:
تردیدی نیست که هر نوع دانش و اندوختهی ذهنی شاعر خواه ناخواه در شعرش انعکاس مییابد،زیرا در واقع آنچه شخصیت معنوی او را شکل میدهد.همان دانشها و تجربهها و آموختههائی است که به مرور زمان و در طول زندگی به دست میآورد.این معارف و دانشها، هنگام سرودن شعر،از نو جان گرفته،مجال بروز و ظهور پیدا می كند.شاید بتوان گفت که شعر، علاوه بر بیان عواطف و احساسات،ترجمانی است از : دانش ها و آموختههای شاعر،بویژه وقتی که این دانش ها و آموختهها با اعتقادات استوار مذهبی و مسائلی که شاعر آنها را از صمیم قلب پیوند داده باشد ،پذیرفته و بدان ها مؤمن و معتقد گردیده است،که در آن صورت شعر او تصویری روشن از آرا و عقاید مذهبی او نیز خواهد بود.
بخش وسیعی از ادبیات غنی و بارور کهن پارسی از این نوع است و به جرأت میتوان گفت: اگر کسی از مباحث دینی و اخبار و احادیث مذهبی و تفاسیر قرآن بیگانه باشد،نمیتواند از خوان گسترده و پر نعمت ادب فارسی به صورت کامل بهره گیرد و از چشمه ی فیاض آن متمتع شود. زیرا بدون وقوف و آگاهی بر اینگونه مسائل و مباحث،فهم و درک بسیاری از سرودهها و اشعار شاعران بزرگ،ناممکن میگردد. این حکم تنها در مورد ادب فارسی مصداق ندارد.بسیاری از آثار شاعران اروپائی نیز تحت تأثیر موضوعات و مسائل مذهبی به وجود آمده است و خواننده این آثار را گریزی نیست، جز آگاهی و وقوف بر مباحث و مسائل مذهبی خاصی که شاعر یا نویسنده،متأثر از آن بوده است.کمدی
الهی دانته و بهشت گمشده جان میلتون از این نوع است و خواننده این دو اثر بدون اطلاع کامل به محتویات انجیل بویژه مباحث و مسائلی که در مورد خلقت و معاد،در این کتاب آمده است.نمیتواند به مقصود و منظور نویسنده راه یابد. اما این موضوع در شعر و ادب پارسی نمایانتر است.دیوان سخنسرایان بزرگ ما چون خاقانی و نظامی و ناصر خسرو و سعدی و نظایر آنان گواه صادقی است بر درستی سخن،زیرا بازتاب آیات قرآنی و اخبار و احادیث نبوی به روشنی در آنها مشهود است.مولوی و حافظ از این جهت چهره ی روشنتری دارند.مولوی در سرودن مثنوی معروف خود به شدت،تحت تأثیر اخبار و احادیث مذهبی است و حافظ در بهرهیابی و اخذ و اقتباس از آیات قرآن،استادی چیره دست است.او با این کتاب مقدس آسمانی انس و الفتی خاص دارد و آنگونه که خود در غزل شماره 94 اشاره کرده آن را با چهارده روایت در حفظ داشته است :
«عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ قرآن ز بر بخوانی با چهارده روایت»
آنچه گرد آمده کوشش و پژوهشی است درباره ی باز نمایی جلوه هایی از قرآن و حدیث در اشعار دیوان حافظ و مقایسه تطبیقی آن با مفاهیم هرمنوتیكی خصوصاً هرمنوتیك شلایرماخر انتخاب این موضوع بیان کننده ی مهم ترین اصل در زندگی ما یعنی قرآن و احادیث است كه یادگیری آن برای حل مشکلات مسلمانان بسیار مفید است .
1-2 بیان مسأله :
یکی از دغدغه های پژوهشگران ادبی معاصر ترسیم مدل فكری عارفان و شاعران ادبیات ایران است ، مطالعه در آثار دو اندیشمند بزرگ جهان یعنی حافظ شیرازی(727-792 هـ .ق)و شلایرماخر آلمانی(1768-1834 م) نزدیكی هایی را در روش كارشان نشان داد كه ما را بر این داشت تا به تحقیق در زمینه حاضر بپردازیم و آن قرابتی است كه میان تاویل های حافظ و هرمنوتیك شلایرماخر دیده می شود .
