.estp-changedby-essin a{color:#0040FF !important}
در فرایند مقابله با جرم آنچه مهمتر از برخورد با مجرم است قطعا پیشگیری از وقوع جرم می باشد لکن برای پیشگیری از جرم و همچنین شناسایی آثار پیشگیرانه اقدامات و قوانین مختلف لازم است ابتدائا مفهوم واژه پیشگیری ، خاصه پیشگیری از جرم و انواع آن بررسی و تبیین گردد.
الف) معنا و مفهوم پیشگیری
واژه پیشگیری در لغت، به معنی جلوگیری کردن، مانع شدن و جلو بستن یا از پیش جلوی شیوع بیماری یا جلوی رویداد و حادثه یا مصیبتی را گرفتن است.[۱]
در اصطلاح، به معنی پیش دستی کردن، پیش گرفتن و جلو چیزی رفتن است. در نتیجه میتوان گفت، پیشگیری اتخاذ تدابیر و به کارگیری روشهای مناسب برای به استقبال رفتن از جرم و در نهایت جلوگیری از وقوع آن است.[۲]
ب) مفهوم پیشگیری از جرم
در علم جرم شناسی، پیشگیری عبارت است از: ۱) مقابل تبهکاری رفتن با بهره گرفتن از فنون گوناگون علمی ونظری ۲) مداخله در امور به منظور ممانعت از وقوع بزهکاری به شکل علمی میتوان گفت: مراد از پیشگیری: هر فعالیت ناشی از سیاست جنایی است که غرض انحصاری آن، محدود کردن امکان پیشامد اعمال جنایی از راههایی گونگون میباشد؛ همچون غیر ممکن الوقوع ساختن یا دشوار کردن احتمال وقوع آنهاست؛ بدون اینکه از تهدید به کیفر یا اجرای آن، استفاده شود. طبق بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی یکی از وظایف قوه قضائیه «اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم…» است.
با توجه به تاریخ و شیوههای مبارزه بشر با پدیده جرم، جرم شناسان پیشگیری از جرم را به دو گونه پیشگیری کیفری و پیشگیری غیرکیفری تقسیم کردهاند، اصطلاح پیشگیری از جرم در معنای وسیع خود شامل اقدامات کیفری و غیرکیفری برای خنثی کردن عوامل ارتکاب جرم و کاهش بزهکاری میشود ولی در مفهوم مضیق پیشگیری فقط تدابیر غیرکیفری را شامل میشود.
ج) انواع پیشگیری از جرم
پیشگیری از جرم دارای انواع مختلف و متعددی می باشد که لازم است مختصرا هر یک را بیان نماییم:
۱٫ پیشگیری کیفری
«پیشگیری کیفری با تهدید کیفری تابعان حقوق کیفری از یک سو، و به اجرا گذاشتن این تهدید کیفری از طریق مجازات کسانیکه ممنوعیتهای کیفری را نقض کردهاند؛ میخواهد در مقام پیشگیری عام و پیشگیری خاص از جرم در آید.»[۳]
منظور از پیشگیری عام، استفاده از جنبههای ارعابآمیز حقوق کیفری و مخصوصاٌ مجازاتها ست؛ با این استدلال که ترس از دستگیری و مجازات، افراد را از ارتکاب جرم منصرف می کند؛ لذا قانونگذار با جرم انگاری برخی رفتارها همچون سرقت، قاچاق و… همچنین تعیین مجازاتهای سنگین برای مرتکبین اینگونه اعمال و ترساندن افرادی که در صورت نبودن مجازات ممکن است برای ارتکاب جرم وسوسه شوند، از وقوع جرم پیشگیری میکند. و منظور از پیشگیری کیفری خاص از جرم، پیشگیری از تکرار بزه توسط بزهکار است، که این امر «اصلاح مجرمین» نام دارد که طبق قسمت دوم بند ۵ اصل ۱۵۶ قانون اساسی از وظائف قوه قضائیه میباشد واز طریق این قوه محقق میشود؛ همچنانکه طبق ماده ۳ آئین نامه سازمان زندانها و اقدامات تأمینی و تربیتی کشور مصوب ۲۰/۹/۸۴ هدف از نگهداری محکومان در زندان، حرفهآموزی، بازپروری و بازسازگارسازی آنها با جامعه است.[۴]
۲٫ پیشگیری غیرکیفری
این نوع پیشگیری که قبل از وقوع جرم انجام میپذیرد؛ عبارت است از توسل به اقدامهای غیرسرکوبگرانه و غیرقهرآمیز، که دارای ماهیت اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، وضعی، آموزشی و… هستند؛ و به منظور جامعهپذیرشدن و قانون گرا ساختن افراد و حفاظت از آماجهای جرم جهت جلوگیری از وقوع آنها در جامعه صورت میپذیرد. پیشگیری غیرکیفری خود به دو گونه وضعی و اجتماعی تقسیم شدهاند.[۵]
۱ـ۲٫ پیشگیری اجتماعی
«پیشگیری اجتماعی مجموعه اقدامهای پیشگیرانه است که بر کلیۀ محیطهای پیرامون فرد که در فرایند جامعهپذیری نقش داشته و دارای کارکرد اجتماعی هستند تأثیر میگذارد. این روش پیشگیری از جرم با تمرکز بر برنامههای تکمیلی، سعی در بهبود بهداشت زندگی خانوادگی، آموزش، مسکن، فرصتهای شغلی و اوقات فراغت دارد تا محیطی سالم و امن برای آحاد جامعه ایجاد نماید» در حقیقت پیشگیری اجتماعی «به طور مستقیم یا غیرمستقیم در صدد تأثیرگذاری بر شخصیت افراد جامعه است تا آنان با سازماندهی فعالیت خود، حول این محور از انگیزههای بزهکارانه نچرخیده و از آنها پرهیز کنند»[۶]
۲ـ۲٫ پیشگیری وضعی
پیشگیری وضعی در برگیرنده مجموعه اقدامات و تدابیر غیر کیفری است که از طریق از بین بردن یا کاهش فرصتهای مناسب برای وقوع جرم و نامناسب جلوه دادن شرایط و موقعیت پیش جنایی، از ارتکاب جرم جلوگیری میکند.[۷] راهبردهای این شیوه، بخشی بر تغییرات محیطی، بخشی بر کنترل بزهکاران و بخشی نیز بر حفاظت از بزه دیدگان تمرکز یافته است.[۸] پیشگیری وضعی به عنوان یک نظریه علمی برای کاهش بزهکاری نخستین بار در دهه ۱۹۸۰ میلادی توسط کلارک، کورنیش و هی هیور مطرح شد. آنان در آثار خود همواره به اتخاذ تدابیر مناسب و به کارگیری اقدامات لازم به منظور کاهش فرصتها و موقعیتهایی که موجب رفتار بزهکارانه میشود و همچنین تغییر رابطه بین بزهکار و بزه دیده تأکید کردهاند.[۹] این روش، شیوهای از پیشگیری است که با تغییر وضعیت فرد در معرض بزهکاری و بزه دیدگی و یا تغییر شرایط محیطی مانند: زمان و مکان در صدد است از ارتکاب جرم توسط فرد مصمم به انجام جرم جلوگیری کند. در این روش، گاهی فرد در معرض بزه دیدگی مدنظر قرار گرفته و با حمایت از او یا آن چه در معرض وقوع جرم است، از تحقق عمل مجرمانه جلوگیری میشود. در مواردی نیز با تغییر شرایط محیطی اعم از: مکان و زمان، امکان تحقق جرم سلب یا وقوع آن دشوارتر میشود.[۱۰] پیشگیری وضعی شامل: از بین بردن کامل برخی از خطرات، کاهش بعضی از خطرات با کاستن از دامنه خسارت وارده، تقلیل برخی از خطرات به وسیله انجام اقدامات امنیتی مانند: نصب دوربینهای مدار بسته یا افزایش تعداد افراد پلیس برای ترساندن و بازداشتن از ارتکاب جرم، انتقال برخی از خطرات به کمک وسایلی مثل: تسهیل بیمه و نظایر آن و پذیرفتن برخی از خطرات که اجتناب ناپذیر بوده و یا رفع آنها هزینههای غیر قابل تحملی را تحمیل میکند، میباشد. این نوع پیشگیری با توجه به شرایط بزهکار، نوع جرم، اهداف و موضوعهای جرم و خصوصیات بزه دیده، اقداماتی را به اجرا میگذارد که فرایند آنها موجب از بین رفتن و یا تضعیف موقعیتها و فرصتهای ارتکاب جرم خواهد شد. کاهش فرصتها و موقعیتهای ارتکاب جرم، با توسعه امنیت فیزیکی یا طراحی ساختمان و محلهها که در نهایت موجب خطرناک و پرهزینه شدن اَعمال مجرمانه میشود، همراه است. در این روش از پیشگیری، مدیریت پیشگیری از جرم با تغییر و اصلاح روش زندگی افراد و محیط سکونت آنها، به دنبال خنثی سازی عملیات مجرمانه است که در واقع این قبیل اقدامات مکمل کار پلیسی به شمار میآید. بنابراین پیش بینی، شناخت و ارزیابی خطر جرم و انجام اقداماتی برای رفع یا تقلیل آن را پیشگیری وضعی میگویند؛ که گاهی از آن تحت عنوان «مدیریت کردن خطر جرم» نیز نام میبرند.[۱۱]
۳٫ پیشگیری ابتدایی
پیشگیری ابتدایی عبارت از، مجموعه وسایلی است که هدف از آنها به تغییر شرایط ایجاد جرم اطرافیان به طور کلی اعم از طبیعی و اجتماعی معطوف میگردد. به عبارت دقیق تر، پیشگیری ابتدایی راهکارهایی هستند در زمینههای اجتماعی و اقتصادی و دیگر زمینههای سیاست عمومی که در سایه آنها تلاش میشود، بر موقعیتهای ایجاد جرم و علل ریشهای ارتکاب جرم تأثیر گذارده شود. هدف اصلی در این پیشگیری، ایجاد امیدوارکنندهترین شرایط برای زندگی انسان است که شامل آموزش خانواده، ایجاد مسکن، استقلال و سرگرمی میباشد.[۱۲]
۴٫ پیشگیری ثانویه
این نوع پیشگیری به مداخله برای پیشگیری از لحاظ گروهها یا جمعیتهای در معرض خطر جرم معطوف میگردد. این امر شامل شناخت زودهنگام شرایط جرم زا بودن و نفوذهایی است که در این شرایط اعمال میشود. برای این گروهها میتوان تدابیری خاص اندیشید؛ همانند تدابیر حمایتی در خصوص کودکان خیابانی، کودکان متعلق به خانوادههای معتاد، بی سرپرست یا بدسرپرست و…..[۱۳]
۵٫ پیشگیری ثالث
معطوف به پیشگیری از تکرار جرم و تعدد آن در خلال اقدامات فردی میباشد تا بوسیله آن سازگاری مجدد اجتماعی یا خنثی نمودن بزهکاران پیشین صورت پذیرد. پیشگیری از تکرار وتعدد جرم، توسط پلیس و دیگر عوامل نظام عدالت کیفری صورت میپذیرد. این تدابیر مربوط، از ضمانتهای اجرای قضایی و رسمی تا بازپروری مجرم و زندانی کردن او میباشد. البته لازم به ذکر است، در بسیاری از اوقات به دلیل محدودیت ضمانتهای اجرایی مبتنی بر اصلاح و درمان، این نوع پیشگیری به تدابیر سرکوب گرانه تنزّل پیدا میکند. (همان)