<p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">:</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">زبان گسترده ترین و پیچیده ترین و در عین حال راحت ترین وسیله ارتباط بین انسان هاست این ابزار که دستگاهی منظم و با قاعده (<span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">system</span>) است، ویژگی دیگری هم دارد و آن صورت گفتاری و آوایی است. انسان ها از این دستگاه منظم به شکلهای گفتاری و نوشتاری بیشترین بهره را می برند. به نظر می رسد برجسته ترین ویژگی زبان “با نظم بودن” آن است که واحدهای سازنده آن به طور منظم و با قاعده همیشه در صورتهای
شهر مجموعهای از فضاهاست. فضاهایی که یکی از وجوه تمایز محیط شهری با محیط غیرشهری (روستایی، طبیعی، دست نخورده و واژگان دیگری که میتوان در مقابل شهر قرار داد) است. فضا مفهومی ادراکی است. ادراک از فضا را نمیتوان به عنوان عنصری یکپارچه در نظر گرفت که در تمامی افراد یکسان است. یک فضای واحد میتواند بسته به سن، جنسیت، قومیت، طبقهی اجتماعی و متغیرهای دیگر فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و جمعیتشناختی به اشکال متفاوتی ادراک شود.
برای نمونه، تصوری که یک کودک از بیلبورد تبلیغاتی یک شرکت تولید شکلات دارد، تصویری از یک حسرت است، برای یک زن مستخدم که چهار فرزند کوچک دارد و برای پیرزنی که مبتلا به بیماری دیابت است نیز یک حسرت است اما این «حسرت» تنها عنوانی یکسان دارد و ماهیت آن در ادراک افراد نامبرده یکسان نیست. زیرا هر احساس یا شناختی از خاستگاههای متفاوتی برمیخیزد. یک بیلبورد تبلیغاتی میتواند برای کسی که شیرینیگریز است حس نامتبوعی ایجاد کند و برای یک طرفدار حقوق حیوانات احساس انزجار و فردی که گرایشهای ضد سرمایهداری دارد احتمالا بیش از آن که مجذوب بیلبورد شود به چهرهی سرمایهداری و چرخهی سودی که پشت نصب این بیلبورد نهفته است توجه میکند. تفاوت نگرش این افراد ناشی از ماهیت تمایزات اجتماعی – فرهنگی است. اگر یک بیلبورد سادهی شهری بتواند تصوراتی این چنین متمایز را در ذهن بینندگان ایجاد کند، باید انتظار داشت تصور ادراکشدهی افراد از رابطهای که در شهر با «چیزها» و «فضاها» برقرار میکنند و احساسی که از این رابطه در آنان ایجاد میشود نیز بسته به زمینه اجتماعی و فردی متفاوت باشد.
چنانچه پیش فرض وجود رابطه میان فضاهای شهری و نگرشهای افراد را پذیرا شویم به این نتیجهگیری خواهیم رسید که روابط اجتماعی افراد نیز از فضاهای شهری تاثیر میگیرد. زیرا پیوند میان شناختها و احساسات با منشها و کنشها از دیدگاه جامعهشناختی امری بدیهی است. با توجه به اهمیت جنسیت به مثابهی یک عامل تعیینکنندهی بنیادین در شیوههای جامعهپذیری افراد، پیشبینی میشود که نگرشهای مردان و زنان نیز نسبت به مولفههای فضایی متمایز باشد و به تبع آن کنشها و منشهای فضایی به شکل متفاوتی در دو جنسیت بروز یابد.