هرمنوتیک دانشی است که به « فرایند فهم یک اثر» میپردازد و چگونگی دریافت معنا از پدیدههای گوناگون هستی اعم از گفتار، رفتار، متون نوشتاری و آثار هنری را بررسی میکند. دانش هرمنوتیک با نقد روششناسی، میکوشد تا راهی برای «فهم بهتر» پدیدهها ارائه کند؛ اگرچه گروهی از نظریهپردازان هرمنوتیک، با ایجاد و تبیین «روش» در مسیر فهم مخالفند و «فهمیدن» را یک واقعه میدانند که قابل اندازهگیری و روشمندسازی نیست. به زبان سادهتر، دانش هرمنوتیک به دنبال یافتن پاسخی برای این پرسش است که آیا روش و راهکاری وجود دارد تا خوانندگان یک متن و یا بینندگان یک اثر هنری، با بهکارگیری آن روش، به دریافت معنای ثابت و مشخصی از آن اثر یا متن دست یابند؛ یا این که درک و فهم هر مخاطبی مختص اوست و با دیگری تفاوت دارد. در برابر واژهٔ هرمنوتیک، بیشتر از کلمهٔ «تفسیر» و یا «تأویل» استفاده میشود، هرچند که این دو لفظ، ترجمههای مناسبی برای واژهٔ هرمنوتیک نیستند.
فریدریش دانیل ارنست شلایرماخر ( 1834- ۱۷۶۸ م ) فیلسوف و متأله پروتستان آلمانی بود. وی را پیشگام هرمنوتیک مدرن میدانند. بهدلیل تأثیر بهسزای او بر اندیشهٔ متأخر مسیحی، او را پدر الهیات مدرن پروتستان میدانند. شلایرماخر بههمراه هومبولت از بنیانگذاران دانشگاه برلین ( ۱۸۰۸-۱۸۱۰م ) بود. او تا پایان عمر در این دانشگاه به تدریس پرداخت.
فردریش شلایرماخر پدر هرمنوتیک، تردیدهایی بس جدی پیرامون عینی بودن متن انجیلی وارد می کند. اما مسئولیت تکمیل این وظیفه به عهده فردریش نیچه (1900-1844 م ) متفکر اصلی پسامدرنیسم، افتاد و با این نظریه آغاز شد که زبان توان انتقال حقیقت غایی را دارا نیست. او این اندیشه را پیش کشید که هر آنچه برای ما مانده است، صرفاً تفسیر است.
از آثار شلایرماخر می توان « ایمان مسیحی » را نام برد كه به عنوان برداشت جدیدش از مسیحیت محسوب می شود ، همچنین « مذهب » – شامل سخنرانی هایی خطاب به منكران اندیشمند – كه در آن می كوشد تا جایی را برای دین درمیان روشنفكران فرهیخته آلمان كه بیشتر آنان از ایمان رسمی روی گردانده بودند ، پیدا كند .
شلایرماخر در تفسیر كتاب مقدس دیدگاهی دارد كه موضوع اصلی ما در این پایان نامه است . او به شكلی از تفسیر شهودی معتقد است كه بر پایه تجربه دیدنی مفسران است . در تفسیر های عرفانی بویژه تاویل هایی كه حافظ از آیات قرآنی در آثار خود ارائه می دهد مدل شهودی برپایه تجربه دینی دیده می شود .
خواجه شمسالدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (792–727 ه .ق)شاعر بزرگ سده هشتم ه . ق یکی از سخنوران نامی جهان است. بیشتر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند.او از مهمترین تاثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته میشود . در قرون هجدهم و نوزدهم میلادی اشعار او به زبانهای اروپایی ترجمه شد و نام او بگونهای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت.
دیوان حافظ که مشتمل بر حدود ۵۰۰ غزل، یك قصیده، دو مثنوی، چندین قطعه و تعدادی رباعی است، تا کنون بیش از چهارصد بار به اشکال و شیوههای گوناگون، به زبان فارسی و دیگر زبانهای جهان بهچاپ رسیدهاست. حافظ چیرهدستترین غزل سرای زبان فارسی است ، او از آیات قرآن مجید در اشعار خود به طور مکرر استفاده کرده است :
« ندیـدم خوش تر از شعــر تو حافـظ به قرآنــی كه انــدر سینه داری » ( غزل 447 )
« صبــح خیــزی و سلامـت طلبــی هرچه کردم همه از دولت قرآن کردم » ( غزل 319 )
او برخی از حدیثهای قدسی را نیز تبدیل به غزلهای وزینی كرده است از جمله غزل 206 كه در آن دو بیت زیر آمده است :
« پیش از اینت بیش از این اندیشه عشاق بود مهـر ورزی تـو با ما شهــره آفاق بـود
سایه معشـوق اگر افتاد بر عاشـق چه شد ما به او محتاج بودیم و او به ما مشتاق بود »
و یا غزل 152 با مطلع :
« در ازل پر تو حسنت زتجلی دم زد عشق پیدا شد و آتش به همه عالم زد »