انسان پیش از تاریخ در حدود هزاره ی ششم پیش از میلاد و اوایل هزاره ی پنجم از پناه گاههای سنگی و غارها دست کشید و سکونت در دشت را آغاز کرد. با پیشرفت تمدن انقلابات مدنی از قبیل: خانه سازی، اهلی کردن حیوانات، فعالیت های کشاورزی، صنعت سفالسازی، کوزه گری، تهیه دوکهای سنگی و گلی برای نخ ریسی و پارچه بافی و ساختن ابزارهای مختلف حتی لوازم زینتی و آرایش از انواع سنگ ها و مهرها ارتباط بین اقوام و ملت ها بیشتر شد، و در نتیجه معاملات و تجارت توسعه پیدا کرد. در همین زمان بود که حس زیبایی شناسی بشر را بر آن داشت که به قطعات استخوان و ابزار دیگری چون سوزن و درفش و نیزه و… کنده کاری کنند و هم در این زمان بود که بر روی خشت های گلی که تأثیر پذیر بودند نقوش قرار دادند که از اثر آن نقوش مالکیت افرادی که خست زده بودند معلوم می شد. بدین ترتیب اولین اثر مهر که تشخیص مالکیت بوسیله آن اعلام می شد ایجاد گردید. آثار هنری همواره در دل خود نقش ها و رمز و رازهای فراوانی دارند که حکایت از اعتقادات مردمان گذشته دارد. در میان آثار هنری ایران، مهرها بخش عظیمی را تشکیل می دهند. که با مجموعه ی بی نظیر و بی پایانی از انواع نقش مایه ها، تزیین شده اند. نقوش روی این مهرها در دوره های مختلف تاریخی تغییر و تحول می یابد. ترکیبات آنها نمادی از تخیلات، اساطیر، مذهب و افسانه های مردمان گذشته ایران است که ریشه در تمدن کهن سرزمین پهناور ایران دارد و گاه
تحت تأثیر هنر و تمدن اقوام مجاور و به ویژه بین النهرین قرار گرفته است. مهرها اشیای قابل حمل و نقل بوده اند و چون در مبادلات تجاری مورد استفاده قرار می گرفتند باعث اشاعه ی فرهنگ و هنر ایران به سرزمین های دیگر می شدند.
ارتباط تنگاتنگ انسان و طبیعت در عهد کهن و دقت و مو شکافی در محیط زندگی، موجب شکل گیری نقوش متنوع انسانی، گیاهی، جانوری، هندسی و… در مهرهای چغازنبیل گردیده که هر کدام حاوی معانی خاص و ژرفی از فرهنگ و زمانه ی خویش هستند. مبانی ارتباط تصویری به عنوان زیر بنا و الفبای تمام خلاقیت های هنری، می تواند در طراحی و ترکیب اثر هنری، نقش تعیین کننده ای داشته باشد. در واقع، مبانی تصویر، شالوده ی اثر هنری است که هنرمند ایده ی خود را به کمک آن بیان می نماید. صراحت و سادگی، رویکرد آثار مبانی گرا است. در نتیجه فهم این آثار برای مخاطب راحت و ساده است. در مهرهای چغازنبیل، وجود این مبانی در همنشینی با قابلیت های بصری و گرافیکی آنها، جلوه های خاصی از دنیای گرافیک امروز از جمله نشانه شناسی، صفحه آرایی، آرم سازی، تصویرسازی را به نمایش می گذارند و می توانند به عنوان یک منبع غنی مورد استفاده قرار گیرند. رویکرد مبانی گرا، یعنی تمایل به کارکرد جلوه های بارز تصویر. این جلوه ها، در مهرها به صورت واضح و روشن و گاه به طور پنهان به کار رفته اند. از طرف دیگر می توان گفت رویکرد طبیعت، رویکردی مبانی گرا است. زیرا طبیعت به دنبال سادگی است و رویش عناصر در فرآیندی ساده، صریح و مستقیم صورت می گیرد و این همان چیزی است که در این مهرها اتفاق افتاده است. بنابراین می توان گفت نقوش مهرها باز تاب جلوه های مبانی است. هر هنرمند، باید آنچنان دید و شناخت و آشنایی با هر اثر هنری، چه نقاشی، چه ادبیات، چه موسیقی، چه معماری، چه سینما، و چه تئاتر و خلاصه هر فعالیت هنری دیگر داشته باشد که بتواند به راحتی درباره ی آنها اظهار نظر کند. کارهای خوشنویسی میر عماد را نگاه کنید، به راحتی می توان دید که او معماری را می شناسد، موسیقی را به خوبی می فهمد، چون یک شاعر، تمام ابعاد و حال و هوای کلمات را حس می کند. مثل یک نقاش، طرح و رنگ و شکل کلمه را درک می کند. باید به جایی برسیم، که به هر چیز نگاه می کنیم، نگاهمان آشنا باشد. همه چیز را شفاف ببینیم، نگاهمان از همه چیز رد شود، به عمق دل آن برسد. وقتی کارهای حکاکان مهر ساز ایلامی را نگاه می کنیم از چنین خواص و ابعادی بر خوردارند. پس آنها را می توان واقعا هنرمند نامید.
