توجه به نوسازی بافت های فرسوده شهری می تواند چارچوب مناسبی را تحقق توسعه پایدار شهرهای امروز به دست دهد. از آنجا که یکی از موانع دستیابی به توسعه پایدار شهری ، ضوابط و مقررات محدود کننده شهرسازی می باشد، تحقیق حاضر تلاش می کند تا تاثیر ضوابط و مقررات ارتفاع پذیری طرح های تفصیلی را بر بهسازی و نوسازی مسکن در بافت های فرسوده شهر اصفهان بررسی نماید. بدین منظور، در فصل اول پایان نامه، کلیات تحقیق، شامل بیان مساله، هدف تحقیق، سوال و فرضیه تحقیق، و معرفی اصطلاحات کلیدی مربوط آورده شده است. فصول دوم و سوم تحقیق حاضر به ارائه مبانی نظری و فنی تحقیق به ترتیب شامل معرفی توسعه پایدار، شناسایی بافت های شهری و نظریات نوسازی بافت های شهری، تعیین روشهای ارتفاعی و شناسایی مولفه های موثر در ارتفاع پذیری ساختمانها اختصاص دارد. فصل چهارم و پنجم، تجارب کشورهای مختلف جهان و کشور ایران را در زمینه تهیه طرح های توسعه شهری بیان می دارد و در فصل ششم ضوابط عام و خاص ارتفاع پذیری بافت های شهری ارائه می گردد. در فصل هفتم، شهر اصفهان و بافت های فرسوده آن ، جمعیت و طرح های توسعه شهری در آن شناخته می شود. فصل هشتم، تشریح کننده عوامل و مولفه های سایه اندازی در قطعات موجود در بافت فرسوده شهر اصفهان و ارائه 6 مدل عملی-مثالی و بررسی موارد مذکور در دو نمونه بافت فرسوده می باشد. فصل پایانی نیز به ارائه نتیجه کلی
تحقیق و راهکارهای پیشنهادی تعلق دارد.
طرح مسئله
در طی دهه های اخیر، رشد سریع در شهرهای بزرگ و کلان شهرها که عمدتا” ناشی از افزایش جمعیت، بدلیل رشد طبیعی جمعیت و مهاجرت از روستا و شهرهای کوچک به آنهاست، دگرگونی زیادی در ساختار فضایی – کالبدی و شرایط اقتصادی و اجتماعی زیست این شهرها بوجود آورده است. رشد شهر نشینی و افزایش جمعیت شهرهای بزرگ و کلان شهرها دو دسته اثرات نامطلوب بر ساختار فضایی و کالبدی این شهرها در پی داشته است. از یک طرف گسترش شهر در پیرامون و حاشیه و عمدتا” بر اراضی کشاورزی و باغات را دامن زده است و باعث از بین رفتن منابع ارزشمند محیط سبز و طبیعی شهرها شده است، که لزوم توجه به راهکارهایی را برای جلوگیری از تخریب اراضی کشاورزی اطراف شهرها را بیش از پیش حیاتی ساخته است. از طرف دیگر تحت تاثیر گسترش افقی شهر، بافت درونی شهرها با مشکلات عدیده ای از جمله فرسودگی مواجه شده اند. موقعیت عمدتا” مرکزی و وجود برخی زیرساختهای مورد نیاز شهری در بافتهای درونی شهر ضرورت توجه به این بافتها را دوچندان کرده است.
با توجه به این دو دسته مسائل و مشکلات فضایی – کالبدی شهرهای بزرگ ( 1- گسترش شهر بر روی اراضی باارزش کشاورزی پیرامون، 2 – فرسودگی فضایی – کالبدی بافتهای درونی شهر ) لزوم اتخاذ روشها و راهبردهایی برای توسعه شهرها که بتواند این دو دسته مسائل و مشکلات مطرح شده را سامان بخشد، بیش از پیش ضرورت دارد. در این خصوص راهبردهای مختلفی مورد توجه مدیران و برنامه ریزان شهری قرار می گیرد که از این میان، راهبرد توسعه درون زای شهری، یعنی توجه به بهسازی بافت و نوسازی مسکن در بافتهای درونی و فرسوده شهرها، راهبرد و روشی است که می تواند این دو دسته مسائل و معضلات فضایی – کالبدی شهرها را بطور همزمان حل نماید. از جمله علت هایی که نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده و درونی شهرها را به عنوان یک راهبرد و روش اصولی و علمی در جهت حل مسائل و مشکلات شهرها توجیه می نماید، وجود توانهای بالقوه و بالفعل موجود در آنهاست. از جمله این توانها، می توان به وجود زیرساختهای مورد نیاز شهری شامل آب و فاضلاب، برق، گاز و مخابرات و شبکه راههای ارتباطی بالنسبه مطلوب، دسترسی آسان این بافتها به مراکز تجاری، فرهنگی و آموزشی که ناشی از موقعیت مرکزی آنها در ساختار شهرها می باشد، اشاره نمود. متاسفانه باوجود این امکانات و فرصت هایی که بافتهای درونی شهرها در مقایسه با اراضی پیرامونی شهرها از آنها برخوردارند، بدلیل پاره ای از موانع نتوانسته در چرخه توسعه پایدار شهری نقش موثری ایفا نمایند.
