، تعریف مسئله تحقیق، اهمیت و ضرورت تحقیق، پرسشهای اساسی پژوهشی، اهداف تحقیق، فرضیهها، روش تحقیق و تعریف واژه های کلیدی و حدود و قلمرو تحقیق است.
فصل دوم: در این فصل موضوع تحقیق، یعنی مفهوم حیا را از نظر لغوی و اصطلاحی مورد بررسی قرار دادهایم و با مراجعه به آیات و احادیث و متون منثور و منظوم عرفانی، مهمترین ویژگی و آثار و مراتب آن را استخراج نمودهایم.
فصل سوم: زندگینامه مولوی، مرشدان و مریدان برجسته مولوی، جلوههای سهگانه زندگی مولوی، دوران طلبگی مولوی، مولوی و سلوک عملی، مولوی و ملاقاتش با شمس تبریزی، جایگاه شعری مولوی، آثار مولوی، مثنوی معنوی، غزلیات شمس، فیه مافیه، مکتوبات، مجالس سبعه، آثار مکتوب در خصوص مولوی، خاستگاه، اندیشهها و باورهای مولوی، عشق، تجلی، وحدت وجود، فنا و بقا، انسان کامل، آثار و نتایج باورهای مولوی.
فصل چهارم: مهمترین فصل پژوهش است که به بررسی مفهوم حیا در مثنوی و غزلیات شمس اختصاص دارد. در این فصل ضمن تعریف حیا و مراتب آن از منظر مولانا، نخست حکایاتی را که با محوریت حیا بیان شدهاند مورد نقد و تفحص قرار دادهایم، سپس به تبیین مهمترین اشارات مولانا پیرامون مقولة حیا پرداختهایم و مواردی چون جایگاه حیا، ویژگیهای حیا، انواع حیا و جنبههای خاص حیا مورد نقد قرار دادهایم.
فصل پنجم: نتیجهگیری پژوهش و ارائه پیشنهادهایی برای پژوهشهای بعدی، مطالبی است که در این فصل مطرح شده است.
لازم به ذکر است که متن اصلی تحقیق در این پایاننامه، مثنوی معنوی (شش دفتر) به تصحیح توفیق سبحانی و غزلیات شمس، به اهتمام بدیعالزمان فروزانفر میباشد.
1-2 بیان مسأله
حیا در لغت به معنی شرم است و در اصطلاح انقباض نفس است از چیزی و ترک آن به علت ملامت و سرزنشی که در آن است. آن بر دو نوع است: اول نفسانی و آن شرم است که خدای تعالی در نفوس آفریده است مثل حیا از کشف عورت و جماع بین مردم. دوم ایمانی، و آن شرمی است که مؤمن را از ارتکاب معاصی باز میدارد.
مفهوم شرم و حیا در آثار منثور صوفیه تا قرن ششم، بسامد بالایی دارد و از آن پس رفته رفته در اشعار عارفان نیز وارد شده است.
مفهوم شرم و حیا در اشعار مولانا هم جنبههای اخلاقی و دینی را در بر میگیرد و هم جنبهها و گرایشهای عرفانی و شهودی را. آنچه مسلم است مولوی در رویکرد معرفتی خود در خصوص مفهوم شرم و حیا، از طرفی از برکات قرآن و سنت بهره جسته و از طرفی دیگر بر نظرگاههای عارفان پیش از خود عنایت داشته است.
بهطور کلی، مولوی در بیان مفهوم شرم، اتّصاف آن را هم بر خداوند و هم بر بنده جایز میداند. در این خصوص وی گاه شرم و حیای انسان را در مقام سالک و بنده حقجویی که مواجهه با عقبههای سهمناک سلوک است، معرفی میکند. و گاه به عنوان عاشق مفتون و سوخته زبون و مجنون غرق در خون. از اینرو جلوههای گوناگونی از شرم و حیای عاشقانه و عارفانه را به تصویر میکشد. حیایی که متصّف بدان، در نسبت و ارتباطی که با معشوق دارد متجلی گردیده است و بدان سبب دچار آزرم میگردد. گاه نیز از جنبههای دیگر به ترک شرم و آزرم عاشق در مواجهه با ساحت عشق و جهت نیل به وصال معشوق نظر میکند. با این اوصاف از نظرگاه مولوی ارتباط عمیقی و مستحکمی بین شرم و ترک آن با مفهوم عشق وجود دارد.
بنابراین با بررسی نسبت بین شرم و عشق و همچنین گرایشهای دوگانه حیا و ترک حیا در اشعار مولوی به لحاظ پژوهش بسیار حائز اهمیت بوده و گویای مبانی بکر و ناب عرفانی و مبیّن مدل معرفتی مولوی در این خصوص است.
همچنین بررسی جامع این اصطلاح در اشعار مولوی و تحلیل تفاوتهای معنایی و تناقصهای آن، میتواند نقاب ابهام را از رخسار معانی این لطیفه سترگ عرفانی برگشاید و فهم جامع و درستتر مفهوم شرم و حیا را معروض گردد.