در راستای مباحث مذکور، نگارنده در فصل اول به مشخصات موضوعی طرح تحقیق شامل بیان مسئله، پرسش ها و فرضیه های پژوهش، پیشینه ی تحقیق و… پرداخته است. فصل دوم با عنوان مبانی نظری تحقیق در واقع یکی از مهم ترین فصل های این پایان نامه ی می باشد که در برگیرنده ی شش بخش کلی است. بخش اول با عنوان مبانی بصری ارتباط تصویری به تعریف مبانی ارتباط تصویری و اهمیت آن، انواع عناصر بصری و کیفیات بصری پرداخته است. بخش دوم با عنوان چشم اندازی به تمدن ایلام مطالبی پیرامون سرزمین ایلام، حدود جغرافیایی، مذهب، و دوره بندی تاریخ آن ارائه شده است. بخش سوم با عنوان چغازنبیل حاوی مباحثی درباره ی زیگورات چغازنبیل، موقعیت و تاریخچه ی آن است. در ادامه مهم ترین ویژگی های معماری بنای چغازنبیل بیان شده است. بخش چهارم مباحثی درباره ی مهر(جنس، سبک، انواع آن) و همچنین دلایل پیدایش و عدم ماندگاری مهرهای استوانه ای ارائه گردیده است. بخش پنجم و ششم به نقوش اساطیری در مهرهای استوانه ای ایلام و چغازنبیل پرداخته است. فصل سوم با عنوان تجزیه و تحلیل و بررسی داده های تحقیق، شالوده ی اصلی این پایان نامه است که در برگیرنده ی چهار بخش کلی است. بخش اول با عنوان شیوهای سنجش و ارزیابی نمونه های مطالعاتی(مهرهای چغازنبیل)، مطالبی پیرامون اسطوره، انواع نقوش، کادر و… ارائه شده است. بخش دوم شامل معرفی و دسته بندی مهرهای استوانه ای چغازنبیل می باشد. بخش سوم با عنوان کاربرد قابلیت های بصری و گرافیکی مهرهای استوانه ای چغازنبیل مباحثی را پیرامون متن، انواع نقوش مهرهای استوانه ای چغازنبیل، مهر به عنوان نماد و آرم و همچنین صفحه آرایی و گرید در مهرهای استوانه ای، ارائه گردیده است. بخش چهارم به مبانی نظری ارتباط تصویری در مهرهای استوانه ای چغازنبیل اختصاص دارد. در فصل چهارم نیز با عنوان یافته ها و نتایج تحقیق، نگارنده به تبیین و بررسی فرضیات رساله پرداخته است. سرانجام در انتهای پایان نامه، نگارنده گزارشی از پروژه ی عملی خود ارائه داده است تا بتوان نگاهی جامع تر و کامل تر نسبت به آثار پدیده به دست آورد.
لازم به ذکر است نگارنده در حد توان و امکانات خود سعی کرده تا مطالب جامع و کاملی را درباره ی تحلیل جنبه های بصری و مبانی حاکم بر مهرهای ایلام در چغازنبیل ارائه دهد. اما بدون شک این رساله از کاستی و نقصان خالی نخواهد بود و محقق از پیشنهادات و انتقادات دیگر پژوهشگران، اساتید و صاحب نظران استقبال می کند.