امروزه، مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، بهداشتی و کالبدی موجود در بافتهای درونی و عمدتا” فرسوده شهرها باعث شده که ساکنین اصیل و بومی این مناطق که از توانهای اقتصادی بالنسبه مطلوبی برخوردار بودند، بافت های درونی شهر را ترک گفته، به مناطق پیرامونی و نوساز شهری مهاجرت نمایند. سایر ساکنین قدیمی بافت که یا توان اقتصادی لازم برای مهاجرت از بافت را نداشته و یا بدلیل پاره ای از مسائل تمایل به اینکار نداشته، به همراه مهاجران عمدتا” کم توان اقتصادی به جایگزینی اقشار توانمند اقتصادی ساکن در بافت شده اند. در حال حاضر، ساکنین بافت های فرسوده شهری عمدتا” نه خود توان نوسازی و بهسازی مسکن و بافت محله خود را دارند و نه سرمایه گذاران بخش خصوصی و تولیدکنندگان مسکن شهری به دلیل وجود پاره ای ضوابط و مقررات ناکارآمد طرح های تفصیلی شهری امکان مشارکت در نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده را دارند.
برغم توانهای بالقوه و بالفعلی که بافت های فرسوده و درونی شهر برای نوسازی و توسعه دارند، به دلایل بسیاری این توانهایی بالقوه و بالفعل نتوانسته است این بافت را در مدار توسعه قرار دهد. از جمله این دلایل که موضوع تحقیق حاضر می باشد، ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی می باشد. این ضوابط و مقررات که برای نظام دهی به ساخت و سازهای شهری تدوین شده اند، در اغلب موارد، بدون اینکه مبانی علمی و تخصصی آنها روشن باشد به عنوان مانعی دست و پاگیر مردم جهت نوسازی اینگونه بافت ها بوده است. در برابر عوامل جذاب و فرصت های سرمایه گذاری مناسب در بافت های غیر فرسوده، عوامل دفع کننده نوسازی در بافت فرسوده که یکی از مهمترین آنها ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی است، شرایطی را فراهم آورده که اینگونه بافت ها در یک چرخه و مدار بسته قرار گرفته و روز به روز به سطح و مساحت آنها در شهرها افزوده می شود.
در این خصوص، یکی از مهمترین اقدامات در جهت استفاده مطلوب از توانهای بالقوه و بالفعل بافت های فرسوده شهری، داشتن نگرش علمی و فنی به برخی ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی و اصلاح آنها در راستای نوسازی و بهسازی بافتهای فرسوده شهری است. از جمله این ضوابط و مقررات طرح های تفصیلی که خود به عنوان مانع بزرگی در نوسازی بافت های فرسوده می توان از آن یاد کرد، ضوابط ارتفاعی ساختمانها می باشد. ضوابط ارتفاعی طرح تفصیلی اصفهان بدلیل ویژگی های بافت های فرسوده و دورنی شهر اصفهان از جمله دانه بندی و قطعه بندی قطعات و بلوک های ساختمانی و شبکه ساختار معابر، بافت و نحوه استقرار بنا در قطعه و… دارای ابهام و به دور از شفافیت بوده و برحسب افراد و کارشناسان مختلف تفسیرها و تعابییر مختلفی از آن برداشت می شود. بنابراین می توان گفت اگر در انتظام توسعه و عمران شهرها(بویژه در بافتهای فرسوده) نابسامانی هایی وجود دارد، یکی از مهمترین دلایل آن ” را باید در نقص، ابهام، تعارض و ناهماهنگی مقررات شهرسازی، نبود و یا کمبود مقررات مطلوب و متناسب با نیازهای عمرانی و مدیریت توسعه شهری و روستایی، ایراد و نواقص مرتبط با اجرای مقررات و یا نظارت بر اجرای آنها” (احسن،1382، 9) جستجو کرد. بنابراین می توان گفت، فراهم سازی بستر توسعه پایدار و عملیاتی کردن راهبرد توسعه درونزای شهری با اصلاح قوانین موجود امکان پذیر می باشد؛ بدین صورت که با ایجاد هماهنگی در قوانین، زمینه استفاده بهتر از فضاهای موجود فراهم می گردد.
با توجه به تاکید برنامه سوم توسعه در راستای بهسازی و بازسازی و احیای بافتهای فرسوده و مسئله دار شهری، هدف نگارنده این پژوهش بررسی تاثیر مقررات و ضوابط طرح های تفصیلی بر بافتهای فرسوده شهری اصفهان می باشد تا در این زمینه کمکی به برنامه ریزان شهری، شهرسازان و مدیران شهری بنماید و امید است که این بررسیها در اقدامات آتی جهت ساماندهی این بافتها تاثیر بسزایی داشته باشد.