برای نمونه، یک کوچهی تاریک در یک مرد ورزشکار که با ساک ورزشی به سمت باشگاه میرود همان ادراکی را تولید نمیکند که در یک دختر پانزده ساله که از کلاس به خانه برمیگردد. انتظار زن جوان برای تاکسی در کنار یک اتوبان نیز همان تجربهای نیست که یک مرد با آن مواجه میشود. اما عنصر متمایزکنندهی این ادراکها چیست؟ آنچه که دختر پانزده ساله را از کوچهی تاریک میترساند یا احساس زنی که کنار اتوبان منتظر تاکسی ایستاده است، یعنی «احساس ناامنی» ناشی از تنظیمات فضایی، نه ناشی از جنس این افراد بلکه تابعی از مولفههای
فضایی و موقعیت این افراد در اجتماعی است که به آن تعلق دارند. فرض ما بر این است که احساس ناامنی برای زن شهرنشین تجربهای زیسته است. اما آیا شهر به خودی خود این ترس را ایجاد میکند؟ به نظر میرسد که چنین نباشد. همین زن، زمانی که همراه با فرد دیگری (به خصوص اگر همراه او مرد باشد) در همان نقطهی اتوبان ایستاده باشد، احساس ناامنی در او به شدت کاهش مییابد. پس مکان شهری به خودی خود نمیتواند عامل تولید احساس ناامنی در کنشگران باشد. یک زن به تنهایی در مرکز شهر قدم میزند بدون این که احساس ناامنی داشته باشد. شاید علت حضور و تجمع مردم در مرکز شهر است. اما آیا مردمی که در اتوبان سوار بر اتومبیلهای خود میگذرند فرقی با این افراد دارند؟ آنچه میان مرکز شهر و اتوبان تمایز ایجاد میکند نحوهی تنظیم مولفههای فضایی است. حضور مردم چه در اتوبانها و چه در مرکز شهر عنصری ثابت است. چیزی که در اتوبان ایجاد تمایز میکند نوع طراحی فضا است که افراد پیاده را به درون اتومبیلهایشان منتقل کرده است. فضای اتوبان، با حذف پیادهروها قدرت قدم زدن را از افراد سلب میکند. فرد خود را به عنوان عنصری مزاحم در فضایی که قرار نیست کسی در آن راه برود تصور میکند. اما این احساس برحسب جنسیت اشکال متفاوتی به خود میگیرد. ادراک زنان از این نوع هنجارشکنی جزئی چیزی متفاوت از ادراک مردان است. برای یک زن، یک کوچهی خلوت در میانهی روز، یک خیابان تاریک، کنار اتوبان، درون یک تاکسی که سرنشینان دیگرش همه مرد هستند، صندلی جلوی همان تاکسی، پلهای عابرپیاده، کوچههای بنبست، پارکهای خلوت، زیر پلهای بزرگ، محلههایی که برچسب ناامنی خوردهاند یا به هر دلیلی بدنام هستند، حومه های خلوت شهری، پیادهروهای کمعرض، خیابانهایی که محل کسب وکار مردان هستند، سرویسهای بهداشتی عمومی، اتوبوسهای حمل و نقل عمومی خلوت (به خصوص در ابتدا و انتهای روز)، حتا خانهی خود فرد زمانی که در آن تنهاست، اتومبیلهای شخصی غیرتاکسی که در حمل و نقل عمومی مشغول به کار هستند، همه تصور ناامنی را تداعی میکنند.
این احساس ناامنی میتواند ریشه در تجربیات مستقیم خود فرد، تجربیات غیر مستقیم فرد (نزدیکان او)، حافظهی جمعی شهروندان از این فضاها و تا حد زیادی شکل فضاهای شهری داشته باشد. فردی که یک بار در یک کوچه ی تاریک مورد حمله قرار گرفته باشد، احتمال کمی میرود که هنگام عبور مجدد از مکانهای مشابه احساس امنیت داشته باشد. اگر دوست یا خواهر او نیز تجربهی مشابهی را برای او بازگو کرده باشد، باز تصور او از فضایی که در ذهن او ایجاد شده است میتواند به تولید احساس ناامنی در فضاهای مشابه فضاهای تصورشدهی قبلی بیانجامد. تجربیاتی که شهروندان یک شهر از خشونت در فضاهای مختلف شهری دارند میتواند در حافظهی جمعی ثبت شده و آن را نسبت به فضاهای مشابه احساس کند. اگر شهری در زمانی نزدیک تجربهی ناگواری، مانند ربوده شدن افراد در اتوبان، را داشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که شهروندان آن از حضور در اتوبانها احساس امنیت کافی داشته باشند. حافظهی جمعی در شهر می تواند عنصری تعیین کننده در نحوهی نگرش شهروندان به فضاها و روابط شهری باشد. اما میتوان تصور کرد که همین شهروندان اگر میتوانستند در اتوبانهایی قدم بزنند که محلهایی مخصوص عبور عابران پیاده داشت که از طریق موانع یا چنانچه در برخی خیابانها مرسوم است، کانالهای بزرگ آب از محل عبور اتومبیلها جدا میشد، شاید احساس بهتری از قدم زدن در اتوبانها حاصل میشد (رهبری، 1393).
بحث ناامنی شهری که در چند بند گذشته به آن پرداخته شد تنها یک نمونه از تاثیر فضاهای شهری بر ادراک شهروندان است که چنانچه شرح آن رفت، بسته به جنسیت متفاوت است. مجموعهی این برداشتهای احساسی و شناختی تولید شده در شهروندان به یک ادراک عمومی از حقوق شهروندی میانجامد که تمرکز ما در این پژوهش مطالعهی ابعاد و عوامل تاثیرگذار بر آن و ارتباط آن با مفهوم جنسیت است. بدیهی است که هم زنان و هم مردان از مولفههای فضایی تاثیر میپذیرند. از این رو به جای تمرکز بر ادراک زنان، مفهوم جنسیت را به عنوان عاملی تعیینکننده در ادراک از فضاهای شهری در نظر گرفتیم تا علاوه بر بررسی وضعیت ادراک زنان از حق به شهر، به مطالعهی تفاوتهای جنسیتی نیز بپردازیم. بدین منظور این نوشتار به شرح زیر به شش فصل تقسیمبندی شده است:
فصل یکم: کلیات
در این فصل به بیان مساله، اهمیت و ضرورت پژوهش، پرسشها، اهداف و فرضیههای پژوهش و هم چنین مشکلات و محدودیتهای پژوهش پرداخته شده است.
فصل دوم: پیشینهی پژوهش
در این فصل پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است. این فصل به دو بخش پژوهشهای داخلی (ادبیات تولید شده توسط محققان داخل ایران) و پژوهشهای خارجی (ادبیات بینالمللی) تقسیمبندی شده است ضمن این که جایگاه پژوهش حاضر در ادبیات مربوطه مشخص میشود.
فصل سوم: مبانی نظری
در این فصل مرور نظریههای استفاده شده در پژوهش و چهارچوبهای نظری و مفهومی این پژوهش به تفصیل معرفی شده و نحوهی استفاده از مفاهیم و مدلهای کلیدی در پژوهش به بحث گذاشته شده است.
فصل چهارم: روش پژوهش
فصل روش پژوهش به معرفی روشها و تکنیکهای انتخاب شده برای انجام پژوهش اختصاصیافته و نشان میدهد که در تولید هر بخش از دادههای مورد نیاز، از چه رویکردهای روششناختی بهره گرفته شده است. ضمن این که مواردی چون جامعه آماری، نمونهگیری، بررسی ابزار تحقیق با انجام آزمونهای اعتبار و روایی نیز در این فصل مدنظر گرفته است.
فصل پنجم: یافتهها
فصل یافتهها به گزارش یافتههای تحقیق میپردازد که در سه بخش یافتههای کمی (گزارش یافتههای حاصل از پیمایش)، یافتههای کیفی (گزارش یافتههای حاصل از روشهای کیفی از جمله مصاحبه و مشاهده عمیق) و یافتههای مشاهدهای به بحث گذاشته شده است.
فصل ششم: نتیجهگیری
در این فصل که مهمترین بخش پژوهش محسوب میگردد به پرسشهای اصلی و فرعی پژوهش که در بخش کلیات مطرح شدهاند پاسخ داده میشود و یافتههای پژوهش به بحث گذاشته میشود. این فصل شامل برخی پیشنهادها نیز خواهد بود. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و توسعهای است و انتظار میرود بخش نتیجهگیری آن ضمن گسترش مرزهای مفهومی و نظری جامعهشناسی شهر و فضا، به ایجاد ایدههای جدید نظری نیز بینجامد. بنابراین آنچه در بخش پیشنهادها مطرح میگردد (با توجه به کاربردی نبودن تحقیق) بیش از آن که شامل برنامههای عملی باشد، در راستای راهبردهای نظری است.
بخش ضمایم و منابع دو بخش انتهایی نوشتار حاضر را تشکیل میدهند.
[1] Perceptive
[2] لسیتین مورد استفاده در این شکلاتها روی حیوانات آزمایشگاهی امتحان میشود.
[3] Perceived
[4] Sex
[5] برای نمونه خیابان هایی که محل تجمع اصنافی مانند فروشندگان قطعات یدکی و خدمات تعمیرات خودرو هستند.
گفتاری و نوشتاری ظاهر می شوند.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">همه زبان شناسان بر این موضوع که توانایی زبان در خلق جمله های تازه بی حد و مرز است اتفاق نظر دارند و می دانند که آدمی از رهگذر همین ویژگی زبان قادر است هر آنچه را در ذهن دارد در قالب الفاظ بیان کند. با توجه به اینکه هیچ انسانی جمله هایی را که بیان می کند از قبل حفظ نکرده این سؤال مطرح می شود که او چگونه از عهده این کار بر می آید؟ پاسخ این است که زبان پدیده ای است با قاعده و وقوف ناخودآگاه آدمی بر قواعد آن به او امکان می دهد تا بی نهایت جمله خلق کند.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">نوآم چامکسی این نکته را چنین بیان می کند:</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">“فردی که زبانی را می داند در حقیقت نظامی از قواعد را فرا گرفته است، نظامی که لفظ و معنا را به طریق خاصی به هم می پیوندد.”</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><br /></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><a href="http://pifo.ir/%d9%be%d8%a7%db%8c%d8%a7%d9%86-%d9%86%d8%a7%d9%85%d9%87-%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b2%d8%a8%d8%a7%d9%86-%d8%b4%d9%86%d8%a7%d8%ae%d8%aa%db%8c-%d8%a7%d8%b3%d9%85-%d9%85%d8%b1%da%a9%d8%a8/” style="font-family: yekan, tahoma; font-size: 10pt; text-align: right;"><img class="alignnone size-full wp-image-587297″ src="http://ziso.ir/wp-content/uploads/2020/10/thesis-paper-81.png” alt="مقالات و پایان نامه ارشد” width="400″ height="199″ /></a></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"> (چامسکی، 1972، ص 29 )</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">دستور زبان در کلی ترین مفهوم، شناخت و توصیف و تبیین همین قواعد است. زبان شناسی و دستور، شاخه هایی از دانش هستند که به شناخت و بررسی واقعیت ها و قواعد حاکم به زبان می پردازند. دستور(<span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">grammar</span>) بخشی اززبان شناسی است که درباره ی ساختمان آوایی، صرفی و نحوی ومعنایی زبان بحث می کند. البته برخی دستور را شامل آواشناسی، نحو و معنی شناسی می دانند. دستور نویسانی که بر مبنای زبان شناسی، به توصیف و تحلیل ساختمان دستوری زبان می پردازند، صرف، سازه شناسی وسازه را بخشی از آواشناسی می شمارند. <span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">)</span>مشکوه الدینی، 1377 )</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">به هر حال چون دستور، قواعد حاکم بر زبان را بررسی می کند، باید به گونه ای همه ی اجزای سازنده را بشناسد و از این نظر سه بخش عمده دارد:</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">آواشناسی(<span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">phonetics</span>)، صرف یا سازه شناسی(<span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">morphology</span>)و نحو(<span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">syntax</span>).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">تحقیق درباره هریک ازعناصرزبان به شکلی جداگانه، کار آموختن و آموزش دستور را بهتر، عملی تر و دقیق تر می کند. بخش اسم یکی از مباحث مهم صرف(سازه شناسی)ونحو زبان است.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">اسم مرکب از رهگذر فرآیندی ساخته می شود که به آن ترکیب می گویند.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">ترکیب اغلب چنین تعریف می شود:</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">“ساختن واژه از طریق پیوستن (معمولاً) دو واژه مستقل. (کاتامبا، 1993، ص264، بائر، 2009 ص243).</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">با توجه به مجموع ملاک هایی که برای تشخیص واژه مرکب به دست داده اند، تردیدی نیست که در دو زبان فارسی و انگلیسی شمار زیادی واژه مرکب وجود دارد.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">“اسم مرکب فعلی” که مبحث این رساله است به ترکیباتی می پردازد که جزئی از آن فعل است و در معنای اسم به کار می رود. حدود یک صد و شصت اسم مرکب فعلی در زبان فارسی و یک صد اسم مرکب فعلی در زبان انگلیسی مورد بررسی و پژوهش است.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);"><span style="box-sizing: border-box; font-weight: 700;">بیان مساله</span></p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">در این رساله سعی شده با ارائه تعریف از اسم مرکب فعلی، چگونگی ساخت و الگوهای سازنده این اسامی، در دو زبان فارسی وانگلیسی مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. این تحقیق بر اساس مطالعه منابع موجود در باره ترکیب در زبان و اسم مرکب به طور کلی و سپس مطالعه اسم مرکب فعلی در دو زبان مذکور به طور اخص صورت گرفته است. برای این منظور حدود یک صد و شصت اسم مرکب فعلی در زبان فارسی و یک صد اسم مرکب فعلی در زبان انگلیسی انتخاب گردیده است. یافتن شباهت ها و تفاوت های این نوع ترکیبات در دو زبان هدف این پژوهش است.</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">اهمیت و ضرورت تحقیق :</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">بدیهی است که بدون دانستن دستور زبان هم می توان سخن گفت، اما آموختن و آموزش زبان مزایای زیادی دارد، از جمله کمک به تثبیت زبان، پرهیز از خطا و لغزش در گفتار و نوشتار، پیشگیری از تحولات بی قاعده، کمک به واژه سازی، آموزش بهتر زبان به بیگانگان، فهم متون گذشته، وضع اصطلاحات علمی، فنی و….</p><p style="box-sizing: border-box; margin-bottom: 10px; color: rgb(51, 51, 51); font-family: Yekan, Tahoma, Verdana, Helvetica, Arial, sans-serif; font-size: medium; text-align: start; background-color: rgb(255, 255, 255);">از آنجایی که واژه سازی نقش زیادی در جاودانگی و پویایی هر زبانی ایفا می کند، آشنایی با ترکیب و نحوه ساخت اسم مرکب ما را در حفظ زبان مادری و تکامل و پویایی آن یاری خواهد داد. با نگاهی هر چند سریع به منابع دستور سنتی و جدید مشخص شد که تحقیقات کافی درباره اسم مرکب فعلی در زبان فارسی صورت نگرفته است و هنوز نیاز به پژوهش های جدید احساس می شود. در این راستا سعی شده به شکلی نظام مند نحوه ساخت اسم مرکب در زبان فارسی و انگلیسی به شکل جداگانه مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان با مقایسه آن دو زبان گام مهمی در راه آموزش بهتر هر دو زبان برداشت.</p>