاری (دسی و رایان، 2002) وابسته به تکمیل و ارضاء سه نیاز پایه ای روان شناختی(استقلال[30]، شایستگی[31]، وابستگی[32]) است. شایستگی، تمایل افراد به تعامل مؤثر با محیط و رخ دادن نتایج مورد دلخواه فرد است و در مورد  احساس کارایی که فرد نسبت به محیط دارد می باشد. استقلال درونی، به عنوان تمایل برای خودابتکاری در تنظیم رفتار افراد و در رابطه با احساس انتخاب و ارداده در انتخاب توصیف می شود. وابستگی، نیاز به احساس ارتباط و پذیرش از طرف نزدیکان (مانند والدین، معلمین، و همسالان) است و هم چنین احساس یک پیوند معنادار و نگرانی درباره دیگران می باشد ( دسی و ریان، 2002).

نظریه خودمختاری بر عوامل سازنده رفتار انسان تأكید دارد و اعتقاد بر آن است كه هر فرد دارای سه نیاز روانی شایستگی،‌ استقلال و وابستگی است، كه ارضاء آن ها از ضروریات رشد فردی می باشد. در این نظریه،‌ شرایطی كه تسهیل كننده و موجب بهبود رضایت از زندگی در محیط­های متعدد خانه، مدرسه و جامعه می­باشد، مورد بررسی قرار می­گیرد (دسی و راین، 2002).

نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 172
  • 173
  • 174
  • ...
  • 175
  • ...
  • 176
  • 177
  • 178
  • ...
  • 179
  • ...
  • 180
  • 181
  • 182
  • ...
  • 293
آذر 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30          

آخرین مطالب

  • پایان نامه ارشد : رابطه بین هوش هیجانی با تعارض و خلاقیت کارکنان در اداره کل آموزش و پرورش استان گیلان
  • دانلود پایان نامه ارشد: متدلوژی انتخاب مدل موثر ترافیکی جهت کارکردهای آنالیزی
  • دانلود پایان نامه:نقش قابلیت‌های زیرساختی و مشتری‌مداری در بالا بردن کیفیت اطلاعات مشتری در سیستم‌های CRM (مورد مطالعه: شعب بانک ملی شهر شیراز)
  • دانلود پایان نامه ارشد : بررسی رنگ و نقش نمدهای کرمانشاه
  • دانلود پایان نامه ارشد : فانتزی برای ویولن‌ و ارکستر سمفونیک
  • دانلود پایان نامه ارشد : مدیریت ارتباط با مشتری و رابطه آن با کیفیت زندگی کاری در سازمان تامین اجتماعی استان گیلان
  • پایان نامه -تحقیق-مقاله | پیشینه تجربی تحقیق در خارج از کشور – 7
  • دانلود پایان نامه ارشد : اصطلاحات نجومی در شعر ظهیر الدین فاریابی
  • پایان نامه ارشد: بررسی تعیین مقاومت نهایی و ضریب رفتار دیوار برشی بتنی سبک با قاب های فولادی سرد نورد شدهLSF
  • پایان نامه ارشد:بررسی قالب‌های موفق برنامه‌سازی در انتقال مفاهیم اخلاقی دین در برنامه‌ها ی کودک دو شبكه كودك ست 7 پارس مسیحی و برنامه‌ها ی كودك شبكه قرآن
  • تعریف لغوی دلیل//پایان نامه ادله دیجیتالی
  • دانلود پایان نامه ارشد:تاثیر مولفه های رهبری امنیت مدار بر رفتارکارکنان شبکه بهداشت و درمان شهرستان بهشهر
  • دانلود پایان نامه ارشد : بررسی عوامل الکترونیکی موثر بر انتخاب بانک توسط مشتریان
  • دانلود پایان نامه افزایش میزان مهریه در فقه امامیه
  • پایان نامه دکتری: شرمساری بازپذیرکننده و بزهکاری و تحلیل جامعه ­شناختی نظریه شرمساری بازپذیرکننده «بریث ویت» در بستر خانواده
  • دانلود پایان نامه ارشد: بررسی ارتباط میان کیفیت زندگی کاری کارکنان و ایجاد دانش سازمانی در شرکت برق منطقه ای هرمزگان
  • دانلود پایان نامه ارشد : بررسی تطبیقی اخلاق از منظر نسبی یا مطلق‌بودن در مثنوی و نهج‌البلاغه
  • دانلود پایان نامه ارشد : تاثیر دین زرتشتی بر دیدگاه شاهنامه در باره جهان پس از مرگ
  • پایان نامه ارشد: روش مواجهه با هنجارها و ناهنجارهای اجتماعی با تأکید بر نهج البلاغه

دانلود پایان نامه - مقاله - تحقیق

 درآمد بدون سرمایه‌گذاری
 فروش پوستر تبلیغاتی
 درآمد از تبلیغات پادکست
 جلوگیری از بیاحترامی
 ایجاد امنیت در رابطه
 حفظ عشق طولانیمدت
 طوطی اکلکتوس سخنگو
 شکست درآمد ویدیویی
 حرکات معنادار گربه
 فروش کتاب تخصصی
 نیاز به تأیید در رابطه
 دندان‌های سگ بالغ
 آموزش هوش مصنوعی Midjourney
 موفقیت در اینستاگرام
 نژادهای سگ غول‌پیکر
 فلسفه و روانشناسی عشق
 میوه‌های ممنوعه برای سگ‌ها
 خرید مطمئن سگ
 احساسات دوگانه عاطفی
 تربیت سگ پکینیز
 فروش طرح معماری آنلاین
 انیمیشن‌سازی حرفه‌ای
 سئو کلاه سیاه هشدار
 درآمد از فروش فایل PDF
 بازیسازی با هوش مصنوعی
 

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کاملکلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل کلیه مطالب این سایت فاقد اعتبار و از رده خارج است. تعطیل کامل

لطفا صفحه را ببندید

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان