مكتب انسان ساز اسلام با آگاهی کامل از نیازهای مادی و معنوی انسان و دارا بودن تعالیم آسمانی هماهنگ با فطرت و عقل آدمی در حوزه ی اخلاق تاثیر گذار و باعث ایجاد تحول در انسان می گردد.اگر عناصر معرفتی و عبادی در دین نتوانند در حوزه ی اخلاقی تأثیر بگذارند به كمال خود دست نیافته اند.موضوع اخلاق در تعالیم اسلامی از چنان اهمیتی برخوردار است كه پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هدف از بعثت خود را كامل كردن كرامت های اخلاقی معرفی نموده و فرمودند:إنِِی بُعِثتُ لِاَُتمِمَ مَكارِمَ الأخلاقِ،همانا من برای كامل كردن كرامت های اخلاقی مبعوث شدم(مجلسی،۱۴۱۳، ۱۶:۲۱۰).این نگاه مكتب اسلام در همه ی زمینه ها از جمله احكام و شریعت نیز پا برجاست.خدا می فرماید :و نماز را به پا دار كه نماز از كار زشت و ناپسند باز می دارد(عنكبوت،۴۵).همچنین برخی از صفات انسانی،نقش بازدارنده دارند،بدین معنی كه حافظ وضعیت مطلوب در نفس هستند و آن را از افراط و تفریط در غرایز بازمی دارند و بدین ترتیب زمینه ساز فضیلت های اخلاقی متعددی هستند(رشاد:۱۳۸۰،۴:۱۵۲).
۱-۲- بیان مسأله
برخورداری از نعمت عقل به عنوان برترین موهبت الهی و بهره مندی از آن در سایه آموزه های وحیانی باعث رسیدن انسان به والاترین ترین مقام وجودی ممكنات عالم می گردد.عقل با دارا بودن مؤلفه بازدارندگی در ابعاد مهار هیجان،مهار اندیشه و رفتار(رفیعی هنر،۱۳۹۱)باعث می گردد تا انسان با کنترل رفتارخویش از جمله تأخیر و بازدارندگی داوطلبانه امیال نفسانی،در جهت نیل به کمال مطلوب گام برداشته و در شمار متقین قرار گیرد.
مهارت هایی كه برای چالش و تغییر رفتارها و مهار پاسخ های هیجانی شدید لازم است،در یك چارچوب خود كنترلی(ضبط النفس،self_control)جای می گیرد(شكوهی یكتا و همكاران،۱۳۸۸).خود كنترلی مراقبتی درونی است كه بر اساس آن وظایف محول شده انجام و رفتارهای ناهنجار و غیر قانونی ترك می گردد بی آنكه نظارت و یا كنترل خارجی در بین بوده باشد (پیروز و دیگران،۱۳۸۳).به عبارت دیگر هرگاه عامل كنترل كننده از خارج به داخل انسان منتقل گردد،به صورتی كه شخص با اختیار و آگاهی به ارزیابی و اصلاح عملكرد خود در قالب استانداردهای مشخص ودر جهت اهداف مطلوب بپردازد،خود كنترلی تحقق یافته است(سجادی،۱۳۸۵).
بر اساس آموزه های دینی انسان موظف است قبل از هركس خودش به اعمال و رفتارش نظارت داشته باشد تا بتواند بر اساس شاخص های دینی رفتار خود را كنترل و اصلاح نماید.
خود كنترلی فرآیندی است که شامل طراحی،ایجاد و حفظ مجموعه رفتاری است (هویدا،آقابابایی،۱۳۸۸)و راهبردهای آن شامل خرده فرآیندهایی چون خود هدفگذاری(تعیین اهداف فردی)،خود ارزیابی(انطباق اهداف فردی با عملكرد)و خودمدیریتی كه فرآیندی در اصلاح
رفتار خود از طریق اداره سیستماتیك محرك ها،فرآیندهای شناختی و نتایج اقتضایی است(رضاییان،۱۳۷۲:۶۴).
باتوجه به آن كه خودكنترلی داراﯼﺳﻪرﮐﻦاﺻﻠﯽﺗﻌﻴﻴﻦاﺳﺘﺎﻧﺪاردهاﯾﯽازﻋﻤﻠﮑﺮد،ﺷﻴﻮﻩاﯼﺑﺮاﯼاﻧﺪازﻩﮔﻴﺮﯼﻋﻤﻠﮑﺮدوﻣﻘﺎﯾﺴﻪﻋﻤﻠﮑﺮدﺑﺎاﺳﺘﺎﻧﺪاردهاﯼ ﻣﺸﺨﺺ است،از منظر اسلام آنچه معیار سنجش برای کنترل محسوب می شود،انطباق عملکرد با موازین شرع و آموزه های الهی است و به همین دلیل است که تضمین کننده مقاصدی می باشد که انسان را به سوی کمال الهی می رساند،اما در دیدگاه های دیگر،چنین تضمینی وجود ندارد،زیرا معیار سنجش و رشد فرآیند خودكنترلی از سوی فرد بر اساس هنجار جامعه و الگوهای آن قرار گرفته(غفاری ورضوی،۱۳۹۱)واین مهم،نقطه افتراق مكتب تربیت دینی با دیگر مكاتب تربیتی در نگاه به جهان و انسان محسوب می شود(مشایخی،۱۳۸۱).
با توجه به آنچه گفته شد،مشخص می شود که اساس خود کنترلی،توانایی فرد در کنترل ارادی فرآیندهای درونی و برون دادهای رفتاری است.خود کنترلی دارای مؤلفه های شناختی،هیجانی و رفتاری بوده و سبب تسهیل رشد اخلاق و وجدان اخلاقی می شود و بازتاب رشد خویشتن است.فردی که بتواند رفتارش را کنترل کند،باید این نکته که “عامل علی” یک رفتار است،درک نماید و متوجه باشد که رفتار و پی آمد آن،حاصل عملی است که او تا حدی می تواند برآن کنترل داشته باشد(جان بزرگی،۱۳۸۷:۵۸).اگر انسان خود را بشناسد و بداند كه یك موجود انتخاب شده از طرف ذی صلاحیت ترین مقام هستی است(بقره،۳۰)،تسلیم میل ها و جاذبه ها كه نوعی پیوند و كشش میان انسان و یك كانون خارجی است كه انسان را به سوی خود می كشاند،نمی شود(مطهری،۱۳۷۳:۲۶).
خود كنترلی با واژه هایی همچون خویشتن داری[1]،اراده[2](خداپناهی،۱۳۷۶:۷۷)،خود داری[3]،خود بازداری[4]،خودگردانی[5]،اداره خود،مدیریت خود[6]،كف نفس،خود نظمی،خود مهارگری[7]، چیرگی بر خود[8]،خود تأدیبی،تسلط بر نفس[9]،خود تنظیمی[10]،خود وارسی [11]،خود سازمان یابی[12]،و در علوم اسلامی با اخلاق با خویشتن داری،خویشتن بانی،خودپایی،خود نگهداری،اراده،تزكیه نفس،مالكیت نفس،تقوا(مطهری،۱۳۶۸:۱۷)،صبر(بر نعمت،طاعت،معصیت و مصیبت)،ورع،خود تربیتی و خود اصلاحی اشتراك معنایی دارد(آذربایجانی،دیلمی،۱۳۸۵ :۲۲۳).همچنین کنترل تکانه(توانایی مقاومت در برابر انگیزه های آنی است)(قدیری،۱۳۸۹)،توان بازداری(به تعویق انداختن یا فراموش کردن خواسته هایی که با ارزش ها و هنجارهای فردی و اجتماعی سازگاری ندارد)(شجاعی،۱۳۸۸:۴۴)،خود بازبینی(دیدن رفتار خود)،خود ارزیابی(رفتار خوب یا بد)و خود تقویتی(برای رفتار مثبت))آذربایجانی و دیلمی،۱۳۸۵)و خود تربیتی(مشارطه،مسارعه،مراقبه،محاسبه،معاتبه)(زارع،۱۳۸۴)از دیگر واژگانی است که با خودکنترلی ارتباط و تقارب معنایی دارد.
خود كنترلی در سیره پیشوایان دین علیهم السلام و بالاخص در بیانات امام رضا علیه السلام دارای اهمیت به سزایی است و باابعاد شناختی که مجموعه ای از اعتقادها،افکار،نگرش ها،انتظارها و رویدادهای ذهنی است ارتباط دارد،همچنین با بعد عاطفی که تجربه ذهنی و حالت عاطفی است،پیوند می خورد و با بعد رفتاری که فعالیت هایی است که می توان مستقیماًآنهارامشاهده کرد ارتباط دارد.
امام رضا علیه السلام حساب كشیدن از خود را سبب سود و منفعت انسان می شمارد(مجلسی،۱۴۰۳،۷۸:۳۸۲).همچنین آن حضرت در بیان خویشتن داری و کنترل نفس از ارتکاب گناه می فرماید:لاوَرَعَ أنفَعُ مِن تَجَنُّبِ مَحارِمِ اللهِ والکَف ِّعَنْ أذَی المُؤمِنِینَ واغْتِیابِهِم هیچ پرهیزی سودمندترازدوری ازگناهان وخودداری ازآزارمؤمنان وغیبت کردن ازآنها نیست(همان،۶۶:۴۰۰).
امام رضاعلیه السلام در تبیین نقش نگاه در کاهش توان بازداری و خویشتنداری می فرماید:حُرِّمَ النَّظَرُإِلَى شُعُورِالنِّسَاءِالْمَحْجُوبَاتِ بِالْأَزْوَاجِ وَإِلَى غَیْرِهِنَّ مِنَ النِّسَاءِلِمَا فِیهِ مِنْ تَهْیِیجِ الرِّجَالِ وَمَایَدْعُوالتَّهْیِیجُ إِلَیْهِ مِنَ الْفَسَادِوَالدُّخُول ِفِیمَالَایَحِلُّ وَلَایَجْمُل «نگاه کردن به موی زنان شوهردار و دیگر زنان،حرام است ؛ چون که تحریک کننده مردان است،و تحریک،موجب فساد و ورود در چیزهایی می گردد که حلال و زیبا نیست»(صدوق،۹۷:۲،۱۳۷۸).
به نظر می رسد با توجه به کشش انسان به سوی نیکی ها و در نهایت،میل او به رضا و قرب الهی،توانایی مهارت خود کنترلی در برابر زشتی ها و گناهان، به طور فطری در نهاد انسان از سوی خداوند به ودیعت گذاشته شده باشد تا انسان با تقوای الهی و بهره گیری از قوای تعقل و دوری از هر آن چه انسان را به سمت پلیدی ها سوق می دهد،خود را کنترل نموده و در مسیر قرب الهی پیش رود.
با توجه به اهمیت نقش معصومین علیهم السلام به عنوان برترین مربیان انسان،این پژوهش برآن است كه دریابد مؤلفه های خود كنترلی در سیره رضوی علیه السلام چیست؟ و تحلیل آن چگونه است؟
۱-۳- هدف های تحقیق
۱-۳-۱- هدف اصلی
شناساسی و تحلیل مؤلفه های خودكنترلی در كلام رضوی علیه السلام و تعیین میزان توجه به آن
۱-۳-۲- هدف های فرعی
۱-۲-۳-۱- شناسایی مؤلفه های شناختی خودكنترلی در روایات امام رضا علیه السلام و میزان توجه به آن
۲-۲-۳-۱- تعیین مؤلفه های عاطفی خودكنترلی در کلام امام رضا علیه السلام و میزان توجه به آن
-۳-۲-۳-۱ مشخص نمودن مؤلفه های رفتاری خودكنترلی در احادیث امام رضا علیه السلام و میزان توجه به آن
۴-۲-۳-۱- تحلیل مؤلفه های شناختی،عاطفی و رفتاری خودكنترلی از جهت تقدم و تأخر در روایات امام رضا علیه السلام
۱-۴- اهمیت و ضرورت تحقیق
۱-۴-۱-اهمیت نظری
۱-۱-۴-۱- بسط دانش بشری در جهت تامین زیرساخت های فكری و نظری خودکنترلی بر اساس روایات امام رضا علیه السلام
۲-۱-۴-۱- شناخت ابعاد خود كنترلی بر اساس روایات امام رضا علیه السلام درجهت حل تنگناهای نظری در حوزه پیشگیری از انحرافات
۳-۱-۴-۱- مفهوم سازی خود کنترلی براساس روایات امام رضا علیه السلام
۴-۱-۴-۱- آگاهی از مراتب اصلاح نفس درجهت وصول به ارزشهای معنوی وگریزاز آلودگی ها با تأسی به فرمایشات امام رضا علیه السلام
۲-۴-۱- اهمیت عملی
۱-۲-۴-۱- یاری رساندن به كارشناسان جهت تدوین مقیاس خود كنترلی با توجه به روایات امام رضا علیه السلام
۲-۲-۴-۱- تلاش در جهت افزایش ظرفیت خود نظارتی و خود نظم دهی بر اساس ارزشهای اسلامی و نهادینه کردن آن
۳-۲-۴-۱- کمک به افزایش اثربخشی فعالیت ها در راستای بلوغ رفتاری انسان
۴-۲-۴-۱- تلاش در جهت کاهش معضلات و تخلفات اجتماعی با محوریت آموزه های اسلامی
۵-۲-۴-۱- ارائه ی تصویری از الگوی خود کنترلی بر اساس آموزه های رضوی
1- self restraint
2- will
3- self restraint
4- self restraining
5- self administration
6- self management
1-self control
2- self governing
3- self governing
4- self autoregulation
5- self checking
6- self organization