:
نیروی انسانی ماهر و كارآمد پربهاترین و ارزنده ترین ثروت و دارایی هر كشور است. بسیاری از كشورها با وجود برخورداری از منابع طبیعی سرشار بدلیل عدم استفاده صحیح از نیروی انسانی، توان استفاده از این مواهب الهی را ندارند و استانداردهای زندگی پائینی دارند. دیگر ملتها به رغم كمبود منابع طبیعی، در نتیجه داشتن نیروی انسانی كارآزموده و كارآئی بالا به آسایش و رفاه رسیدهاند موفقیتهای
اخیر در استفاده بهینه از نیروی انسانی با بكارگیری شیوههای مدیریت مشاركتی،توجه سازمانها را بیش از پیش به سرمایهگذاری بر روی نیروی انسانی جلب كرده است.
با هر نگرشی كه مشاركت را مدنظر قرار دهیم، این نكته را نمیتوان انكار كرد كه مشاركت در عمل چنان كامیاب بوده، كه به طور گسترده، در بیشتر كشورهای جهان پذیرشی عام یافته است. بیشك، چنین مقبولیتی در سایه اثربخشی مشاركت در بالا بردن بهرهوری سازمانها، تعمیم دموكراسی، بهبود روابط كار و مانند اینها، به دست آمده است. حتی گفته شده است كه یكی از الزامات توسعه هر كشوری تامین مشاركت افراد در اداره امور است (رهنورد، 1378، ص 2).
همچنین، مشاركت كاركنان در تصمیمگیری مزایای خاص زیادی را بدنبال دارد كه میتوانند بطور مستقیم یا غیر مستقیم در تحقق اهداف سازمانی نقش داشته باشند. از جمله مزایای سازمانی مشاركت میتوان، به تعهد سازمانی، اشاره كرد كه عامل موثری در رفتار سازمانی كاركنان و نهایتاً بازده سازمان میباشد. تعهد سازمانی به نگرشهای مثبت یا منفی افراد نسبت به كل سازمان (نه شغل) كه در آن مشغول به كارند اطلاق میگردد. افرادی كه دارای تعهد سازمانی بالایی هستند، اهداف و ارزشهای سازمانی را در حد بالایی میپذیرند، تمایل جدی به تلاش برای تحقق اهداف سازمانی دارند و به باقی ماندن و ادامه كار در سازمان علاقمند میباشند.
نظر به اینكه دولت جمهوری اسلامی ایران درصدد است مدیریت مشاركتی را در سازمانهای بخش دولتی از طریق ساز و كارهای آن مستقر سازد جا دارد برای تقویت و استحكام مبانی استقرار مكانیسمهای مذكور، ادعاهای مربوط به رابطه مشاركت در تصمیمگیری و پیامدهای مثبت آن و همچنین مزایای فردی و سازمانی آنها بعنوان عوامل تعدیل كننده و پیش برنده مورد شناسایی و آزمون قرار گیرند.
در این پژوهش برآنیم كه رابطه مشاركت در تصمیمگیری و تعهد سازمانی را بعنوان یكی از پیامدهای مثبت مشاركت با در نظرگرفتن متغیرهای فردی و سازمانی مختلف مورد بررسی قرار دهیم.
1-2 بیان مساله:
با توجه به الزام دستگاههای اجرایی (مصوب شورای عالی اداری) به طراحی و استقرار برنامههای مختلف مشاركت، سازمانها موظف هستند در ظرف زمانی تعیین شده به این مهم بپردازند (رهنورد، 1378، ص 76)، اما سازمانها با این مساله / مشكل مواجه هستند كه تا چه حد میتوانند در شرایط فعلی به پیامدهای مشاركت منجمله افزایش تعهد كاركنان به سازمان دست یابند. به عبارتی دیگر، شناخت جنبههای مختلف مشاركت و تعهد سازمانی موضوعی است كه مستلزم بررسی علمی و موشكافی دقیق میباشد. این پژوهش سعی دارد ارتباط بین مشاركت در تصمیمگیری و تعهد سازمانی را مورد بررسی قرار دهد.ابعادی از موضوع كه در این پژوهش مورد بررسی قرار میگیرد در متغیر مشاركت، مشاركت اجتماعی، فردی و اقتصادی / استراتژیك است و در متغیر تعهد سازمانی، تعهد به قوانین و مقررات، ماندگاری در سازمان، تلاش مضاعف و حرفهای كار كردن میباشد. به طور مشخص در این پژوهش تلاش میشود تأثیر متغیرهای میانجی مثل زعم كاركنان نسبت به نگرش مثبت سرپرستانشان، قابلیتهای خودشان، وجود فرصت برای پیشرفت شغلی و رضایت از فرایندهای ارتباطی در سازمان در نقش مشاركت كاركنان روی تعهد سازمانی مورد بررسی قرار گیرد. با توجه به پایین بودن تعهد سازمانی كاركنان، تحقیق به دنبال این است كه تعیین كند تا چه حد برنامههای مشاركتی میتواند به افزایش تعهد كاركنان كمك كند.